سینماروزان: حسین پارسایی مدیرکل نمایش خانگی ارشاد بعد از اجرای نمایش موزیکال «الیور توئیست» در تالار وحدت اخیرا درگیر اجرای نمایش موزیکال «بینوایان» در هتل اسپیناس شده است! نمایشی که بخاطر حضور برخی از استارهای سینما به مانند نمایش قبلی پارسایی پرسروصدا شده است.
به گزارش سینماروزان اجرای این نمایش با واکنش جواد طوسی رییس انجمنی موسوم به منتقدان خانه سینما مواجه شده است که برگزاری نمایش در هتلی واقع در سعادت آباد را چشم بستن بر انبوهی از واقعیات تلخ جامعه دانسته است!!!
اظهارات طوسی در شرایطی بیان شده که از یک طرف شخص ایشان در روزهای گذشته در جشن محفلی پرزرق و برق و موسوم به «آکادمی» ظاهر شد. جشنی که بجای هتلی خصوصی در هتلی متعلق به بنیاد شهید برگزار شد! آیا طوسی به گردانندگان این محفل -که خود مدیران محفلی ۸میلیاردی موسوم به جشنواره جهانی هستند- هم گفته که بریز و بپاششان چشم بستن بر انبوهی از واقعیات تلخ جامعه است؟؟
به جز این برخی از همکاران طوسی در حلقه بالادستی همان انجمن موسوم به منتقدان خانه سینما هم اخیرا همکاری نزدیکی با گردانندگان جشنواره ای پربریز و بپاش به نام جشنواره کودک داشتند و از تولید کتاب تا کنترات جلسات نقد و بررسی را یکجا در اختیار گرفتند. آیا جوادخان طوسی درباره اوضاع تلخ جامعه به همکاران خود هم حرفی زده است؟؟
لب کلام اینکه! رییس انجمن موسوم به منتقدان خانه سینما! بهتر است ابتدا سوزنی به خودشان و صنف متبوعشان بزنند و بعد به دیگران خرده گیرند تا اعتبار نقدشان بیشتر شود وگرنه ممکن است تعابیری از یادداشتشان شود که کارنامه شان را زیر سوال ببرد.
متن یادداشت طوسی را بخوانید:
حتما ضربالمثل «یکی ميمرد ز درد بینوایی، یکی میگفت خانوم زردک میخواهی؟!» را شنیدهاید. حالا حکایت «تئاتر خصوصی» ماست که در بدترین شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه که فاتحه طبقهبندیهای اجتماعی در شکل کلاسیکش خوانده شده، هرازگاه نمایشنامههایی را با بوق و کرنا روی صحنه میبرد که از نظر قیمت بلیت و مکان در نظر گرفتهشده برای اجرا و شیوه کار و برد تبلیغاتی، زمینهساز شکلگیری نوعی «تئاتر بورژوایی» است.
جالب آنکه یکی از مروجان این جنس تئاتر جناب حسین پارسایی، رئیس سابق اداره تئاتر و بچه قم، شهر خون و قیام است! بعد از تئاتر «الیور توئیست» اخیرا از طریق شبکههای مجازی و پلاکاردهای نصبشده در بعضی اتوبانها و مناطق شهری خبردار شدیم که قرار است در پاییز امسال نمایش موزیکال «بینوایان» به کارگردانی ایشان در محل «رویالهال» هتل «اسپیناسپلاس» واقع در سعادتآباد اجرا شود. نام غلطانداز این هتل و سالن نمایش آن و اخبار جسته و گریخته راجع به قیمت ۲۵۰هزارتومانی بلیت این نمایش، نشان میدهد که عدهای در این مُلک اصلا کاری به اوضاع بخش قابلتوجهی از افراد و طبقات مطرح و آسیبپذیر جامعه ندارند و اسب خودشان را میتازانند و رفاه و فرهنگ و هنر و دارندگی و برازندگی و شوآف را از زاویه دید خود تعریف و اجرا میکنند. این جماعت که هزار ماشاءالله روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشود، این هنر و استعداد شگرف را دارند که در بدترین شرایط برای خودشان حریم امن و آرامشبخشی را ایجاد کنند و چشم بر انبوهی از واقعیات تلخ ببندند و شعار مشترکشان را همسرایی کنند: «از زندگی لذت ببر و حال را دریاب! دنیا از آنِ شادکامان است». آنها خوب بلدند در کنار این خوشی و سرمستی و بیخبری، بهموقع اتیکت انساندوستی بر سینه بزنند و با جمع محرومان و بینوایان و قافیهباختگان عکس یادگاری بگیرند.
شاید «تئاتر بورژوایی» برای جامعه این دوران با طبقهبندی ناهمگون و غریبش، عنوان بیمسمایی باشد و نگارنده بهعنوان یک چپ عقبمانده عتیقه و عقدهای در معرض اتهام قرار گیرم و از جامعه فرهنگی و رسانهای این طیف طرد شوم. ولی امیدوارم همین جمع بیخبران، با هوشِ سرشان درک کنند که این نام کنایهآمیز برازنده اشخاصی است که در جامعه بهدور از عدالت اجتماعی و فرهنگی اینقدر پز اشرافیگری و بیخیالی میدهند و بدشان نمیآید از خود بهعنوان یک «بِرَند فرهنگی» یاد کنند. اسماعیلخان خلج «حالت چطوره مشرحیم» و «گلدونه خانوم»، آقا بهزاد فراهانی «عروس» و «معدن» و پتک و «شب در حلبیآباد»، آقای ناصر رحمانینژاد «کلهگردها و کلهتیزها»، بیایید زنگ تئاتر «بینوایان» را در هتل ششستاره «اسپیناسپلاس» بزنید!