سینماژورنال: عباس جوانمرد پس از گذشت نیمقرن از تأسیس و راهاندازی تالار سنگلج در شامگاه شنبه سوم مرداد در مراسمی با حضور چهره های سرشناس تئاتر، گزارشی از حالوهوای این تالار، اجراها و آدمهایش داد.
درباره عباس جوانمرد و دو اجرای ممتاز عروسکیاش در دههی ٤٠ خورشیدی که در دههی ٩٠ میلادی در تورنتو مجددا اجرا شدند فراوان صحبت شده است.
جعفر والی از همنسلان جوانمرد در گفتگو با “شرق” کشیده مروری داشته باشد بر این اجراها. در این بین والی نکاتی کوتاه را هم درباره اوضاع و احوال کنونی تئاتر بیان کرده و با اشاره به توقیف نمایش “تانگوی تخم مرغ داغ” که در سال گذشته روی صحنه رفت، این توقیف را عامل دلخوری علی نصیریان و دوری اش از تئاتر دانسته است.
سینماژورنال متن کامل گفتگوی والی را ارائه می کند:
جناب والی آیا شما دو اجرای «غروب در دیار غریب» و «قصه ماه پنهان» را که جناب جوانمرد برای بار دوم کار کرده بودند، بهعنوان آخرین اجراهای نمایشیاش دیده بودید؟
نه متأسفانه!
در تهران چه؟
بله… .
برای اولینبار از تلویزیون پخش شده بود یا در سنگلج اجرا شده بود؟
در سنگلج اجرا شد.
چگونه اجرائی بود؟
کاری جدید و نو بود. به این دلیل که عروسکها در خیمهشببازی، آدم گرفته شده بود و این فضایی بود که بهرام بیضایی نوشته بود و عباس جوانمرد هم کارش کرده بود. هم نوشته و هم اجرا، هردو خوب بودند. در اینجا حالت عروسکی و بدن در هم قاطی شده و فضای نویی را در تئاتر ایران ایجاد کرده بود. بهنظرم کار عباس جوانمرد بسیار باارزش بود.
آن زمان استقبال از آن دو نمایش عروسکی چگونه بود؟
استقبال خیلی خوب بود چون نمایشی منطقی بود و قصه قشنگی داشت و دو بازیگرش به چشم میآمدند. هم حسین کسبیان و هم نصرت پرتوی بازیشان در چشم بود. خود عباس جوانمرد هم با دو حالت ماسک و صورت خودش نقش پهلوان را بازی میکرد. این اجراها بسیار درست و تمیز بود و خیلی تأثیرش ماندگار شد چون خیلی نوآورانه بود.
الان طوری درباره آن نمایش با شوق و ذوق میگویید که انگار همین دیشب به تماشایش رفتهاید؟
بله. چون از آنها خیلی خوشم آمد و همچنین به یاد دارم که گویندهاش مرحوم جمشید لایق بود که خیلی فوقالعاده در آنجا حضور داشت. همچنین جوانمرد با نور و صدا کاری نوآورانه کرد. در آنجا سایههایی در تئاتر به کار گرفته شده بود که در بکگراند عروسکهایی شبیه آدم شکل میگرفت که واقعا به دل مینشست.
آیا چنین حرکتهای تجربی و خلاقانهای بعدها هم توسط دیگران تکرار شد؟
نه! بههیچوجه تکرار نشد چون دیگر نه آن محتوا و قصه بود و نه دیگر آن شور کاری وجود داشت.
چرا آن دوره را عصر طلایی میدانند و افرادی مثل شما چه کردهاید که همچنان به نیکی و زیبایی از آن یاد میشود؟
بههرحال دورانی بوده که افرادی مثل بیضایی و جوانمرد در آن کار کردهاند. اینها هردو آدمهای مبتکر و خلاقی هستند و شاید این دلیل مهمی برای این عنوان باشد که از آن بهعنوان عصر طلایی یاد کنند.
آیا این عصر طلایی بعدها هم تکرار شده است؟
ما همیشه در هنر با اوج و افول مواجه بودهایم و این دلیلی بوده که هر حرکتی دوباره از نو شروع شود و البته کمتر پیشآمده که حرکات گذشته دوباره تکرار شود برای اینکه هر حرکتی از نو پیگیری شده است. شاید این اواخر بخشی از آن گذشته به نسلهای نوتر منتقل شده باشد و آن تجربیات در اختیار نسل نو قرار گرفته باشد.
چرا آن عصر طلایی بهدرستی تداوم نیافته است؟
شاید دلیلش این باشد که برخی خواستهاند آن دوره را تکرار کنند اما بیشتر سعی کردهاند آن دوران را شبیهسازی کنند بنابراین کاریکاتوری از آن دوره را ساخته و نتوانستهاند مثل آن دوره کار کنند. این هم نتیجه این بوده که چیزی شبیه هنر خلق شود تا اینکه شاهد خود هنر باشیم. متأسفانه آن نسل و همه حرکاتش متوقف شده و این آغاز جدید با کمی از گذشته قاطی شده است. بههرحال ما تعصب داشتیم برای اینکه نمایشهای ایرانی را بهدرستی اجرا کنیم و همه کارهای سنگلج با همین هدف رعایت اصالتهای ایرانی شکل میگرفت. بنابراین ما میخواستیم بنیان تئاتر ایرانی را بنا کنیم که بشود رویش تئاتری از خودمان را بسازیم. همین تعصب و پافشاری بر انجام کارها باعث ایجاد فضایی ایرانی شد.
اینروزها تئاتر ما را چگونه میبینید؟
الان نوعی وحشت، تئاتر را فراگرفته و همه ماندهاند که چه بگویند و چه نگویند. حوادث اخیر هم همه را بهنوعی ترسانده و امروز انگار قرار نیست زندگی روی صحنه دیده شود. چنانچه نماینده مجلس میگوید ایبسن جاسوس موساد بوده، آنهم کسی که ٢٠٠سال پیش زندگی میکرده، اینها شدهاند منتقد و تهیهکننده تئاتر که باعث کژراهه در این فضا شدهاند. سال گذشته یادتان هست که به علی نصیریان گفتند چرا در یک نمایش کار کردهای که توقیف شده و او هم پاسخ داد که شما مجوز دادهاید و تصویب کردهاید و من بیتقصیر هم در آن بازی کردهام. برای همین امسال حاضر نیست بازی کند چون از این برخوردها خوشش نمیآید. اینها مسائلی است که تئاتر ما را فراگرفته و بسیار هم دستوپاگیر است.
آیا همچنان قصد دارید تئاتر کار کنید؟
بله. سال گذشته میخواستم کار کنم و بهدلیل مریضی نشد اما باید دوباره بخواهم چون آدمها و تفکرات و ایدهها عوض شدهاند. امروز فقط نمیدانیم با مسائل بغرنج چطور کنار بیاییم. نمیشود مسائل اجتماعی را ابراز کرد و برخی خیلی زود به تریج قبایشان برمیخورد.
عباس جوانمرد؟
کسی بود که زحمت کشید و عمرش را در تئاتر گذاشت و غیر از تئاتر کاری نکرد و مدام هم در این فضا و هوا تنفس کرده است. او از پایهگذاران و متعصبان تئاتر ملی است و این امتیاز بزرگی است.