سینماژورنال: قبل از پخش سریال “آسمان من” محمدرضا آهنج آن قدر بر موضوع این سریال که درباره امنیت پرواز است تاکید شده بود که بسیاری از مخاطبان آماده این بودند که یک سریال سراپا مهیج و پرتعلیق را تماشا کنند.
به گزارش سینماژورنال با این حال بعد از پخش قسمتهای ابتدایی سریال بیش از هر چیز این ظن به ذهن می رسد که همچنان در سوژه های مرتبط با هواپیماربایی کار منطبق بر الگوهای امتحان پس داده است که اهمیت دارد.
محمدرضا آهنج کارگردان مجموعه کمترین تنوعی در انتخاب داستان انجام نداده و باز هم هواپیماربایی هایی را می بینیم که با کمترین نوآوری در خلق شخصیت و پیشبرد درام شکل می گیرند.
شباهت با “اخراجیها۲”
عجیب اینجاست که در دو قسمت ابتدایی “آسمان من” ماجرای هواپیماربایی توسط تعدادی از وابسته های منافقین را در شرایطی می بینیم که تقریبا بخش عمده داستان منطبق با سیر حوادث در قسمت دوم از سری “اخراجیها” پیش می رود.
باز هم تعدادی از منافقین هستند که بناست هواپیمایی را سرقت کرده و به پاریس بروند، باز هم این هواپیما دچار کمبود سوخت است و باید در کشوری حاشیه ای سوخت گیری کند. باز هم این درگیری های لفظی درون هواپیما میان مسافران که برخی به ظاهر موافق این ماجرایند و برخی مخالف آن، است که فیلمنامه را شکل می دهد.
به گزارش سینماژورنال تنها تفاوتی که این سریال با “اخراجیها۲” دارد کمدی نبودن ماجراهاست و اینکه تمامی اتفاقات رگه هایی از جدیت دارند. البته نه جدیتی در جهت روایت یک داستان پرکشش و ملتهب که جدیتی برای واقع گرایانه کردن آدمها و باورهایشان که البته در تحقق این هدف هم کمترین موفقیتی حاصل نمی شود.
جالب است که این کپی برداری در شرایطی صورت گرفته که ده نمکی هم برای روایت اثرش بیشتر تحت تاثیر یکی از آثار دهه شصتی سینمای ایران با عنوان “پرواز پنجم ژوئن” ساخته کارگردانی به نام علیرضا سمیع آذر بود و به این ترتیب “آسمان من” می تواند کپی از کپی نام گیرد!
زحمت طراحی صحنه هم به صفر رسید
در کنار عدم خلاقیت برای روایت داستانی پر اوج و فرود محمدرضا آهنج برای طراحی صحنه اثرش نیز کمترین زحمتی به خود راه نداده.
فارغ از بخش عمده داستان که درون هواپیما می گذرد بخشهایی از آن نیز به فلاش بکهایی می گذرد که گذشته کاراکترها را روایت میکند و از آنجا که داستان سریال در دهه شصت می گذشته، آهنج می دانسته که بهتر است بخش عمده این فلاش بکها را نیز در نماهای بسته و با تصاویری تمام قد از بازیگران بگیرد تا زحمت طراحی صحنه ای منطبق با سه دهه قبل به صفر برسد.
سریالی پیش بینی پذیر
“آسمان من” تا اینجایش سریالی نبوده که مرتب درباره کیفیت آن و تلاش اش برای ارتقای استانداردهای سریال سازی در تلویزیون مانور داده بودند.
این یک سریال کاملا سهل الوصول است با تیپهایی آشنا و موقعیتهایی کاملا پیش بینی پذیر و کمترین تلاش برای ارائه روایتهایی نو از ماجراهای پرتنش هواپیماربایی.
ربط اینکه امور تولید این سریال حدودا یک سال در سکوت خبری پیش رفته با تکرار مکررات قسمتهای ابتدایی را ما نمی دانیم اما از صمیم قلب آرزو می کنیم در قسمتهای آینده نوآوریهای بیشتری را در این مجموعه پرهزینه رسانه ملی شاهد باشیم.
من به طراحی صحنه این سریال کاری ندارم… به خصوص اونجا که دم مسجد بود و تلفن کارتی داشت که خیلی سوتیه!!! اما قصه هواپیماربایی پنجم ژوییه منافقین یه داستان واقعیه که تو فیلم دهنمکی هم بوده. نه دهنمکی از فیلم اول کپی کرده نه این سریاله از فیلم دهنمکی. اتفاقا بازیگرهای این سریاله دقیقا اسم همون هواپیمارباها رو دارن … نسیم و احسان و توفان. من چون برای دانشگاهم این ماجرا رو همراه با ترورهای منافقین بررسی کردم می تونم بگم که روایتش درسته. اما روایت دهنمکی که اون دوتا هواپیماربا می خواستن عررروسی کنن خیلی مسخره بود.
در کل که فکر می کنم تا الان که فقط دو قسمتشو دیدم سریال خوب و پر آب و تابیه. البته امنیت پرواز ندیدم بیشتر ((عدم امنیت پرواز)) دیدم!. شاید جلوتر که بره مثلا سپاه امنیت پرواز تاسیس بشه…من نمی دونم شما چه چوری از دو تا قسمت کل سریال رو حدس زدی؟!!!
شما کاملا زود قضاوت کردید آقای آهنج همان ابتدا در تمامی مصاحبه ها گفتن سه تا پنج قسمت اول به وقایع نگاری تاریخی قبل تشکیل و حکم تشکیل گارد امنیت پرواز رو روایت میکنه و بعد این میره ۲۵ سال بعد و تلاش سپاه برای حفاظت از حریم آسمان بعد
اینکه قسمت اول دقیقا هواپیماربایی بود که مال تاریخ سال ۶۳ بد نیست قبل از نوشتن نقد یکم تو اینترنت در باره موضوع مربوطه تحقیق کنید نمی خواهد کتاب بخونید!!!!!!
دوست عزیز به هر حال تو همین دو قسمت اول هم تکرار مکررات دیدیم دیگه
ایشالا تو قسمتای بعد جبران بشه
جالبه که تو هالیوود هم از ماجرایی مثل قتل نیکسون ده تا فیلم میسازن اما هیچ کدوم مثل هم نیستن اما اینجا این تکرار مکرراتو حق خودشون میدونن