سینماروزان/محمد شاکری:
➕آغاز طوفانی و گیرا از مرز ایران-پاکستان برای رونمایی از ریگی و دارودسته!
➕داستانپردازی کم و بیش رسا برای برگردان بخش عمده پرونده ریگی؛
➕ارائه تصاویری استاندارد و حرفهای از درگیری نیروهای امنیتی با قوای ریگی
➕ فیلمبرداری در خدمت ژانر جاسوسی و کاملا متاثر از اسپایهای هالیوودی
➕باورپذیری نماهای پاکستان
➖باسمهای بودن نماهای آلمان
➖گنگی ماجراهای ابتدایی که در آلمان میگذرد؛ شاید بهخاطر همان شبهه پناهندگی فیلمبرداران به آلمان و از کف رفتن راشهای آلمان؟؟؟
➖کشت و کشتار نیروی امنیتی در کراچی یادآور بکشبکشهای ۰۰۷ شده!
➖مامور امنیتی با بازی امیر جدیدی شمایل جیسون استاتهام در آثاری مثل #مکانیک را پیدا کرده! ماموری کاملا سکولار که هیچ نشانهای از اسلامیت در او نیست! منتج از سکولاریسم کارگردان یا مشاور؟؟
➕اجرای دقیق و البته پرهزینه کمین زدن بر نیروهای ریگی؛ بسیار جلوتر از نمونهاش در فیلم لرزان داور جشنواره!
➕زدن پنبه ریش و پشمداران رخنه کرده در همه جا حتی حراست فرودگاه
➖نریشن شعاری انتهای فیلم در خدمت وزارت!
?جوک
–همان طور که کودکی تختی را در گل و لای نشان داده بود حالا سکانسهای آموزش کودکان تحت حمایت ریگی را در گل و لای گرفته
?سکانس
–آماده کردن نوجوان برای انتحاری
–به هم رسیدن مامور و ریگی در انتهای هواپیمای خالی
–مواجهه نوجوان انتحاری با مامور امنیتی
?دیالوگ
–تا حالا شده کتفتو گاز بگیری، خون بیاد که اگه تیر بهت خورد، آخ نگی؟؟!!
–اگه عاشق ایران بودی، وضعیت الان این طور نبود!