تهیهکننده “خط ویژه” و “قاتل اهلی” متذکر شد⇐سوءاستفاده از موقعیت شغلی تهیهکنندگی بدتر از هر تصوری است!/بخش عمده افرادی که نامشان بهعنوان تهیهکننده آثار جشنواره آمده، درگیر صفر تا صد پروژه نبودهاند!!/چرا تهیهکنندگان معتبر و کاربلدی پشت فیلمها نیستند!؟/چرا برخی پروژهها دو تهیهکننده دارند که یکی از آنها صوری است؟؟/هرکس که بتواند با ارگانها زدوبند کند و از آنها پول بگیرد، تهیهکننده میشود!؟/رسوخ دلالان بهجای تهیهکنندگان حرفه ای است که موجب شد هفتاد درصد بودجه پروژه صرف دستمزد بازیگران شود!
سینماروزان: شرایط از آنچه شما تصور میکنید بدتر و سوءاستفاده از موقعیت شغلی تهیهکنندگی، تنها یکی از عارضههای ساده و ابتدایی کار تهیهکنندگی است. طی سالهای اخیر به کرات شاهد بودهایم که برخی از افراد شرایط تهیهکنندگی را نداشتهاند و صرفا برای کسب اعتبار و اشتهار، نام خود را کنار نام تهیهکننده دیگری قرار دادهاند.
منصور لشکری قوچانی تهیهکننده سینما با بیان مطلب فوق به خبرگزاری تسنیم گفت: شرح وظایف تهیهکنندگی در سینما مشخص است. اما در ایران به دلیل اینکه فیلمها براساس استانداردهای علمی و قانونی ساخته نمیشوند، ما همواره با مشکلات عدیدهای مواجهیم. وقتی ما به اسامی تهیهکنندگانی که فیلمهایشان جواز حضور در چهلمین جشنواره فیلم فجر را پیدا کرده است، نگاه میکنیم، متوجه میشویم که بخش عمدهای از این افراد، ایفاگر تام و تمام شرح وظایفی که برای تهیهکنندگان تعریف شده است، نیستند و درگیر صفر تا صد ساخت فیلم نبودهاند؛ نقش و عمل آنها صرفا به تأمین بودجه و اعتبار لازم برای ساخت فیلم محدود شده است.
لشکری قوچانی ادامه داد: نقش و شأن تهیهکننده در سینمای ایران تقلیل پیدا کرده است. اکنون تهیهکننده کسی است که صرفا نسبت به جذب اعتبار و تأمین مالی پروژههای سینمایی اقدام میکند و جز این، کار دیگری انجام نمیدهد؛ یعنی اصلا کار دیگری بلد نیست که بخواهد انجام دهد. بنابراین یکی از بزرگترین لطماتی که امروز به سینما وارد آمده این است که غالبا تهیهکنندگان معتبر و کاربلدی پشت فیلمها نیستند. تداوم این وضعیت باعث شده است که کسر قابل توجهی از فیلمهای سینمایی ما از حیث کیفیت نیز دچار ضعف و تنزل شوند.
وی تصریح کرد: یکی از مهمترین کارکردهایی که بر عملکرد تهیهکننده مترتب است، اثرگذاری بر فیلمنامه بهمنظور حفظ و ارتقای سطح کیفی آن، نظارت بر حُسن انتخاب عوامل، بازیگران و… است. این اثرگذاری باید از آغاز نگارش فیلمنامه تا انتخاب عوامل، پایان ساخت، اکران و پخش فیلم جریان داشته باشد. اما اکنون به وفور شاهد آن هستیم که در میانه ساخت یک فیلم سینمایی، به سادگی تهیهکننده تغییر میکند. گاهی اوقات هم میبینیم که در ساخت یک اثر سینمایی، دو تهیهکننده حضور دارند که نقش یکی از آنها صوری است؛ بدین معنا که او صرفا کارت و مدارک متعلق به خود را در اختیار فرد دیگری قرار داده است که فاقد مجوزهای لازم برای تهیهکنندگی است. این مسئله گریبانگیر شبکه نمایش خانگی هم شده است.
تهیهکننده فیلم سینمایی «قاتل اهلی» در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: تهیهکنندگی در سینمای ایران از معنا و مفهوم پیشین خود دور و از کارکرد سابقش تهی شده است. اکنون تهیهکننده کسی است که ارتباطات خوبی دارد و میتواند بهتر از سایرین زد و بند کند. حالا هرکس که بتواند با برخی نهادها و ارگانها ارتباط بهتری برقرار کند و از آنها پول بگیرد، تهیهکننده میشود. اینچنین است که اکنون انبوهی از افراد را میبینیم که هم بازیگر هستند و هم تهیهکننده، هم خوانندهاند و هم تهیهکننده. بزرگترین ضربهای که طی سالهای اخیر به سینمای ایران وارد آمده این است که بیشتر تهیهکنندگان کاربلد و مجرب، خانهنشین شدهاند و جای خود را به کسانی دادهاند که با الفبای تهیهکنندگی آشنایی ندارند.
تهیهکننده فیلم سینمایی «خط ویژه» مطرح کرد: دلالی و تأمین اعتبار برای ساخت یک فیلم، نامش تهیهکنندگی نیست. البته یکی از وظایف تهیهکننده این است که به تأمین اعتبار لازم برای ساخت فیلم اقدام کند اما این همه وظایف او نیست. عیار تهیهکننده واقعی هنگامی مشخص میشود که بتواند فیلمی را که هزینه ساخته شدنش در حالت عادی 15 میلیارد است، با 5 میلیارد تومان بسازد به گونهای که کیفیت، افت نکند. این تفاوت تهیهکننده کاربلد با تهیهکننده کارنابلد است.
وی افزود: در وضعیت غیاب و خانهنشینی تهیهکنندگان کاربلد، هم سینما متضرر میشود و هم مخاطبین سینما دیگر نمیتوانند کمیت چندانی از آثار سالم و باکیفیت را در سالنهای سینما تماشا کنند. از طرف دیگر، برای فردی که فاقد تخصص، سواد و دانش لازم جهت تهیهکنندگی است، اهمیت زیادی ندارد که فیلمش در نهایت واجد چه کیفیتی خواهد بود. وقتی فیلم بیکیفیت ساخته شود، طبیعی است که به فرهنگ کشور هم لطمه وارد خواهد کرد. قرار بود سینما به عنصری برای رشد و پیشرفت کشور تبدیل شود نهاینکه خود به معضلی تازه بدل شود.
لشکری قوچانی در بخش دیگری از اظهارات خود عنوان کرد: یکی از آفتهایی که از ده، دوازده سال پیش گریبان سینمای ایران را گرفت، ورود پولهای کثیف و مشکوک به سینما بود. در همهجای دنیا تهیهکنندگی حرف اول و آخر را میزند اما متأسفانه در ایران شرایط اینگونه نیست. اکنون بازیگران حرف اول و آخر را در سینما میزنند و نوعی بازیگرسالاری بر فضای سینمای ایران حاکم شده است. اینک بالغ بر 70 درصد بودجه یک فیلم، صرف پرداخت دستمزد بازیگران میشود.
وی تصریح کرد: اعتقاد من این است که عامل اصلی افت سینمای ایران نزول تهیهکنندگی است و همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، سالهای سال است که تهیهکنندگان کاربلد سینما منزوی و خانهنشین شدهاند؛ چراکه حاضر نیستند به هر قیمتی تأمین اعتبار کنند و به دلالی پول تن بدهند. دلالی، موقعیتی است که شأن تهیهکنندگی را بین میبرد؛ بنابراین طبیعی است که هر تهیهکنندهای حاضر نباشد خود را در چنین موقعیتی قرار دهد.
لشکری قوچانی در ادامه به راهکار پاکسازی سینما از سرمایههای مشکوک اشاره کرد و افزود: راهحل پاکسازی سینما از پولهای مشکوکی که منشائی نامعلوم دارند این است که وقتی تهیهکننده برای دریافت پروانه ساخت مراجعه میکند، لیست کامل و شفافی از عوامل تولید را ارائه دهد و در کنار آن، شماره حساب جاری و پسانداز فیلم را هم در اختیار مسئولین ذیربط قرار دهد تا هر نوع نقل و انتقال مشکوک پول در این حسابها، قابل رؤیت و کنترل باشد. این فرایند در صورتی ممکن خواهد بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز رؤیت و کنترل حسابهای بانکی را از مجلس شورای اسلامی کسب کند. در اینصورت، شفافیت لازم حاصل خواهد شد و چنانچه تهیهکنندهای خارج از چارچوب حسابهای اعلام شده به تبادل پول اقدام کرد، میتوان با او برخورد کرد و چهبسا فیلمش را متوقف ساخت.
وی در پاسخ به این پرسش که نقش اصناف تهیهکنندگان را در بهبود وضعیت موجود، چگونه ارزیابی میکند، گفت: من چند سال عضو انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران بودم و در آن مدت، تلاش کردم تا بتوانم وضع موجود را به سمت بهبود ببرم. اما پس از چند سال، دریافتم که وضع موجود با کار صنفی درست نمیشود. اصناف تهیهکنندگی ما فاقد قدرت و اختیار لازم برای بهبود این وضعیت هستند.
تهیهکننده فیلم سینمایی «هفتماهگی» بیان کرد: در کشور ما تهیهکننده فیلمی که باید با 5 میلیارد ساخته شود، با افتخار اعلام میکند که فیلمش را با 14 میلیارد ساخته است و از سوی دیگر، وقتی همین فیلم 2 میلیارد میفروشد، اعلام میکند که فیلمش به فروش بسیار خوبی دست یافته است. در حالیکه چنین نیست و فیلمی که 14 میلیارد آب خورده، باید دستکم 50 میلیارد بفروشد. جالب است که در چنین شرایطی سرمایهگذار هم هیچ اعتراضی نمیکند. وقتی سرمایهگذار به چنین شرایطی اعتراض نداشته باشد، این تصور در ذهن ایجاد میشود که پولی که صرف ساخت فیلم کرده، مشکوک و بادآورده بوده است.
لشکری قوچانی در بخش پایانی سخنان خود گفت: در سینمای آمریکا و اروپا، حساب هر یک دلاری که برای ساخت فیلمهای سینمایی هزینه میشود، شفاف و مشخص است که پول از کجا آمده و در کجا هزینه شده است. شفافیت مالی باید در سینمای ما هم رخ دهد؛ در غیراینصورت، باید منتظر روزی باشیم که هجوم پولهای مشکوک، بنیان فرهنگ و اجتماع ما را نابود کند. اکنون آلودگی اقتصادی سینمای ایران بالای 70 درصد است و در یک کلام، میخواهم بگویم که همه مشکلات امروز سینمای ما ناشی از شفاف نبودن مجاری ورود و خروج سرمایه به سینما است. مادامی که پولهای مشکوک وارد سینمای ایران میشود، نباید انتظار تولید فیلم سالم داشت.