سینماروزان/تینا جلالی: سيد ضياء هاشمي، رييس جامعه صنفي تهيهكنندگان حضور هنرمندان در عرصه سياست را كاملا اشتباه دانست و راهحل مشکلات هنرمندان را فعالیت صنفی بیدرگیری در سیاسیبازی دانست.
سیدضیاء هاشمی با اشاره به اینکه سياست سازوكار خودش را دارد كه با روحيه احساساتي هنرمند هيچ سنخيتي ندارد به روزنامه اعتماد گفت: هنرمندان به طور جدي از سال ۷۶ وارد عرصه سياست شدند و در اين ميان جريانات چپ و راست درگيري شديدي پيدا كردند، آنها كه با جريان چپ ارتباط نزديكتري داشتند، وارد كار سياسي شدند.
هاشمی ادامه داد: يك گروه خاصتر هنرمندان هم سمت و سوي جناح ديگر(راست) را گرفتند و از آن تاريخ بين هنرمندان يك شكافي عميقي شكل گرفت كه در سال ۸۸ و جرياناتي كه به وجود آمد بين اين افراد اختلافات غريبي به وجود آمد به گونهاي كه در برخي پروژهها اگر گروه چپ فعال بود، گروه راست دعوت به همكاري نميشد و حتي در جريانات اجتماعي و فعاليتهاي انساندوستانه هم شاهد برخوردهاي نادرستي بوديم!! اين شكاف و اختلاف تا امروز هم ادامه يافته است.
رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان تاکید کرد: خوشبختانه در انتخابات اخیر شاهد فعاليت كمرنگ يا ميتوانيم بگوييم عدم فعاليت طيف هنرمندان بودیم كه باعث خرسندي است. شايد با اين روند پرهیز هنرمندان از آلودگیهای سیاسی بيشتر شاهد يكپارچگي ميان هنرمندان درجهت حل مشکلات معیشتی باشيم و اگر اختلافي وجود داشته باشد ممكن است صنفي باشد كه قابل حل است.
تهيهكننده «شوكران» همچنين به سرخوردگياي كه از دوران اعتدال براي هنرمندان به وجود آمده كه از قضا ميزانش هم كم نبوده، اشاره کرد و گفت: چقدر هنرمندان براي انتخابات دو دوره دولت يازدهم و دوازدهم تلاش كردند و سفرهاي متعدد انجام دادند و از جان براي آقاي روحاني مايه گذاشتند اما در طول اين ۸ سال هيچ تلاشي براي آنها صورت نگرفت و هيچ اعتنايي حتي براي كساني كه براي رياستجمهوري او تلاش كردند، نشد. به اين توجه كنيم كه هنرمندان با دلشان قدم در راه گذاردند و از سياست دفاع كردند اما بازخوردي نديدند همين باعث شد تا اكثر آنها تصميم بگيرند به سمت هيچ دسته و گروهي تمايلي نشان ندهند البته برخي باز هم كارهايي انجام ميدهند اما آن شور و هيجان ديگر وجود ندارد.
هاشمي گفت: سينماگران ديگر حاضر نيستند با بياعتناييهاي كانديداها همراه شوند و اين جاي شكرش باقي است زيرا آنها داراي احساسات و عواطفي هستند كه با سياست هيچ سنخيتي ندارد و شعور را به شور سياسي بدل ميكند. دزدي، فقر، فساد، جريانات رانتي و… را همه هنرمندان در جامعه ميبينند و همين هم موجب دلزدگي آنها از فعالان عرصه سياست شده است. آنها درد و وضعيت جامعه را لمس ميكنند و از وعدههاي اجرا نشده دولت به مردم ناراحت ميشوند.