سینماروزان/حامد مظفری: همزمان با درگذشت نصرت کریمی بازیگر قدیمی سینمای ایران، پارهای از رسانهها گرفتار یک اشتباه شدند و آن هم افزودن رزومه نصرت کریمی دستیار کارگردان به رزومه نصرت کریمی بازیگر بدون آن که متوجه باشند این دو نفر هیچ ربطی با هم ندارند.
نصرت کریمی برنامهریز و دستیار کارگردان هرچند سالها پیش و زمانی که نوجوان بود، کار را با “امروز و فردا”ی عباس شباویز آغاز کرد ولی چه به لحاظ رزومه و چه به لحاظ کیفیت کار کاملا متفاوت بود از نصرت کریمی بازیگر.
نصرت کریمی دستیار کارگردان با بیان اینکه اشتباه گرفته شدن با نصرت کریمی بازیگر چنان که باید به نفعش نبوده به سینماروزان گفت: سابقه کار من به قبل از انقلاب و زمانی بازمیگردد که ۱۴ سال داشتم و بهعنوان بازیگر در “امروز و فردا” بازی کردم. بماند که سابقه همکاری با نصرت کریمی بازیگر را هم در فیلم “حکیم باشی”پرویز نوری داشتم ولی در پشت صحنه آن فیلم هیچ صحبتی درباره تشابه اسمی با ایشان نداشتم چون اصلا برایم مهم نبود ولی تشابه اسمی با نصرت کریمی بیشتر از آن که به نفعم باشد به ضررم شد.
نصرت کریمی دستیار کارگردان در چرایی این ضرر گفت: من تجربه سالها برنامهریزی و دستیاری کارگردان را داشتهام و با بسیاری از کارگردانان مطرح از ناصر تقوایی(نفرین) تا مسعود کیمیایی(خاک، گوزنها، سرب، دندان مار، ردپای گرگ)، امیر نادری(تنگسیر)، احمدرضا درویش (آخرین پرواز) و سیفالله داد(کانی مانگا) کار کردم و حتی ابراهیم حاتمیکیا قبل از آن که فیلم بلند بسازد، اولین فیلمهای کوتاهش را با من کار کرد برای همین فکر میکردم وقتی بعد از کلی فعالیت بخواهم فیلم اولم را بسازم به راحتی بهم مجوز دهند ولی افسوس که سه سال و تا حد مرگ دویدم که بتوانم فیلم اولم را بسازم و نشد.
کریمی دستیار ادامه داد: یادم میآید برای ساخت فیلم اولم “یک پسر خیلی خیلی معمولی” دیداری هم با ابراهیم داروغهزاده که آن زمان مدیر موسسه رسانههای تصویری بود، داشتم. داروغهزاده با اولین تماس به گمان اینکه من همان نصرت کریمی بازیگرم بلافاصله قرار ملاقات گذاشت و میزی برایم چید پر از میوه و شیرینی و تنقلات و وقتی بهشان گفتم گویا مرا اشتباه گرفتهاید باز هم کم نیاوردند و گفتند به احترام نصرت دستیار کارگردان، قرار ملاقات گذاشتهاند ولی از چهرهشان مشخص بود که ماجرا چیست. به هر حال گفتند بررسی میکنند و خبر میدهند و درنهایت خبری نشد.
نصرت کریمی دستیار کارگردان درباره “یک پسر خیلی خیلی معمولی” به سینماروزان گفت: یک فیلمنامه جنگی بود و روایتگر کودکی در دل جنگ. دو سال صرف فیلمنامه کردم و به خیلی جاها فیلمنامه را فرستادم که حمایت کنند ولی اغلب به گمان اینکه نصرت کریمی بازیگر میخواهد فیلم بسازد، بدون دیدار با من، فیلمنامه را آرشیو کردند.
وقتی از نصرت کریمی دستیار درباره کار با کیمیایی پرسیدیم به سینماروزان بیان داشت: من از فیلم “خاک” با کیمیایی آشنا شدم و بعدها در فیلمهای دیگر کیمیایی و از جمله “سرب” کنارش بودم ولی بعد از “سرب” بخاطر درگیریهای مالی، با کیمیایی ده سال قهر کردم ولی بعدش آشتی کردیم و همین چند ماه قبل هم کیمیایی که بسیار مرد رفیقبازی است در مراسم ترحیم فرزندم سجاد کریمی حاضر شد و بلافاصله بعد، من نیز برای ادای احترام به دفترش رفتم و وقتی دیدم درگیر تدوین “خون شد” است خیلی خوشحال شدم که هنوز باانرژی کار میکند و حتی بیتعارف گفتم اگر در آینده کاری داشت همهجوره درخدمتش هستم.
این دستیار کارگردان با اشاره به تخصصش در هدایت هنروران ادامه داد: یادم نمیرود که در “سرب” و “دندان مار” با دقت بالا، طراحی و اجرای سکانسهایی که پر از هنرور بود را برای کیمیایی اتود میزدم و ایشان نیز مدام تشویقم میکرد. هدایت هنروران را از فرانچسکو رزی و تماشای فیلمهایش آموختم و اگر سینمایی صنعتی در کشور داشتیم که میشد از طریق همین شغل کسب درآمد کرد یقینا هیچگاه به سمت حرفههای دیگر سینما نمیرفتم.
نصرت کریمی دستیار، خاطره تلخی هم از پخش تلویزیونی “سرب” دارد. او به سینماروزان گفت: یادم نمیرود وقتی برای اولین بار “سرب” به صورت یک مینیسریال سهقسمتی از تلویزیون روی آنتن رفت، ح.پ که آن زمان مسئول پخش بود، تیتراژ پایانی را طوری قیچی زد که نام من حذف شود؛ لابد چون فکر میکرد این همان نصرت کریمی بازیگر است. بعدها وقتی در فیلم “جنگ در بهشت” با همسر ایشان همکار شدم و از شوهرشان گلایه کردم، کلا ماجرا را تکذیب کردند و گفتند روح همسرشان هم از ماجرا خبر نداشته.
کریمی دستیار در چرایی دوری سالهای اخیرش از سینما بیان داشت: آخرین کارم در سینما “کارناوال مرگ” بود و بعدش هم خودم را بازنشسته کردم؛ چون پیشنهادات، کم شده بود و پیشنهاداتی که وجود داشت هم واقعا رضایتبخش نبود. زمانی بود که من سالی دو فیلم کار میکردم و مثلا هم فیلم “طعمه” را داشتم و هم “زمان از دست رفته” را ولی کمکم بهجایی رسیدیم که روابط سینما طوری تغییر کرد که جایی برای امثال من نباشد؛ افراد جدیدی آمدند که ولوبهقیمت کارنابلدی چون ارزان بودند کارها را در دست گرفتند و این شد که بسیاری از پیشکسوتان کنار گذاشته شدند.
واکنشی جز حیرت نمیشه داشت در برابر این همه …. یعنی نمیداند کریمی وقتی او بچه بوده فیلم میساخته و کارگردان بوده؟ نمیداند کریمی اورژینال آرتیست واقعی بود؟ نویسنده، کارگردان، مجسمهساز، انیماتور و … و بازیگری فقط یکی از هنرهایاش بوده. …کیمیایی به خاطر کینه از کریمیِ بزرگ اسم این دستیار را در تیتراژ فیلم امنیتی ضیافت با فونتی درشتتر از معمول میزند تا مثلا بگوید کریمی بزرگ دستیارم شده! …
چرا حرف مزخرف می زنی آقای حامد احمدی؟کینه از نصرت الله کریمی؟ به چه دلیلی؟ لطفا به کتاب صد فیلم احمد امینی صفحه ۱۲۴ مراجعه کن و این نقل از کیمیایی در مورد فیلم درشکه چی: «کریمی را میستایم به خاطر رهاییاش از بندهای سینمای متداول [..] درشکه چی خوب را به خاطر صحنههای خوبش دوست دارم.» توهم توطئه شما ظاهراً حد و مرزی ندارد.
جالب است که این روزها هر تازه از راه رسیده ای به سادگی به سراغ کارگردانی میرود و فیلم میسازد ولی یکی مثل ایشان با سالها تجربه حتی نمی تواند فیلم اول خود را بسازد
چرا نگداشتند امثال نصرت کریمی که پله پله سینما را آموختند و بالا آمدند فیلم بسازند
فیلم اینها بهتر میشد یا تازه بدوران رسیدگانی که با پول پدر فیلمهای بی سروته درباره ریال و دلار و تومان و درهم میسازند؟
عجب
عجب
من مدتها فکر میکردم این دو یک نفرند ولی حالب است که نصرت کریمی دستیار ایشان است و باید تبریک گفت به شما که وی را پیدا کردید و گفتگویی با ایشان گرفتید که برای ثبت در تاریخ هم که شده بماند
متاسفانه از دومیهای سینمای ایران کمتر میدانیم و این وظیفه رسانه های تخصصی است که بدان بپردازند
آقای نصرت کریمی!
سکانس پایانی سرب را یادمان نمیرود
که بعنوان یار مخفی نوری روزنامهنگار، جلوی دادگاه ظاهر شدی و یزقل را خلاص کردی
و صد اف بر آنها که نامت را از تیتراژ حذف کردند و حالا لیبرال و اصلاح طلب هم شده اند