1

حمله غیرمنتظره رسانه اصلاح‌طلب به «سدّمعبر»⇐یک فیلم دانشجویی است/دوسوم صحنه‌های فیلم، اضافی است!/بارداری باران کوثری نابخردانه است و فیلم را به کمدی نزدیک کرده!/چرا آدمهای فقیر، غیرانسانی تصویر شده‌اند؟/خنده‌دار آنجاست که در «ابد…» نوید داد می‌زد «نرو سمیه» و اینجا بهداد داد می‌زند «کامیون گرفتم واسه کار»!

سینماروزان: از جمله ملودرامهایی که روی پرده رفته است «سد معبر» است؛ فیلمی با حضور زوج حامد بهداد-باران کوثری در نقش زن و شوهری از طبقه پایین اجتماع که درگیریهای اقتصادی میان شان فاصله انداخته است.

به گزارش سینماروزان «سد معبر» را محسن قرایی ساخته که پیشتر با همراهی افشین هاشمی و البته حمایت حوزه هنری فیلمی به نام «خسته نباشید» را ساخته بود.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی پیرامون «سد معبر» که رقم فروش نیم میلیارد را رد کرده، نقدهایی اساسی را بر آن وارد ساخته است.

متن کامل یادداشت این رسانه را بخوانید:

بیایید پُشتِ یک میز مونتاژ خیالی، صحنه‌های فیلم را دست‌کاری و داستان را به‌گونه‌ای دیگر تعریف کنیم. البته این تغییر – یا مَرمت- گریبانِ آغاز را نخواهد گرفت و می‌گذاریم فصل نخست به شیوه خود پیش برود؛ و انصافا لحظات خوبی هم دارد. از نمای متوسطِ آغازین که رشوه‌خواری «قاسم» (حامد بهداد) فاش می‌شود تا صحنه آزار و اذیتِ پدر و پسر عروسک‌فروش از سوی مأموران شهرداری که- به‌دور از اغراقِ دراماتیک- از واقعیت اجتماعی بهره گرفته و کارکردی تماتیک دارد و به مایه اصلی فیلم- فقر- اشاره می‌کند تا تقطیع‌های سریع نماها در فصل ضرب‌وشتمِ دست‌فروشانِ دوره‌گرد، صحنه‌های خوبی هستند و مسئله و دغدغه اجتماعی دارند.
متأسفانه پس از ارتیاب «قاسم» نسبت به پس‌دادن دُلارها، حدود ٢٠ دقیقه دیگر را نیز دور می‌ریزیم و می‌ماند صحنه‌ای که «قاسم» و «مهدی» (محسن کیایی) درباره پس‌دادن پول در ماشین صحبت می‌کنند و این آغازی است بر کشمکش‌های فردی شخصیت؛ آغازی است به سوی تنه اصلی ماجرا؛ اما فیلم‌نامه‌نویس ظاهرا به اینجا که رسیده، قلمش خشک شده و دیگر ادامه نداده و کارگردان هم به همین صفحات بی‌سروته بسنده کرده و «سدمعبر» ساخته شده؛

بنابراین در وهله نخست، «سدمعبر» فیلم‌نامه‌ای غلط دارد و وقتی به یاری منتقد، صحنه‌های اضافی دور ریخته می‌شود و چیدمان درستی شکل می‌گیرد، با یک فیلم ناقص رو‌به‌رو می‌شویم. هرچند که در پرانتز باید گفت این روزها فیلم ناقص هم طرفداران خودش را دارد و شنیده‌ایم حتی هیئت انتخاب «فجرِ» خودمان نیز به فیلم‌های نصفه‌ونیمه روی خوش نشان می‌دهند، اما از شوخی که بگذریم – اگر این فیلم دانشجویی راه به جدیت بدهد- فارغ از اضافی‌بودن دوسومِ صحنه‌های فیلم، آن چند صحنه که پیرنگ فرعی زندگی شخصی «قاسم» را تشکیل می‌دهد اضافی نیست، اما حتما دورریز است. چرا؟ قضیه بارداری «نرگس»- با بازی باران کوثری و خانه‌خریدن و سقط‌جنین، قرار بوده در تنگنای «قاسم» و شک او نسبت به بازگرداندن پول‌ها مؤثر واقع شود، اما راستش این صحنه‌ها نابخردانه هستند و فیلم را به کمدی نزدیک می‌کنند تا فشار اجتماعی.

«نرگس» (با بازی افسوس‌برانگیز «باران کوثری») در ازای باردارشدن، یک خانه از شوهر فقیرش طلب کرده و ظاهرا تا شوهر سَندی شش‌دانگ به نام همسر نکند، آنها صاحب فرزند نمی‌شوند. سؤال من این است که «نرگس» از پشت کوه آمده و با شرایط اقتصادی جامعه‌اش آشنا نیست که از یک مأمور سدمعبر چنین چیزی را طلب کرده؟ درباره کارگردانی فیلم حرف زیادی نمی‌توان زد.

آنچه بر فیلم غالب است، متن است و تصویر فرعِ است بر شبهِ‌فیلم‌نامه «سعید روستایی» و دوربین به ضبطِ صرفِ نوشته‌ها پرداخته. خب! البته بدیهی است؛ هنوز «ابد و یک روز» روی بورس است و کارگردان هم خودش را به خالق فیلم‌نامه «ابد…» سپرده؛ و اتفاقا متن «سدمعبر» به‌مراتب از «ابد و یک روز» ضعیف‌تر است و البته شباهت‌هایی نیز دارند؛ هر دو دارای صحنه‌هایی اضافی بوده و هر دو در چیدمان صحنه‌ها دچار اغتشاش هستند و البته هر دو دارای یک نمای شعاریِ خنده‌دار نیز هستند؛ اگر در «ابد و یک روز»، یکی داد می‌زد «نرو سمیه»، اینجا «حامد بهداد» با لحنی «نوید محمدزاده»وار در خیابان می‌گوید: «کامیون گرفتم واسه کار»!


و نکته آخر: چرا در «سدمعبر» و پیش‌تر در «ابد و یک روز»، فیلم‌نامه‌نویس آدم‌های فقیر را غیرانسانی ترسیم می‌کند؟ این چه نگاهی است به افراد بی‌پول؟ ایشان را ارجاع می‌دهم به جمله‌ای از «حُجت» (شهاب حسینی) در فیلم «جدایی نادر از سیمین»: «چرا تا چشمتون به ما می‌اُفته، فکر می‌کنین صبح تا شب مثل حیوون می‌زنیم تو سَر زن و بچه‌مون؟ بابا به همین قرآن… به والله ما هم آدمیم مثل شما».