1

#سوران در کدام سمتِ حقیقت؟

سینماروزان: قسمت پایانی سریال «سوران» به تازگی روی آنتن شبکه یک رفت؛ در روزهایی که خیلی از سریال‌ها فاقد حرفی نو هستند، پرداخت چندباره به آثاری که بالاتر از متوسط هستند. شاید مشوقی باشد برای تداوم تولید این محصولات.

به گزارش سینماروزان و به نقل از هفت صبح، چهار رکن موفقیت سریال سوران را باید این گونه ردیف کرد: پایان غیرشعاری، وفاداری به موضوع، تلاش برای اقتباس و کارگردانی قابل تحمل‌.

مورد اول | پایان غیرشعاری

داستان «سوران» آرام شروع شد و پس از چند قسمت ضرباهنگ قصه بالا رفت. ماجرا بعد از دستگیری کاراکتر سوران (مهدی نصرتی) معمایی پیش رفت و در فصل فرار او از زندان کومله توام با هیجان بود. علاوه بر مسائل محتوایی چگونگی آزادی سوران و دوستان هم به شکل باسمه‌ای رخ نداد و روابط علت و معلولی حوادث شکلی باورپذیر داشت. چنین آثاری ظرفیت بالایی برای افتادن در دام شمار دارند اما سازندگان حواس‌شان به این نکته بود که بیش از همه یک قصه سرگرم کننده مبتنی بر واقعیت تعریف کنند. حتی در سکانس آخر، جایی که پیش همسرش نشسته و پی می‌برد جنگ تحمیلی شروع شده است، دیالوگ به خوبی در دهان بازیگر می‌چرخد که می‌گوید: حالا بعد از کردستان نوبت ایران است. (نقل به مضمون). واقعیت این‌که خیلی از آثار جنگی هالیوود به شکل مستقیم و شماری حرف‌شان را می‌زنند اما در کشور ما به دلیل انبوه فیلم و سریال‌های شعارزده، کار سازندگان برای بیان حقایق سخت است. آنها بیم دارند مفهوم مورد نظر به خاطر تجربیات متعدد شکست خورده نمایشی، پس زده شود. «سوران» اما به شکلی درست این حرف و دغدغه‌های دیگر خود را منتقل کرد.

مورد دوم | وفاداری به موضوع

همزمان با شروع سریال در گزارشی اشاره کردیم که فضاسازی «سوران» به همراه بازی‌ها قابل دفاع است و مخاطب را به کردستان اواخر دهه پنجاه و ابتدای دهه شصت می‌برد. این نکته هم مطرح شد که سریال در پی بیان یک روایت کمتر گفته شده از ماجرای تجزیه کردستان است. نگرانی این بود که نکند «سوران» اتفاقات را یکسویه قضاوت کنند. طبعا این اثر کامل نیست و می‌توان نقدهایی به زاویه نگاه روایت آن از یک واقعه تاریخی، وارد کرد. منتها در مجموع تلاش سازندگان وفاداری به موضوعی مهم بود و حالا مخاطب داده‌هایی در اختیار دارد که می‌تواند سرفصل مطالعات بیشتر او در باب تاریخ معاصر کردستان و رفتار شناسی احزابی مثل کومله، دموکرات و… باشد.

چهار عنصر موفقیت سریال سوران کدامند؟
چهار عنصر موفقیت سریال سوران کدامند؟

مورد سوم | زنده باد اقتباس

یکی از دلایلی که «سوران» را از منظر محتوایی تبدیل به اثری قابل اتکا می‌کند، اقتباس از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب است. نویسنده در این کتاب سرگذشت واقعی و عجیب جوانی به نام سعید سردشتی را روایت کرده که پس از سالها شکنجه در زندان‌های گروه کومله و دموکرات نجات یافت. تصویری که کتاب برای مخاطب می‌سازد، مخوف‌تر از آن چیزی است که در سریال دیدیم. طبعا الزامات تلویزیون و آثار نمایشی چنین روشی را می‌طلبد؛ هر چند سکانس‌های اعدام دوستان سوران و آزارهای روانی دوران اسارت به خوبی در سریال بازآفرینی شده. نکته مهمتر این‌که «سوران» بار دیگر معجزه اقتباس را یادآور می‌شود و نشان می‌دهد می‌توان از گنجینه بهره‌های فراوان برد.

مورد چهارم | آزمون موفق کارگردان

حیف است از «سوران» بگوییم و نقش نویسنده سریال، تهیه‌کننده به همراه کارگردان را نادیده بگیریم. عباس ریاحی اقتباسی خوب از کتاب «عصرهای کریسکان» انجام داد و به روح اثر وفادار بود. مجتبی فرآورده که تهیه‌کننده‌ای باسابقه است، خطر حضور بازیگران جوان و کارگردانی که تجربه ساخت سریال تاریخی نداشت را پذیرفت. نتیجه این شد که بازیگران عملکردی درخشان مقابل دوربین ثبت کردند که سرآمد آنها مهدی نصرتی در نقش سوران است. درباره جزئیات بازی او و دیگران پیشتر نوشتیم. سروش محمدزاده با این سریال یک گام بلند دیگر برداشت؛ او نشان داد اگر شرایط فراهم باشد می‌تواند در همه حوزه‌ها موفق عمل کند. کما این که اولین فیلمش «چهارشنبه» اثری اجتماعی و قابل دفاع است. در کارنامه او سریال کمدی «همبازی» هم می‌شود که به دلیل نداشتن فیلمنامه خوب جریان نیافرید اما تجربه‌ای جدید برای محمدزاده بود. این کارگردان سال ۹۹  «سیاوش» به تهیه‌کنندگی برادران یاری را ساخت که جزو آثار موفق شبکه خانگی است؛ سریالی داستانی اجتماعی و گزنده داشت. سریال پلیسی-معمایی «نوار زرد ۲» که سال ۱۴۰۰ روی آنتن رفت نشانه‌ای دیگر از علاقه‌مندی محمدزاده برای حضور در حوزه‌های مختلف است. این سریال موفقیت فصل یک را تکرار کرد و جزو کارهای خوب سال‌های اخیر تلویزیون لقب گرفت. سروش محمدزاده حالا با «سوران» یک آزمون موفق دیگر را پشت‌سر گذاشته.