سینماژورنال: فیلم پرحاشیه “قصه ها”ی رخشان بنی اعتماد چند روزی است روی پرده رفته و فروش آن هم به نسبت تعداد سینماهایش نسبتا خوب بوده است.
به گزارش سینماژورنال البته که این فیلم از سوی مسئولان حوزه هنری با تحریم روبرو شده است و سینماهای حوزه هنری از نمایش آن خودداری کرده اند.
در همین شرایط یکی از مدیران سابق حوزه هنری یعنی امیرحسین علم الهدی که این روزها به عنوان مدیر گروه سینمایی “هنروتجربه” به فعالیت مشغول است با نگارش یادداشتی در “شرق” به حمایت از “قصه ها” پرداخته است.
بیان صادقانه معضلات جامعه، سیاه نمایی نیست
علم الهدی در یادداشت خود آورده است: “قصهها”ي آدمهاي بنياعتماد حکايت آدمهايي است از جنس مردم کوچه و بازار و همشهريانمان، که از احوال آنان بيخبريم! تصاوير اين همسايهها و همشهريانمان را نميتوانيم در تريبونهاي عمومی ببينيم و با دوربين بنياعتماد، که صادقانه روايت زندگي اين همسايهها و همشهريانمان را روايت ميکند، لحظهاي ميتوانيم از عبارت “همهچي خوبه” فاصله بگيريم و ذهن و نگاهمان را اندکي با “زير پوست شهر”مان همراه کنیم…
وی ادامه داده است: بنيانگذار انقلاب اسلامي، امام خميني(ره)، در وظيفه هنر فرمودند: هنر در مدرسه عشق نشاندادن نقاط کور معضلات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي است. و چه زيبا بنياعتماد با قصههاي خود ما را با نقاط کور معضلات جامعه اطرافمان همراه ميکند؛ قصههاي انسانهايي که براي زندگيکردن ميجنگند و ما را به فکر درمان اين معضلات پنهان مياندازند. باور کنيم بيان صادقانه معضلات جامعه نه سياهنمايي است و نه معاضدت با دولت… . ديدن قصههاي صادق بنياعتماد را از دست ندهيم تا تفاوت هنر متعهد را بيشتر از گذشته در اين زمانه وانفساي «هنرنما» درک کنيم… .
آقای علم الهدی! ای کاش زمان اکران “من مادر هستم” هم همین قدر منصفانه عمل می کردید
سینماژورنال نیز مانند جناب علم الهدی معتقد است که نمایش معضلات جامعه در سینما وظیفه هر هنرمندی است و البته که هر هنرمندی نیز مختار است از زاویه دید خود به رصد و سپس تصویرسازی این معضلات بپردازد.
اما ای کاش جناب علم الهدی آن زمانی هم که به عنوان مدیر پخش حوزه هنری فعالیت میکرد و یکی از آثار آسیب شناسانه سینمای اجتماعی ایران یعنی “من مادر هستم” فریدون جیرانی با تحریم آن نهاد در اکران روبرو شد نیز همین قدر با ذهن باز و فراغ بال به یادداشت نگاری برای فیلم می پرداخت.
البته که فاصله زمانی چندان زیادی هم میان اکران “قصه ها” و “من مادر هستم” وجود ندارد. “من مادر هستم” در آذرماه ۱۳۹۱ روی پرده رفت و “قصه ها” در اردیبهشت ۱۳۹۴ یعنی یک فاصله زمانی کمتر از سه سال.
آیندگان این پیچشها را چگونه تحلیل خواهند کرد؟
اینکه چطور می شود در این بازه زمانی کوتاه به ناگاه نظر آدمی این قدر تغییر می کند را ما نمی دانیم اما این را می دانیم این پارادوکسهای رفتاری مطمئنا در تاریخ سینمای این مملکت باقی خواهد ماند و آیندگان با تأمل و دقت نظر بالا چنین پیچشهایی را تحلیل خواهند کرد.
پس بهتر این است که یا فقط برای یک بار هم که شده بیاییم و درباره عملکرد گذشته خود شفاف سازی کنیم یا اینکه تا حد امکان سعی کنیم حرفهایی را نزنیم که کاملا در نقطه مقابل رفتارهای گذشته مان قرار دارد.
این رویه باعث میشود استقلال تان زیر سوال برود
آقای مدیر! با در پیش گرفتن رویه فعلی فقط این ظن به مخاطب دست می دهد که صرفا تابع دستورات نهادی هستید که در آن خدمت می کنید. یعنی اظهارنظر فعلی تان منتسب می شود به پستی که در سازمان سینمایی فعلی به عنوان مدیر “هنروتجربه” دارید و بی تفاوتی سابق تان نسبت به سینمای اجتماعی هم به دلیل حضورتان در حوزه هنری بوده.
در این شرایط طبیعی است که هیچ کدام از نظرات تان هم به عنوان نظر یک کارشناس مستقل مورد ارزیابی قرار نمی گیرد.