سینماروزان: مسعود جعفری جوزانی ازجمله کارگردانان رشدکرده در سینمای پس از انقلاب اسلامی است که هرچند کم گفتگو میکند ولی هرگاه حرف میزند، اغلب تند و سرراست سخن میراند.
به گزارش سینماروزان مسعود جعفری جوزانی با انتقاد از عملکرد فرهنگی دولت اعتدال به مجله اندیشه پویا گفت: اگر به همین هفت سال گذشته و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نگاهی بیندازیم دیدیم که هر روز نومیدی بیشتری برای مردم تولید شد و مردم خستهتر شدند. این چنین زمانهایی خطرناکترین اوقات برای یک کشور و یک ملت است. وقتی افراد ناسالمی به حیطههای فرهنگی وارد میشوند و جلوی تولیدات فرهنگی موثر را میگیرند، به مرور تولیدات فرهنگی تبدیل به کالای سطحی میشود و اغتشاش فکری، نومیدی ایجاد میکند.
سازنده “در مسیر تندباد” بیان داشت: شکاف اقتصادی، طبقاتی و اجتماعی موجود در جامعه ایران بعد از ۴۲ سال از انقلاب، شرمآور است. قهرمان من همانی است که مردم خوششان میآید. فیلمفارسیهایی که ساخته میشد چیزهای خوبی هم داشت. چرا فردین قهرمان میشد و تو دوستش داشتی؟ برای اینکه از جنس خودت بود و زیر بلیت طبقه پولدار نمیرفت و یقه آدم زورگو را میگرفت! چنین نگاهی با دیدن آن فیلمها در بچگی در من شکل گرفت و به آن اضافه کنید آموزههای مذهبی را.
جوزانی افزود: در سینمای ما ژانر وسترن به شیوههای مختلفی پیاده شده. من “قیصر” را هم یک جور وسترن میدانم و شخصیت محوریش را خیلی دوست دارم به خاطر اینکه یک جا میفهمد خودش تنهاست و قانونی نیست و ناگزیر، خودش دست به کار میشود.
این کارگردان با اشاره به شیوع کرونا ادامه داد: بیماری فراگیری حادث شده و نظم و توازن جامعه جهانی را مختل کرده اما بناست به بیمارستان برویم و قرار نیست به قبرستان برویم. الان با سیاستهایشان ما را به قبرستان فرستادهاند. دولت و تلویزیون به مردم اعلام میکند که در خانه بمانید ولی نمیگویند در خانه چه کنید؟ باید راهی باز کرد. مگر مردهایم که فقط در خانه بمانیم؟ راهی باز کنید که بتوانیم همچنان کار خود را حفظ کنیم.
سازنده “شیر سنگی” تاکید کرد: باید جنگید و حتی پایش بیفتد با کله در دهان هم بزنیم ولی باید ایستاد و درستش کرد. اگر از افراد مزور و فرصتطلب بترسیم و عقب بنشینیم آدمهای ضعیفی خواهیم بود که حقمان باختن است.
جعفری جوزانی ادامه داد: من آنهایی را دوست دارم که حرکت میکنند. بقیه سیاهیلشکرند! آدم کنشگر است که در این مملکت، تاریخ را ساخته و فرهنگ ما را حفظ کرده. بله، ما شکستهای فجیع خوردهایم ولی هر کدام شکستهایشان، پیروزیهای متعددی به دنبال داشته است. چرا؟ برای اینکه در جایی میایستند که مردم را به فکر میاندازند…آدمهای حراف بیعرضه و شکستخورده در ایران زیاد هستند ولی اینها در تاریخ محو میشوند. ارابه تاریخ به وسیله کسانی جلو میرود که درونشان، آتشی است. چنین قهرمانانی هستند که به جهان و امروز من معنی میدهند؛ آنها پرومته و سیاوش هستند و خون سیاوش در وجود آنها میجوشد.
جوزانی درباره چرایی عدم تولید سریالهای “پوریای ولی” و “کوروش” گفت: بعد از “در چشم باد” میخواستم “پوریای ولی” را بسازم که باز میشد یک اثر شاخص در تلویزیون که قراردادش هم بسته شد و کد تولید هم گرفتیم ولی ضرغامی رفت و سرفراز آمد و همه کارها را خواباند. در زمان علیعسکری هم چند بار گفتند میخواهند پی ساخت این سریال را بگیرند ولی جدی نشد. با این حال من کار خودم را میکنم و هم “کوروش” را نوشتم و هم “بهشت تبهکاران” را که مشکل بودجه و سرمایهگذار دارد.
این فیلمساز ادامه داد: البته فیلمنامه “یعقوب لیث” را هم برای فیلم سینمایی و هم برای سریال نوشتم ولی دیگر با تلویزیون کاری ندارم. برای چه وقتم را تلف کنم وقتی کاری را در قالب الف ویژه تصویب میکنند ولی زیرش میزنند دیگر چه حرفی میماند؟ میتوانم به دادگاه بروم و علیه تلویزیون شکایت کنم ولی که چه شود؟
جعفری جوزانی درباره وجوه سینمای ملی گفت: وقتی به شاهکار علی حاتمی فیلم “سوته دلان” نگاه میکنم میبینم چه عاشقانه غریبی است ولی هیچ توجهی در بیرون از کشور به این فیلم نشد. دلیلش آن است که نگاه آنها معطوف جو سیاستزده ایران و سینمای آن است. نگاه مرکزی فستیوالهای خارجی همان قدر سیاسی است که نگاه مدیران ما به سینما، سیاسی است. “قیصر”،”گوزنها”، “مادر”، “سوته دلان” و… همه جزو سینمای ملی است چراکه مساله شان ملی است. ولی امروز چه؟
جوزانی ادامه داد: متاسفانه امروزه فوکوس دوربین روی آدمهای حاشیهای مانده و حتی نگاهش عقبتر از نگاه فیلمسازان قبل از انقلاب است. در “کندو”ی فریدون گله در آن شرطبندی، شکاف طبقاتی را میبینید و سپس طغیان تا سرحد مرگ را ولی حالا چه؟؟؟
جعفری جوزانی بدون نام بردن از “ابد…” گفت: اینکه در فیلمی، طرف خواهرش را به یک افغانی واگذار میکند تا زندگیش سروسامان یابد، حال آدم را بد میکند. این چه نگاهیست که ایرانی، معتاد و بدبخت است و خواهرش را به افغانی میفروشد. این، توهین به من است. سید فیلم گوزنها هم هم معتاد بود ولی او کجا و اینها کجا؟
کارگردان “ایران برگر” با انتقاد از فیلمسازان موسوم به جشنوارهای گفت: با نابودی مفاهیم اصیل به اینجا رسیدهایم که ننهمان را جلوی دوربین میرقصانیم بلکه در جشنوارههای بیهویت خارجی به ما توجه کنند. افرادی هستند که حاضرند برای ده دقیقه کف زدن تماشاگران در یک جشنواره خارجی به هر کاری دست زنند و به تو به عنوان یک ایرانی غیرتمند برمیخورد که چرا؟ آخر این وطن مادر من و مادر توست. داریم چه میکنیم؟