سینماروزان: توسعه کمی شبکههای مختلف رادیو و تلویزیون بدون آن که خوراکی مطلوب، متنوع و تازه برایشان تدارک دیده شود شرایطی فراهم آورده که مخاطبان حس کنند بسیاری از این شبکهها بیش از آن که به فکر جلب تماشاگر باشند بهدنبال پر کردن آنتن برای توجیه دریافتی ماهانه خویش هستند.
پرویز شیخ طادی کارگردانی که اخیرا سریال «بانوی سردار» را ساخته با اشاره به این مشکل به “ایسنا” میگوید: تلویزیون در دهههایی که کشور به لحاظ مالی در شرایط خوبی بود، شروع به ایجاد شبکههای متنوع کرد و این شبکهها کارمند و تشکیلات، نیرو و مدیر پیدا کردند و وظایفی هم برایشان تعیین شد. شبکهها ساعات پخش و اهدافشان هم مشخص شد و این روند ادامه پیدا کرد. حالا وضعیت ارزی کشور مثل سابق نیست و شرایط مالی خوبی ندارد اما تعداد شبکهها ثابت مانده است؛ وظایف و شرح وظایفشان همچنان هست و پابرجاست. شبکهها مدیر دارند نیروی انسانی دارند. تولید دارند و باید پخش کنند و از سویی باید رقابت هم داشته باشند. این اتفاق مدیران شبکهها را مجبور میکند که به هر قیمتی آنتنشان را پر کنند. به همین دلیل مرتب این مجموعهها و آثار را پخش میکنند.
شیخ طادی ادامه میدهد: به ترتیب در شبکههای مختلف این آثار مرور میشوند. کلیپ میسازند، موسیقی فیلم درمیآورند، به بهانههای مختلف و به ترفندهای مختلف این مجموعهها را میچلانند. برای اینکه شبکهها سرپا بمانند و رقابت جریان داشته باشد. در حالی که برخی شبکهها را باید جمع یا تجمیع و ادغام کنند، هیچ اشکالی هم ندارد. وقتی هزینهها بالاست چیزی برای تولید وجود ندارد چه اشکالی دارد برخی شبکهها را یکی و ادغام کنند تا به این میزان محصولاتشان را تکرار نکنند. از آن طرف هم خساراتی که به محصولات وارد میشود به این شکل است که به عنوان مثال مجموعه «مختارنامه» به قدری پخش شده است که برای مخاطب غیرقابل تحمل شده است و حتی برخی میگویند که ما چرا اینقدر باید سریال عربی ببینیم. پس بزرگان کشور خودمان کجایند؟ دانشمندان بزرگی که هم در طب و هم در نجوم سرآمد بودند، کجای این آثار هستند؟ بروز این موارد نشأت گرفته از تکرار آثار است. وقتی کاری مدام تکرار میشود، آن هم در زمان درگیری پایتختهای جهان اسلام، مشکلساز میشود و این یعنی ابتذال.
وی در ادامه درباره پیشنهادش به تلویزیون برای پیشگیری از اتفاقاتی از این دست، اظهار میکند: تلویزیون ابتدا باید بودجهاش را از دولت جدا کند. دولتها همواره با تلویزیون زاویه داشتهاند. به دلیل اینکه باید ملی باشد به همین دلیل همیشه مقابل دولتهاست و اشتباهات دولت را مدام میگوید. به همین دلیل معمولا دولتها از تلویزیون عصبانی هستند. این عصبانیت باعث میشود در بودجهای که به تلویزیون اختصاص پیدا میکند تاخیر ایجاد کند. بودجهی تلویزیون دست قوهی مجریه است، یعنی افکار رسانه ملی و بار هدایت آن خود به خود به دست قوه مجریه خواهد بود. سالها پیش اقدامی را هم به مجلس بردیم و هم به ریاست وقت آقای ضرغامی مطرح کردیم که چگونه بودجهی صدا و سیما را مستقل کنیم. طرحهای اقتصادی که سازمان به راحتی میتوانست اقدام کند و حتی دولت بودجهاش را قطع کند. بدون اینکه حتی بخواهد تبلیغ برود، تلویزیون به راحتی میتواند بودجهاش را مستقل کند و هیچ راهی غیر از این ندارد؛ چرا که همیشه دست مستمندی و گداییاش به سمت دولت دراز بوده است به همین دلیل باید مدارا کند. مجبور است شبکههایش را با برنامههای لوس و در عین حال کپی، پر کند و هیچ هویت ملی نداشته باشد و تن به هر چیزی دهد.
شیخطادی تصریح میکند: وقتی مجموعه تلویزیون و استانهایش فقیر میشوند، هیچ فرقی با یک آدم فقیر در گوشهی خیابان ندارد که ایمانش را از دست میدهد. تلویزیون کم ایمان با بنیه ضعیف داریم که به لحاظ مذهبی هیچ آوردهای ندارد و تعطیل است. هیچ سریال درست و درمانی که مخاطب از آن لذت ببرد و حتی تاثیرگذار باشد، نمیبینیم. برای اینکه فقیر نباشد، روی پای خوش بایستد و سربلند باشد باید بودجه و معاشش را خودش به دست بگیرد. پیشنهاد من این است که تلویزیون هر چه سریعتر معاشش را خودش به دست بگیرد.
این کارگردان سپس درباره آثاری که با این اقدام تلویزیون هدر میشوند، اظهار میکند: ابتذال همیشه باعث ضربه زدن و سوختن میشود و آسیب جدی به سلیقه مخاطب وارد میکند و مدتی جامعه آن را طرد میکند. وقتی تلویزیون شروع به پخش آثاری چون «مختارنامه»، آثار قدیمی و کهنه و حتی به مرور آثار کهنه کشورهای مختلف تحت عناوین مختلف اقدام میکند، نشان از فقر اوست که گوشهی خیابان افتاده است و هر کسی به آن یک ریال میدهد.