سینماروزان/مهدی فلاحصابر: چرا لیلا حاتمی به جای نشست خبری «بمب» در جشنواره فیلم فجر، نشست خبری «خوک» در برلین را مجالی میکند برای ژست سیاسی(؟!) و میگوید: میخواهم از این فرصت استفاده کنم و عصبانیت و ناراحتی شدید خود از نحوه برخورد با معترضان در ایران را اعلام کنم. شرمآور است که در کشور من شهروندان تنها به بهای جانشان میتوانند اعتراض خود را بیان کنند.
واضح است که لیلا حاتمی می داند در جشنواره های اروپایی این شوآفهای سیاسی چه در درونمایه محصول و چه از زبان صاحبان محصول است که تأثیرگذاری مستقیمی بر اهدای جوایز دارد و حاتمی هم بدش نمیآید به این واسطه جایزه ای دریافت کند.
مسأله اما آنجاست که حاتمی حواسش نبوده که محصولاتی مانند «بمب» یا «خوک» گزینه هایی مناسب برای ژست سیاسی نیستند! چرا؟
لیلا حاتمی درباره ناآرامیهای ایران میگوید؛ همان ناآرامیهایی که بسیاری ریشه آن را اوضاع اقتصادی و بحران اشتغال و فقر دانسته اند! چگونه میتوان ژست همدردی با مردمان گرفتار در بحران اقتصادی را گرفت اما درباره ریشه های تأمین سرمایه محصولاتی که اسباب کسب درآمدمان شده حرف نزد.
خانم حاتمی! بودجه تولید «بمب» را چه کسی داده؟ بودجه تولید «خوک» را چه کسی داده؟ پای یکی نام یک آقازاده اقتصادی به عنوان تهیه کننده آمده و سرمایه تولید دیگری را تهیه کننده یک سریال خانگی داده که به خاطر ماجرای سوءاستفاده در صندوق ذخیره فرهنگی مدتی را در بازداشت به سر برد.
بازیگری که درد مردم را دارد بد نیست بیاید و پرسشهایی را هم طرح کند درباره چگونگی رشد و نمو افراد نورس در سینما! مثلا بپرسد آن آقازاده اقتصادی پول تولید فیلمهایش را از کجا آورده و آن سرمایهگزار خانگی چگونه در تأمین سرمایه پروژهها به رقیبی برای ارگانها و نهادهای متمول بدل شده؟ بماند که برخلاف ژست اپوزیسیون حاتمی، هر دو فیلم اخیرشان، کاملا در خدمت نگاه مدیریتی جریان حاکم هستند تا جایی که «بمب» علیرغم ضعف آشکار در داستانپردازی، جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره سی و ششم فجر را گرفت و یک عضو نظارتی ارشاد که ایضا جزو محبوبان جریان اصولگرایی است(!) به دفاع از مضمون «خوک» پرداخت!!
مردمی که درد اقتصادی و بیکاری دارند به شدت کنجکاوند بدانند در شرایطی که آنها برای دریافت یک وام خرد میلیونی باید مدتها در انتظار بمانند چگونه بیخ گوش آنها جوانانی هستند که میلیاردها تومان خرج تولید محصولات سینمایی میکنند؟؟ مردم میخواهند بدانند چگونه میشود در فیلمی بازی کرد که مطبوع یک راست دوآتشه است اما در عین حال ژست اپوزیسیون گرفت؟
خانم حاتمی! اگر درد مردم را دارید مجالی را اختصاص دهید به تأمل بر این پرسشها.
منم با خوندن توئیت شهاب اسفندیاری اصولگرا کاملا فهمیدم که این فیلم با نظارت کامل ارشاد تولید شده
و این حرفهایی که درباره ش میگن هم درسته
خوک حاکمیتی ه و داره روشنفکرا رو میزنه
بمب نیست؟؟
بمب حس سمپاتی نمیده نسبت به بدبختیهای دوران جنگ ؟؟؟
چی باید گفت واقعا
جز این بود محال بود بزارن بره برلین و بعد مانی بگه پروانه نمایش دارم و به زودی اکران میشم!!!
همین جمله مانی یعنی اینکه نظارت راست و چپ خواستن ژست بگیرن که دیگه مثل سالای قبل نیست که فیلمای برلین و نشه نشوون داد
حالا فیلمایی میاد برلین که تو ایران هم میره روی پرده
هیچ کس سر سوزنی به فکر مردم نیست، این گونه انتقادات سلبریتیها بیشتر برای “مطرح کردن خویش” و “ببینید ما چه خوب و مردم دوست” هستیم میباشد ..
صبح تا شب انواع و اقسام تسلیت، همدردی، متأسفیم .. در مورد زلزله، سقوط هواپیما .. همراه با نظرات فیلسوفانه .. زیر سلفیهای این مثلا مشاهیر دیده میشود ..
ولی اگر خودشان یک خراش بردارند، واویلا که چهها میکنند .. دیروز خوردم زمین، زانویم زخم شد، برایم دعا کنید …
خلاصه که از شدت “قربون خودشان رفتن” کلافه شدهاند ..