سینماروزان: منصور ضابطیان و محمد صوفی تهیه کنندگانی که تجربه تولید برنامه هایی آرامش بخش نظیر «رادیوهفت» را در رسانه ملی داشتند اواخر پاییز امسال از رسانه ملی رانده شدند و نتوانستند تازه ترین برنامه شان که «رادیوشب» نام داشت را روی آنتن ببرند.
به گزارش سینماروزان این اتفاق باعث شد این دو به سراغ فضای مجازی و سامانه ویدیوی درخواستی بیایند و از این طریق برنامه ای با عنوان «وقت خواب» را ارائه کنند؛ برنامه ای که توانست کم و بیش مخاطب خود را هم پیدا کند.
ضابطیان و صوفی در گفتگویی تفصیلی با «شرق» هم درباره اوضاع تراژیک ریزش مخاطب در رسانه ملی سخن گفته اند و هم درباره ویژگیهای کار در سامانه ویدیوی درخواستی. این دو همکار سابق رسانه ملی دامنه انتقاد از رسانه ملی را تا جایی پیش برده اند که عملا از آمارهای نادرست این رسانه درباره افزایش مخاطب سخن گفته اند و البته این چیزی نبوده که این دو نفر به هنگام حضور در رسانه ملی هم به این صراحت درباره اش سخن گفته باشند.
متن کامل گفتگوی این دو را بخوانید:
قطع همکاری شما با تلویزیون حواشی زیادی داشت و بالطبع تلویزیون یکی از پربینندهترین برنامههای سالهای اخیرش را از دست داد؛ اما شما تصمیم گرفتید مدیوم متفاوتتری را تجربه کنید. کمی از زمینه اختلافات با تلویزیون و تجربه ساخت برنامه در تلویزیون مجازی صحبت کنید.
ضابطیان: وقتهایی هست در جایی کار میکنید و شرایط کاری آنجا را میپذیرید و حتی اگر خیلی مطابق میل شما نباشد، با شرایط آنجا کنار میآیید. در تمام این سالها شرایط کاری ما در تلویزیون ایدهآل و صددرصدی نبود و طبیعی است که با همه کاستیها، شرایط حضور در تلویزیون را پذیرفتیم؛ اما تحمل این شرایط تا جایی بود که به عزتنفسمان توهین نمیشد. این اواخر به سطحی رسیدیم که فکر کردیم برخوردها مثل سابق نیست و عملا توهینآمیز شده است. مثل گزینشهایی درباره اینکه چه کسی جلوی دوربین باشد یا نباشد. این اظهارنظرها اصلا مبنای قانونی نداشت و وقتی هم دلایل برخی مخالفتها را میپرسیدیم، هیچ توضیح قانعکنندهای از سمت آنها نمیشنیدیم. تنها جملهای که در این مراودات زیاد شنیده میشد، این بود که صلاح نیست! اینکه چرا صلاح نیست و صلاح چه کسی نیست؟ مشخص نبود و همه میدانیم که چنین جوابهایی از مجموعهای که مدعی کار حرفهای است عجیب است. سؤال ما هم این بود که چرا در همه سالهایی که در تلویزیون کار کردیم، صلاح بوده و ناغافل کسی تصمیم میگیرد همهچیز را برهم بزند و بدون هیچ دلیل منطقی، مدام مخالفت کند. خب طبعا در این شرایط نمیتوان کار حرفهای کرد. در شرایطی که مدام نگران این باشید آدمی که امروز به مقام مدیر منصوب میشود از قیافه شما خوشش نیاید و اجازه ندهد کار کنید، همه چیز سخت میشود.
پس به نوعی شدت برخوردهای سلیقهای با مجموعه شما بیشتر شده بود؟
ضابطیان: برخوردهای سلیقهای تنها به تلویزیون خلاصه نمیشود و متأسفانه همه جا هست، منتها نمودش در تلویزیون بیشتر است؛ بنابراین از یک جایی من، محمد صوفی و گروه تصمیم گرفتیم فعلا با تلویزیون کار نکنیم. البته این پنجاه درصد ماجرا بود؛ چراکه آنها هم مایل به همکاری با ما نبودند؛ بنابراین بازی باخت – باخت بود.
در تمام این سالها مخاطبانی که کار شما را دنبال میکنند، روندی را در برنامه شما شاهد بودند؛ اینکه شما بدعتی در برنامهسازی گذاشتید که برگرفته از خلاقیت و توانایی گروه است. شما توانستید مخاطبان تلویزیون را بهقدری با خود همراه کنید که تغییر شبکه یا پخش برنامه در ساعات بهاصطلاح مرده تلویزیون، خیلی معنا و مفهوم پیدا نکند و در زمان کوتاهی مخاطبان بسیاری را با خود همراه کنید. بهتازگی معاون سیما درباره شرایط حال حاضر تلویزیون و اینکه مخاطبان این رسانه به نسبت گذشته ریزش نداشته صحبت کردند و بدون درنظرگرفتن آمار و ارقام، میتوان برنامههایی از جنس «رایو هفت» را مثال زد که با حذفشان طبعا بخشی از مخاطبان تلویزیون از دست میرود و ضررهایی را متوجه این رسانه میکند.
صوفی: بله ضرر این موضوع به تلویزیون برمیگردد وگرنه با امکانات و ابزار جدید، میتوان برنامهسازی کرد و با روشهایی که وجود دارد، مخاطب و برنامهساز همدیگر را پیدا خواهند کرد. حالا در تلویزیون نشد، در فضای مجازی…؛ بالاخره راههای ارتباطی وجود دارد. مجموعهای که ضرر میکند، مجموعهای است که این آدمها را از دست میدهد. درباره خودمان حرف نمیزنم؛ برخی گروههایی که در این سالها از تلویزیون جدا شدند، کارهای ماندگاری انجام دادند. شما از صحبتهای آقای میرباقری صحبت میکنید، باید بگویم نهفقط تلویزیون و آقای میرباقری، شما بهعنوان روزنامهنگار هم با آمارهایی مواجه میشوید که مدیران باور دارند یا حداقل دوست دارند باور کنند و بهنوعی دل خودشان را خوش میکنند. آمارهایی میدهند که همان آدمهایی که مخاطبشان هستند هم باور ندارند. همین دوستان کافی است چند ساعت یک تحقیق میدانی انجام بدهند، مثلا از همان جامجم، چند قدم آنطرفتر در پارکی قدم بزنند و با چند نفر صحبت کنند، قطعا آمارهاي واقعی دستشان میآید که وضعیت تلویزیون چطور است. هنوز هم میگویم در تلویزیون برنامههای خوب ساخته میشود؛ اما با توجه به گستردگی تلویزیون و تعدد شبکهها، و البته ادعایی که تلویزیون بهعنوان رسانه ملی دارد، به این معنی که همه طیفهای جامعه را هدف قرار میدهد، این آمار بیشتر شبیه شوخی است.
ضابطیان: میگویند دروغ سهجور است، اول، حقیقت جلوهدادن چیزی که واقعیت ندارد، دوم، دروغ جلوهدادن چیزی که واقعیت دارد و سوم، آمار. همه ما میدانیم بعضی وقتها برخی مدیران دنبال کارنامه و آمار دادن بودند. اما بههرحال خودمان را که نمیتوانیم گول بزنیم؛ شاید روی کاغذ برای مردم یکسری آمار داشته باشیم، از حداکثربودن مخاطب تلویزیون صحبت کنیم و اینکه در سالهای گذشته ریزشی در مخاطبان اتفاق نیفتاده؛ ممکن است خیلی هم جذاب باشد، ولی کمی هم به شعور مردم احترام بگذاریم. مردم متوجه میشوند. یکسری از آمارها چندان واقعی نیستند؛ چون مردم هستند که بهاصطلاح کف خیابان هستند. نمیگویم خداینکرده دوستان دروغ میگویند، مقصودم این است که این دوستان با جامعه دیسکانکت هستند. همانطور که محمد گفت، کافی است یک بار مدیران تلویزیون از جام جم به سمت پارک ملت قدم بزنند، در همین محدوده حتی به پایین شهر هم نروند، در همان جامعه آماری هم میتوان متوجه شد که سلیقه مردم چیست و چه برنامههایی میبینند. درحالحاضر بیستوخردهای کانال تلویزیونی است که ٢٤ساعته برنامه میسازند و با یک حساب و کتاب ساده متوجه میشوید که چه تعداد برنامه وجود دارد و مردم چقدر حق انتخاب دارند. حتی میتوان طور دیگری آمار گرفت. مثل اینکه از این دوستان خواست از مردم بخواهند نام پنج برنامه رسانه ملی را بگویند و ببینند چقدر جواب میگیرند؟ بعد به مراکز آمارشان مراجعه و به آن آمار اعتماد کنند. واقعیت چیز دیگری است و آمار چیز دیگر… .
بههرحال وقتی از تلویزیون حرف میزنیم، این حقیقت وجود دارد که مدتی است شبکه نمایش خانگی یا تلویزیونهای مجازی رقیب سرسختی برای این رسانه محسوب میشوند و به مراتب مخاطبشان را پیدا میکنند. به چه دلیل به ادامه کارتان در تلویزیون مجازی فکر کردید؟
صوفی: در یکی، دو سال گذشته، جریانی به وجود آمد و شبکههای مجازی ایجاد شد و گستردگی بیشتری پیدا کرد. پیشنهادهایی برای ساخت برنامه در تلویزیونهای مجازی داشتیم، ولی خب، ما درگیر کارهای تلویزیون بودیم. شاید اتفاقی که برای ما در تلویزیون افتاد، به نوعی توفیق اجباری هم بود. همانطور که منصور گفت، هر دو طرف تمایل نداشتند با هم کار کنند و باعث شد ما کمی جدیتر به این موضوع فکر کنیم و کارمان را در تلویزیون مجازی ادامه دهیم. در چند پلتفرم مذاکراتی کردیم و در نهایت سایت «ویدانما» را انتخاب کردیم، به این دلیل که گردانندگان این سایت افرادي هستند که دغدغه فرهنگ دارند و ذهنیاتشان به ما نزدیکتر است. به این فکر کردیم که با تغییر مدیوم باز هم میتوانیم فعالیتهایمان را با شکلی متفاوتتر و با حضور گروهی که امضایشان پای کار بوده، حفظ کنیم و در این پلتفرم جدید ارائه دهیم. حقیقتش این است؛ برای ما خیلی فرق نمیکند در تلویزیون کار کنیم یا فضای مجازی. ما همیشه معتقد به خلاقیت در کارمان بودیم و هستیم. مثل اینکه وقتی از شبکه یک به شبکه آموزش رفتیم، آن زمان همه معتقد بودند با رفتن ما به شبکه آموزش و به قول برخیها ته کانالها و ته ساعات، تحت هیچ شرایطی کسی برنامه ما را نگاه نمیکند. اما همان زمان هم معتقد بودیم اگر برنامهای درست ساخته شود، مخاطب خودش را پیدا میکند؛ کمااینکه پیدا کرد و جریان «رادیو هفت» ایجاد شد. الان هم فکر میکنیم برنامهسازی در تلویزیون مجازی تجربه خوبی است و برنامه ما در اینجا هم مخاطب خودش را پیدا خواهد کرد.
کمی از برنامه «وقت خواب» صحبت میکنید. اینکه در آینده چه روالی را پیش خواهد گرفت؟
ضابطیان: توضیحات چگونگی ساخت برنامه را محمد گفت، اما باز هم تأکید میکنم که مدیا گرچه مهم است، ولی مهمتر از آن جوشش خلاقانه آدمهاست. نمیتوان آدمها را متوقف کرد، ممکن است سرعتشان را کم کنید، اما نمیتوان جلوی آنها را گرفت. آدم اگر جوشش خلاقانه داشته باشد و گروهی کاری را در دست بگیرند که حرفی برای گفتن و درعینحال احساس مسئولیت داشته و علاقهمند به انجام کاری باشند، شاید بتوان از سرعت فعالیت آنها کم کرد، اما نمیشود آن را متوقف کرد. در مدتی که در تلویزیون کمکارتر بودم و بعد جدا شدم، یکسری پادکستها راجع به پلاسکو یا ماجرای استانبول ساختم و در چهار، پنج روز ٤٠٠ هزار بار دیده شد. طبعا همین اتفاق نشان میدهد مردم انتخاب میکنند چه چیزی را ببینند یا بشنوند. کدام برنامه در مجموعه عریضو طویل صداوسیما ٤٠٠ هزار شنونده دارد؟ حتی در آمار خوشبینانهای که معمولا ارائه میشود نیز چنین آماری نیست. مردم کار خوب را انتخاب میکنند. در جواب پرسش شما که چرا مدیا تغییر میکند؟ باید بگویم مدیا گاهي تغییر میکند و گاهی ناگزیر باید به این تغییرات تن دهیم اما باید همیشه پیشرو بود و کارهای جدید ارائه داد. زمانی بود که بسیاری میپرسیدند چرا از شبکه یک به شبکه هفت رفتید؟ الان هم بسیاری این سؤال را میپرسند که چرا از تلویزیون به فضای مجازی رفتید. اما ما چشماندازی داریم که دو سال دیگر آن چشمانداز نتیجه میدهد و امیدواریم برنامهریزیهای ما به همان شکلی که در ذهن داریم، اتفاق بیفتد.
صوفی: این برنامه به نوعی برآمده از فضای اجتماعی حال حاضر ماست. آماری وجود دارد که ایرانیها بین دو دقیقه تا دوساعتونیم پیش از خواب سرگرم کار با گوشیهای همراهشان هستند و طبعا آمار وحشتناکی است. به نظر میرسد همین اتفاق در بین ایرانیها باعث ایجاد انزوا شده است. ما خواستیم از این انزوا بر ضد خودش عمل کنیم، به این معنی که برنامهای طراحی کنیم تا قبل از خواب در گوشی تلفن دیده شود و با آرامشی که قبل از خواب به مردم میدهد، مخاطب با ذهن آرامتری شبش را سپری کند. پیامد این ماجرا برنامه «وقت خواب» شد. برنامهای حدود ٢٠ دقیقه تا نیمساعت که آرامشی را در لحظات پیش از خواب به مردم انتقال میدهد.
اما نکته جالبی است که شما طراحی برای ساعات پایانی شب دارید و با برنامههایی که برای آن ساعات تعریف میکنید، مخاطب وسیعی را با خود همراه ميکنید.
صوفی: جامعه نیازشهایش مشخص است، معتقدم در هر دورهای جامعه نیازهایش را فریاد میزند. مثل ایده طراحی برنامه «رادیو هفت». این برنامه براساس نیاز جامعه طراحی شد و توانست مخاطبش را پیدا کند. «وقت خواب» هم براساس نیاز مردم مطرح شد. ما کار عجیبی نکردیم؛ تنها کمی به اطرافمان دقت و از دل جامعه موضوع ساخت برنامه را پیدا کردیم.