سینماروزان/ مهدی فلاحصابر:
منفی: یک کمدی روستایی محصول فضای بسته سینمای اعتدال؛ وقتی که نمیشود با هیچ چیز و هیچ مضمون مبتلابه سیاسی-اجتماع صریح و بی تعارف شوخی کرد می ماند شوخی با رابطه زناشویی و وازکتومی و بارداری در سنین بالا!
منفی: احمد مهرانفر با تیپ صمدآقا (!)و سام درخشانی با تیپ سرکار استوار به همراه مقادیری فراوان موش و گربه بازی میان مهرانفر-شبنم مقدمی به شدت یادآور «دختر شیرینی فروش»
مثبت: قرار دادن مرکزیت اتفاقات در روستایی سرسبز در دل شمال که تنفسی است برای سینمای «روز_داخلی» ایران
منفی: خساست در تولید همه جوره به ترمزی برای سناریوی کمدی «رضا مقصودی» بدل شده؛ از خساست در انتخاب بازیگران اصلی و بسنده کردن به بازیگران تلویزیونی تا واسپاری کاراکترهای مکمل به گمنامان تیپیکال! از امیر پروینحسینی که جیبش پر است انتظار می رفت بیش از اینها برای این کمدی خرج کند.
مثبت: وازکتومی پیشتر در «آتشکار» هم عامل طنازی شده بود اما وازکتومی در اینجا از منظر خط دادن مسئولین اجرایی به زندگی مردم است که میشود مجالی برای ایجاد طنز!! و این در نوع خود بدیع است
مثبت: پخش سخنرانی احمدینژاد در توصیه به فرزنددار شدن در یک سوم ابتدایی فیلم از آن ایده هایی است که اگر دوزش بالاتر میرفت و به دیگر شخصیتهای سیاسی چپ و راست تسری می یافت قطعا با یک کمدی پیشروانه روبرو بودیم اما…
منفی: افسوس که کارگردان سنش بالاتر از آن است که جرأت این تابوشکنی ها را داشته باشد و تهیه کننده محافظه کارتر از هل دادن کارگردان به سمت جلو در این مسیر.
دیالوگ:
–خدا راضی! رییس جمهور مملکت راضی! زنم ناراضی؟
–این چه سند ازدواجیه که بعد از هشت سال هنوز خیسه؟
–این پنیر چه خوشمزه س! چجوری پختنش؟؟
–به غضنفر بگو گاو هلندی بگیره! کارش با یه دبه شیر راه نمیفته!
–حرفای غضنفر پر تخمه! پر مغزه!
کاراکتر:
همه تیپ اند؛ کاراکتری در کار نیست!