پاسخ ویشکا آسایش به فراخوان رخشان بنیاعتماد: رفتن به باشگاه آرارات، فرصت عجیبی نیست
سینماژورنال: تیمملی فوتبال بانوان ازبکستان چندروزی است برای برگزاری سه دیدار دوستانه به تهران آمده و تیمملی فوتبال بانوان ایران که خود را برای مسابقات مقدماتی المپیک آماده میکند، ٢٣بهمن آخرین دیدارش را با این تیم در ساعت ١٤ برگزار میکند. اما یک اتفاق متفاوت افتاده است و رخشان بنیاعتماد پیشنهاد جالبی در اینباره داده و پس از آنکه با استقبال روبهرو شد، ویشکا آسایش هم نکتهای در اینباره نوشتهاست.
به گزارش سینماژورنال کارگردان فیلم پرحاشیه “قصه ها” درباره این دیدار گفته است: حضور همگانی ما زنان، نماد یک حرکت جمعی، در توجه به دختران و زنان قهرمان ورزش کشورمان است. پنجشنبه ٢٣بهمنماه به ورزشگاه آرارات برویم. اراده کنیم که روز مسابقه یکجای خالی در ورزشگاه باقی نماند.
با این حال ویشکا آسایش با نگارش یادداشتی که در “شرق” منتشر شده برخلاف بنی اعتماد از این گفته که رفتن به باشگاه آرارات نمیتواند اتفاق عجیبی برای بانوان ایرانی باشد و باید شرایط ویژه ای برای حضور بانوان در استادویهای اصلی فراهم شود. متن کامل یادداشت آسایش را در ادامه می خوانید:
اینکه برای تشویق به آرارات برویم فرصت عجیبی نیست
اینکه خانمها هم بتوانند برای تماشای بازی تیمملی فوتبال بانوان در مقابل ازبکستان به ورزشگاه بروند، اتفاق خیلی خوبی است اما این اتفاق بهمراتب بهتر میشد اگر این امکان برای تماشای بازی در استادیومی مثل استادیوم آزادی به وجود میآمد. اینکه ما خانمها امروز ساعت دو به باشگاه آرارات برویم و حضور همگانیمان، نماد یک حرکت جمعی، در توجه به دختران و زنان قهرمان ورزش کشورمان باشد، اتفاقی عالی است اما درِ باشگاه آرارات همیشه بهروی خانمها باز است و اینکه امروز ما برای تشویق یک بازی به آنجا برویم، فرصتِ عجیبی نیست که قبلا در دسترسمان نبوده نباشد.
چرا زنها نباید به استادیومها بروند؟
باید شرایطی فراهم شود که زنها بتوانند در یکی از استادیومهای اصلی حضور داشته باشند. خود من با اینکه سالهاست بهطور حرفهای ورزشهای مختلف را دنبال میکنم اما تابهحال یکی، دوبار جز در دوران مدرسه، آنهم برای تماشای بازی والیبال نتوانستهام به استادیوم بروم و البته یکبار هم سالها پیش برای تماشای یک بازی تنیس به باشگاه انقلاب رفتم.
درک نمیکنم که چرا زنها نباید برای تماشای مسابقات ورزشی به استادیومها بروند؟
تماشای یک مسابقه ورزشی و تشویقکردن یک تیم، همانقدر اهمیت دارد که خودِ ورزشکردن. مثل تاثیرِ موسیقیگوشدادن و کنسرترفتن میماند در ایجاد انگیزه و هیجان ما برای فراگیری موسیقی.
چطور از فراگیری ورزش حرف میزنیم اما زنها اجازه ندارند به استادیومها بروند؟
من بهشخصه هروقت یک مسابقه دو یا دوچرخهسواری را تماشا میکنم، پر از انرژی و هیجان برای دویدن یا دوچرخهسواری میشوم. چطور از فراگیرشدن ورزش حرف میزنیم در شرایطی که زنها هنوز اجازه ندارند برای تماشای مسابقات ورزشی به استادیومها بروند؟
امیدوارم روزی نهچنداندور، این امکان فراهم شود.