سينماروزان: طفره رفتن جعفر پناهي از اعطاي جايزه به محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم ۳ارگانی «ماجراي نيمروز» در یک محفل مرتبط با خانه سینما و تلاش ناکام مهدویان براي دلجويي از پناهی(اینجا را بخوانید) هرچند با انتقاد برخي رسانه هاي اصولگرا از پناهي مواجه شده اما روزنامه «کيهان» در تحليلي قابل تأمل از اين گفته که چرا کارگردان جوان «ماجراي نيمروز» که در آثارش علاقه زیادی به کار با دوربین سوپر۱۶ و لرزاندن مدام آن دارد، بايد به دنبال دلجويي از فیلمساز سطح پایینی باشد که به او توهين کرده است.
متن گزارش «کيهان» را بخوانيد:
کارگردان «ماجرای نیمروز» از شعبان بیمخها میترسد!
موفقيت جديد کارگردان «ماجراي نيمروز» براي او عواقبي را در پي داشته است و اين فيلمساز جوان را درگير حاشيههايي کرده است.
برخورد طلبکارانه يک فيلمساز درجه سه که بيشتر به پادويي براي محافل ضدايراني مشهور است تا هنرمندي، در جشن انجمن منتقدان با اين فيلمساز، شروع ماجرا بود. ماجرايي که به زعم بسياري، تلاش براي فشار آوردن بر مهدويان براي دست برداشتن از ساخت فيلمهاي انقلابي است. براي افرادي که دشمني و مخالفتشان با مردم و اين انقلاب بر همه آشکار است، طبيعي است که موفقيت يک فيلم مردمي و انقلابي باعث آزار آنها شود. به خصوص اگر سازنده اين فيلم، يک کارگردان جوان باشد. جو ايجاد شده در پيرامون مهدويان، براي بسياري ديگر از هنرمندان مستقل و متعهد آشناست. وابستگان به جريانهاي سياسي ضدمردمي و نانخورهاي آن سوي مرزها، همواره مأموريت داشتهاند که هنرمنداني که با آنها همراه نبودهاند را تنبيه و دلسرد کنند. آنها آنقدر فشار را ادامه ميدهند تا هنرمنداني که به زعم آنها غيرخودي هستند را از مسيري که در پيش گرفتهاند پشيمان کنند!
به طور طبيعي، دلجويي و تواضع در برابر چنين جريانهايي که ادامه دهنده راه شعبان بيمخها هستند، کمک به آنهاست. جاي شگفتي است که محمدحسين مهدويان در برابر فيلمساز سطح پاييني که براي جلب توجه محافل ضدايراني دست به هر نمايشي ميزند، تواضع به خرج ميدهد و طوري رفتار ميکند که گويي قصد دلجويي از وي را دارد. آن هم در شرايطي که تمام مخاطبان فيلمهاي جعفر پناهي به اندازه يکي از فيلمهاي مهدويان هم نبوده است و اصلا سطح آثار اين دو کارگردان قابل مقايسه نيست.
قطعا مهدويان و فيلمهاي او مديون انقلاب هستند و اگر اعتبار و محبوبيتي براي اين آثار ايجاد شده بيشتر به خاطر اين بوده که محور آنها قهرمانان انقلاب بودهاند. بايد ديد مواجهه کارگردان «ماجراي نيمروز» با وارثان شعبان بيمخ به کجا خواهد رسيد؟ آيا مهدويان با شجاعت از هويت انقلابي آثارش دفاع ميکند يا اسير فضاسازي شبه روشنفکرهاي فراري از مردم ميشود؟
درست ترین تحلیل درباره ماجرای پناهی همینه
پناهی کارگردان نیست و صرفا سیاسی بازه
سوال اینه که چرا مهدویان باید بره دستبوسش؟؟؟
اونم وقتی داره بهش توهین میکنه؟؟
مگه سهراب شهیدثالثه؟
مگه تقواییه؟
مگه بیضاییه؟
کیف کشی کیارستمی هم دستبوسی داره؟
حالا مثلا آثار این شازده پسر مهدویان سیاسی بازی نیست؟
نه
این رونوشت اون یکی
تفاوتی ندارن…
به جای تشکر از شهردار و حمزه راده که شرایط تولید فیلم ۳ارگانیشو فراهم کرده
میره دستبوس اون جعفرخان
ههههههههههههههخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خب همین دستبوسی رفتن هم سیاسی بازیه…
احسنت
یکی از معدود دفعاتی ه که کیهان داره درست میگه
البته باید نهیبی هم میزد به ارگانهایی که کرور کرور خروج آدمهایی میکنن بدون سنجش اندیشه و قدرت واکنش صحیح درباره اتفاقات بیرونی…
پناهی و مهدویان هر دو محصول یه ابشخورن
اگه پول نفت نبود هیچ کدوم هیچ چیزی نبودن
کمااینکه بدون بودجه های نفتی نمیتونن قدم از قدم بردارن
خبرگراری … و روزنامه …از کیهان مشق کنن بلکه یاد بگیرن
یکی به این فیلمساز ۳ارگانی و شریک نماینده شهردار بگه توجه به تو به خاطر انقلابه وگرنه لرزش دوربین سوپر ۱۶ انقدی اعتنا نمی خواد… کار شعیبی در سیانور در غیاب این مستند نمایی سبنمایی تر از کارگردانی تو بود….
اگه پناهی به جشنوارههای خارجی باج میده، مهدویان به مسئولان دولتی و حکومت مشغول باج دادنه. در ماهیتاش چه فرقی میکنه؟ با این تفاوت که پناهی فیلمهاش رو یا با سرمایهی خارجی میسازه یا سرمایهی شخصی؛ اما این پسر زرنگ و دوستاش- به خصوص اون تهیهکنندهی گل پسر که همه چیزش رو از شهردار سابق تهران داره- دستشون دقیقا تو جیب مردمه.
آفرین.