سناریست “محمد(ص)”: تصویر مصطفی عقاد از اسلام خشن بود/کسانی که فیلم موردعلاقهشان “قلادههای طلا” است به فیلم مجیدی تاختهاند!/متاسفانه “۵۰ قدم آخر” پوراحمد فهمیده نشد!!!
سینماژورنال: هرچند “محمد(ص)” مجیدی در جشنواره فیلم فجر به نمایش درنیامد و کارگردانش صرفا به نمایشهایی خصوصی برای آن بسنده کرد اما همین نمایشهای خصوصی هم کفایت می کرد برای نقد فیلم.
به گزارش سینماژورنال در کنار برخی از رسانه های همسو با مجیدی که به تحسین فیلم پرداختند کم نبودند منتقدانی که به بیان ایرادات محتوایی فیلم پرداخته و در اینکه فیلم به عنوان اثری داستانگو که می تواند مورد توجه مخاطب قرار گیرد تردید وارد کردند.
در بیان ایرادات بیش از همه این فیلمنامه نویسان کار بودند که هدف قرار گرفتند و از جمله کامبوزیا پرتوی سرپرست نویسندگان.
با این حال پرتوی که خود سابقه کارگردانی “کافه ترانزیت” را دارد در تازه ترین گفتگوش که با فرانک آرتا در “شرق” انجام شده هیچ کدام از ایرادات وارده را قبول نکرده و در باب هر کدام از مشکلات سناریو توجیهی تراشیده.
در کنار گفته های مفصلی که پرتوی در توجیه عیار بالای فیلمنامه ای که نوشته بیان کرده نکات شنیدهنشده و البته عجیبی را هم درباره فیلم مصطفی عقاد، منتقدان “محمد(ص)” و البته فیلم “پنجاه قدم آخر” بیان کرده است.
فیلم عقاد چهره ای خشن از اسلام و پیامبرش ارائه می کند
به گزارش سینماژورنال پرتوی درباره فیلم معروف عقاد می گوید: ابتدای فیلم «الرساله» میبینیم چهار پیک به نقاط مختلف دنیا میروند و به امپراتوران و شاهان حکم میکنند در صورت نپذیرفتن دین جدید اسلام، جنگ راه میافتد؛ چهرهای خشن از اسلام و پیامبرش.
مثل آثار ژول رون
این نویسنده در توضیح ساختاری که برای نگارش فیملنامه “محمد(ص)” انتخاب کرده بیان می دارد: در فیلمنامه «محمد رسولالله(ص)» هم آنچه مدنظرمان بود، تامل و تعقل بود تا احساسینگری وگرنه خیلی راحت میشد آن را در قالب یک داستان سرراست نوشت و احساسات را برانگیخت. ولی برای ما تعقل مهمتر بود. به همین دلیل این شیوه را انتخاب کردیم؛ شیوهای که معمولا در فیلمهای سفرنامهای استفاده میشود. یعنی پیگیری یک یا چند شخصیت در یک سفر که مکانها در آن نقش عمدهای دارد؛ کشف مکان یا ماجرای عجیب در روند سفر یک شخص، مثلا فیلمهایی که بر مبنای داستانهای «ژول ورن» ساخته شدهاند که البته در آنها ماجرا نقش اول را دارد یا «آسمان سرپناه» ساخته برناردو برتولوچی.
بهترین فیلم سفرنامه ای متعلق است به بیضایی
پرتوی با اشاره به بهترین اثر تاریخی-مذهبی سینمای ایران ادامه می دهد: اتفاقا یکی از بهترین فیلمنامههای سفرنامهای سینمای ایران متعلق به آقای بیضایی است. در فیلم «روز واقعه» سفری که با یک الهام یا ندا آغاز میشود و بقیه ماجرا؛ سفری برای کشف و تشریح یک واقعه بزرگ تاریخی.
“پنجاه قدم آخر” درست فهمیده نشد
به گزارش سینماژورنال پرتوی در توجیهی عجیب از “پنجاه قدم آخر” نیز به عنوان الگو یاد کرده و می گوید: “روز واقعه” یک روایت نو در روزگار خودش بود که هنوز قابل بررسی است و فیلمنامه «پنجاه قدم آخر» ساخته آقای کیومرث پوراحمد که متاسفانه فهمیده نشد.
کسانی که موافق “قلاده های طلا” هستند به این فیلم تاخته اند
کامبوزیان پرتوی در جایی از گفتگویش در سفسطه ای عجیب و غریب تر منتقدان فیلمنامه اش را موافقان “قلاده های طلا” نام داده و گفته است: به هر شکل طبیعی است هر فیلمی موافقان و منتقدانی داشته باشد. اما اخیرا در برخی از نوشتهها و نقدها دیدهام، کسانی که فیلم موردعلاقهشان «قلادههای طلا» است به این فیلم تاختهاند!
چطور میتوانم هم با جعفر پناهی همکاری کنم و هم با مجیدی؟!
پرتوی که اخیرا یک همکاری با جعفر پناهی را پشت سر گذاشته درباره اینکه چطور است که او هم می تواند با مجیدی همکاری کند و هم با پناهی اظهار می کند:
خیلی پیچیده نیست. همیشه سعی میکنم برای دوستان فیلمسازم، همکار و یار خوبی باشم. همین.