سینماژورنال: مسعود جعفری جوزانی بعد از سالها با کمدی-سیاسی “ایران برگر” به جشنواره فجر آمد؛ فیلمش هرچند مورد توجه هیات داوران قرار نگرفت اما مخاطبان عام از آن خوششان آمد و سانسهای فوق العاده در سینماهای مختلف بود که برایش گذاشته شد.
جعفری جوزانی در تازه ترین گفتگویی که به بهانه این فیلم با منصور جهانی در “شرق” داشته کوشیده نکاتی را درباره محتوای این فیلم طرح کند. جوزانی در این بین درباره تاریخچه این فیلم هم توضیحاتی داده.
“در چشم باد” در زمان لاریجانی متوقف شد
به گزارش سینماژورنال جوزانی در ابتدای این گفتگو از متوقف شدن “در چشم باد” در زمان لاریجانی چنین روایت می کند: وقتی سال١٣٨٠ {زمان ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما} ساخت سریال «در چشم باد» خوابید؛ فکر کردم زمان مناسبی برای شکلدادن به این ایده است و این شد که فکرم را با محمدهادی کریمی در میان گذاشتم و از او خواستم طرح اولیه را بزند. هردو چنان به وجد آمده بودیم که ظرف یکهفته، طرح اولیه زده شد و به فاصله کمی سناریو را نوشتیم و بازنویسی کردیم. سال١٣٨١ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه آن صادر شد و قراردادها را بستیم؛ مقدمات پیشتولید را هم انجام دادیم و نزدیک به کلیدزدن فیلم بود که سریال «در چشم باد» مجددا شروع شد.
ضرغامی بجای جوزانی آمد و گفت هرطور شده بیا و “در چشم باد” را تمام کن
این کارگردان ادامه میدهد: محمدمهدی حیدریان که آنموقع معاون سینمایی وزیر بود؛ یکروز از من دعوت کرد که ساعت هشتصبح به وزارت ارشاد بروم؛ خیلی تعجب کردم. رفتم. گفت آقای ضرغامی به جای آقای لاریجانی به صداوسیما رفته و گفتهاند جوزانی هرطور که شده بیاید و سریال «در چشم باد» را تمام کند و شما این پروانه ساخت را نادیده بگیر. این شد که ساخت «ایرانبرگر» به تعویق افتاد.
پروانه ساخت “ایران برگر” در دوره احمدی نژاد تمدید نشد
جوزانی در ادامه گفتگو از این می گوید که شش هفت سال پیش که احتمالا میشود مقارن دولت احمدی نژاد بناداشته پروانه ساخت “ایران برگر” را که پیشتر صادر شده بود تمدید کند که این اتفاق نیفتاد. وی در این باره بیان می دارد: بههرحال پروانه «ایرانبرگر» دچار مرور زمان شد؛ تا اینکه شش،هفتسال پیش که سریال «در چشم باد» تمام شد، تلاش کردم «ایرانبرگر» را بسازم. به هردلیل و انگیزه قابل احترامی که داشتند، پروانه تمدید نشد البته من عادت دارم، مهم نیست؛ چون معتقدم ما کار خودمان را میکنیم، یک عدهای هم حقوق میگیرند که کار خودشان را بکنند. بالاخره اگر بناست نانشان حلال باشد، باید کارهایی بکنند دیگر؛ این هم جزو این کارهایشان بود.
در برکلی گوشت گاو و بره را قاطی کردیم و پیاز هم به آن زدیم و شد “برگر پارسی”
به گزارش سینماژورنال مسعود جعفری جوزانی درباره ریشه غذایی به نام “ایران برگر” هم چنین اظهار می کند: دوران دانشجوییام را در سانفرانسیسکو گذراندم؛ برکلی خیلی نزدیک آنجاست، دوستان همه میرفتیم آنجا و دور هم جمع میشدیم. آنموقع همه ما شلوغ بودیم و کار سیاسی میکردیم و برکلی هم جای اندیشه، حرکت و فلسفه بود. پول کم بود و همبرگر ارزان، اما بچهها به هزارویک دلیل نمیتوانستند همبرگر بخورند. چندتا از بچههایی که هم کار لازم داشتند و هم پول تا زندگیشان بچرخد، به این موضوع توجه ویژهای کردند؛ رفتند مغازهای اجاره کردند و گوشت گاو و بره را با همدیگر قاطی کردند و پیاز به آن زدند و اسم آن را «پرژینبرگر» گذاشتند؛ یعنی «برگر پارسی». نکته جالب اینجاست که بعد از مدتی حتی آمریکاییها هم برای خرید آن صف میبستند؛ خلاصه با این ابتکار کارشان گرفت و وضعشان هم خیلی خوب شد. این بود که فکر کردم اسم فیلم به جای «برگر پارسی» به «ایرانبرگر» تبدیل شود.
نیوشا ضیغمی افتخاری ایفای نقش کرد/علی نصیریان سفید بست/هادی کاظمی پول نگرفت
این کارگردان درباره مشکلات مادی این کار بیان می دارد: تنها گرفتاری و لحظات تحقیرآمیزی که کار را سخت میکرد مشکلات مادی بود، هرچند در این موارد هم هنرمندان فیلم به یاریام شتافتند، تا آنجا که «نیوشا ضیغمی» افتخاری در فیلم حضور پیدا کرد. «علی نصیریان» قراردادش را سفید امضا کرد، «هادی کاظمی» تاکنون دستمزدی دریاف نکرده، از همه آنها ممنونم و امیدوارم بتوانم آنطور که شایسته آنهاست از خجالتشان درآیم.
تیم عاشقی کنارم بود
وی ادامه میدهد: سپاسگزار تکتک بازیگران و دوست عزیز کهنهسوارم هستم و «تورج منصوری»ام که یارغارم بود. بههرحال تیم کمنظیر و عاشقی در کنارم بود و فیلم ساخته شد؛ فیلمی که حاصل شوروشوق تکتک آنهاست. «ایرانبرگر» حاصل کار جمعی است خوشبختانه این هنرمندان بهخوبی دریافتند سینما تولید جمعی است و کارگردان فقط سکاندار کشتی است که تلاش میکند آن را سالم به مقصد برساند.