تازهترین اظهارات منیژه حکمت کارگردان⇐شرايط مالي حاكم بر سينماي ايران اسفناك است!/ پولشويي و پولهاي نامحرم همچون سيلي ويرانگر به سينما وارد شده!/سينما به لحاظ مالي و هجوم ابتذال به بنبستي رسيده كه فقط خوديها بايد كار کنند و بقيه بايد بمیرند!/ابتذال به تمام شاخههاي هنر ورود كرده و رحم به كسي ندارد!/سلبريتيها براي خودشان جايگاه خاصي قائلند و نميآیند كه تا نيمتنه در آب و فاضلاب کار کنند!
سینماروزان/تینا جلالی: سلبريتيها براي خودشان جايگاه خاصي قائلند و نميآمدند كه تا نيمتنه در آب و فاضلاب قرار بگيرند و در فیلمهایی مثل “بندربند” كار كنند.
منیژه حکمت کارگردان سینما با بیان مطلب فوق به روزنامه اعتماد گفت: اصلا قبل از اينكه بخواهم “بندربند” را بسازم به اين فكر ميكردم كه سينما به لحاظ مالي و هجوم ابتذال مفهومي به يك بنبستي رسيده و دور آن را افرادي حصاري كشيدهاند كه فقط خوديها بايد كار ميكردند و راحت بگويم بقيه يا بايد ميمردند يا اعلام بازنشستگي ميكردند و از سينما دور ميشدند.
حکمت بیان داشت: در چنين فضايي كه پولشويي و پولهاي نامحرم همچون سيلي ويرانگر به وادي هنر خصوصا سينما وارد شده ما جريان سينماي مستقل و لوباجت را مطرح كرديم و معتقديم براي حفاظت از سينماي اصيل و سينماگران شريف و اصلا خود هنر، چارهاي جز جريانسازي در اين مسير نداريم. همينطور كه الان ميبينيد پلتفرمها و دستمزدهاي كلان، هجوم فيلمهاي مبتذل همه و همه محصول اين شرايط است و اين مساله باعث ميشود انديشه و فكر در سينما به محاق برود و عملا جلوي فعاليت جوانهايي گرفته شود كه در هيچ جاي اين بازي قرار ندارند. صادقانه ميگويم كه هيچ وقت در اين وادي چِرك وارد نشدم و هيچ وقت هم نميشوم.
حکمت ادامه داد: سينماي لوباجت آدمهاي خودش را ميخواهد؛ من براي ساخت اين فيلم اصلا قصد استفاده از بازيگران شناخته شده و سلبريتي را نداشتم. قصدم اين بود كه با مفهوم، مخاطب را به سينما دعوت كنم؛ با تفكر و انديشه نه با بازيگر. شرايط مالي حاكم بر سينماي ايران اسفناك است. نميخواستم در اين شرايط كسي قلاده به دور گردن من بيندازد و ميخواستم كار خودم را بكنم. به همين دليل اين چيدمان را انتخاب كردم تا راحت فيلم خودم را بسازم.
منیژه حکمت با اشاره به سختیهای ساخت “بندربند” در خوزستان گرفتار سیل گفت: مشكلات مردم خوزستان بسيار دردناك است و غيرقابل تحمل. يك گوشه كوچك از مصائب آنها كه مرا بسيار متعجب ميكرد اينكه فاضلاب به خيابانها راه داشت و آب دستشويي و توالت مردم به سطح شهر ريخته ميشد.خيلي عجيب است، اصلا كدام سختي آنها را براي شما بگويم. ولي من هيچوقت، هيچوقت اشك آن كشاورز را كه تمام زندگي و كشتش را در سيل از دست داده بود از ياد نميبرم. خانهها روي آب بودند و… هزار گرفتاري ديگر كه به لحاظ موضوعي نميتوانستم در فيلم بگنجانم و شايد به لحاظ بصري براي هر كارگرداني وسوسهبرانگيز و جذاب ميبود، اما فيلم را به ورطه ديگري ميكشاند. نميخواستم استفاده اگزوتيك از موقعيت بكنم و تصاوير كارت پستالي از اين مناطق در فيلم داشته باشم.
حکمت گفت: بعد از “بندربند” سه فيلم ديگر هم به همين روش ساختم. فيلم “نوزده” كه با موبايل ساخته شده و وحشتناك دوستش دارم و نميدانم چقدر از اين فيلم قرار است سانسور شود را چهار روز فيلمبرداري كرديم و پانتهآ پناهيها به عنوان بازيگر در آن فيلم حضور دارد. فيلم ديگر “جاده ۲۰۰۰” و همينطور فيلم “ملخ” كه تهيهكننده آن بودم به كارگرداني فائزه عزيزخاني با بازيگراني نظير هانيه توسلي، علي مصفا و… .
حکمت درباره هزینه تولید فیلمهای اخیرش گفت: «بندربند» با 250 ميليون، «ملخ» با مبلغ 900 ميليون و «جاده 2000 » با 400 ميليون تومان ساخته شدند یعنی سه فیلم رویهم کمتر از دو میلیارد هزینه داشت.
حکمت تاکید کرد: من در سينما بزرگ شدم، از چهارده سالگي وارد سينما شدم و از سال ۵۹ كار اجرايي كردهام. عمرم را در اين سينما گذاشتم ولي نميگذارم قلاده دور گردن من بيندازند و نگاه و انديشهمان را از ما بگيرند. نميگذارم ميليارد ميليارد به سينما وارد كنند و هست و نيست ما را جارو كنند و ببرند. ما براي اين سينما زحمت كشيديم و به همه هم بگويم از آن مراقبت ميكنيم. بارها گفتم باز هم ميگويم كه ميخواهند مرجعيت را از ما بگيرند، ابتذال به تمام شاخههاي هنر ورود كرده و رحم هم به كسي ندارد.
حکمت درباره رسوخ سرمایههای مشکوک به حیطه سریال سازی گفت: به من هم براي سريالسازي پيشنهاد شد ولي قبول نكردم. تعارف كه با هم نداريم بوي تعفن همه سينما را برداشته يا بايد در اين كثافت راه برويم يا بايد پاچههايمان را بالا دهيم و نخواهيم جريان اين پولهاي آلوده به ما بخورد. من حداقل از خودم مراقبت ميكنم و در حال حاضر هم در حد وسع و توانم تمام تلاشم را ميكنم تا جريان فيلمهاي لوباجت را راه بيندازيم و نگذارم جوانها افسرده شوند و نتوانند به سينما ورود كنند. يك پيام ساخت فيلم “بندربند” اين بود كه به جوانها بگويم چارهاي نداريد بايد از آپارتمانهايتان بيرون بياييد و حتي شده با موبايل فيلم بسازيد. براي اينكه اين جوانها به هر دفتري كه ميروند 6ميليارد تومان از آنها براي فيلمسازي ميخواهند. من به آنها راه سينماي لوباجت اما اصيل و مفهومي را پيشنهاد ميدهم. آنها بايد فيلمي بسازند كه انديشه و تفكر در آن باشد تا بتوانند با فيلمشان خودشان را مطرح كنند.