سینماروزان: بهرام بیضایی کارگردان سرشناس ایرانی از عشق به هر دو همسرش حرف زد.
در دورانی که برخی شبهروشنفکران حرف زدن درباره ازدواج دوم خسرونمایان(!) را برنمیتابند و بهسبک ساختارهای کمونیستی، دوست دارند فقط یک حرف و سخن واحد را درباره چهرهها بشنوند، بهرام بیضایی به راحتی درباره هر دو ازدواجش حرف زده است.
به گزارش سینماروزان بهرام بیضایی یک بار در اواسط دهه چهل با منیراعظم رامینفر(خواهر ایرج رامینفر/طراح صحنه مشهور) ازدواج کرد و بعد از جدایی از وی در ابتدای دهه هفتاد با مژده شمسایی(فرزند منوچهر شمسایی/نورپرداز) وصلت نمود.
بیضایی در گفتگو با علاء محسنی درباره ازدواجهایش گفت: در هر دو ازدواج، بختم بلند بود و هر دو همسرم عشق، بودند و هستند!
بهرام بیضایی پیرامون جدایی از منیراعظم رامینفر گفت: تنها مشکلم با همسر اولم این بود که نمیخواست سینما و تئاتر کار کنم! با منیر در تئاتر آشنا شدم و منیر بهخاطر نابسامانی تئاتر از من قول گرفت جز نوشتن هیچ کار عملی دیگری برای تئاتر نکنم و من هم تا مدتی همین کار را کردم ولی از جایی به بعد نشد و درنهایت با سیلی زمان به دانشگاه رفتم و بعد هم فیلم کوتاه و بلند و…
به گزارش سینماروزان این کارگردان درباره ازدواج با مژده شمسایی که بازیگر آثار متاخر بیضایی شد بیان داشت: اولین بار مژده را در سواری و در پشت صحنه “شاید وقتی دیگر” دیدم و از همان اول گفتم که چه خوب که دیدمش.
بیضایی ادامه داد: مژده یک عشق و یک روح باز نسبت به تئاتر و سینما و اجرا و بازی داشت و حداقل در این یک مورد هیچ دعوا و مشکلی با هم نداشتیم.
بهرام بیضایی تاکید کرد: در هر دو ازدواج، بختم بلند بود و هر دو همسرم عشق، بودند و هستند و قابل احترام بودند و هستند و زندگی با هر دوی آنها پر از خاطره بوده و هست…
برای تماشای فیلم گفتههای بیضایی اینجا را ببینید.
درود بر بیضایی
که رک و راست و در زمان حیات
حرف زد درباره
هر دو زندگی
هر دو عشق
هر دو رابطه
و ای کاش
بقیه مدعیان هنر نیز همین قدر جربزه داشتن
بالاخره ده سال با فرهنگ آن طرف زیست کرد
با سلام ممنون میشم منظورتون از خسرونمایان رو توضیح بدین
در عاشقانه ای که مژده شمسایی برای بهرام بیضایی نوشته و به اولین دیدار آتشینی که در ۱۷ سالگی خودش با او داشته اشاره کرده، و تاثیر متقابل این دیدار، معلوم است که در آن زمان بهرام بیضایی متاهل بوده. پس نمی شود گفت که بهرام بیضایی به دلیل مخالفت همسر اول از او جدا شده. ظاهرا پای یک رقیب تازه نفس و جوان در بین بوده که قطعا همسر اول نمی توانسته با او رقابت کند.
چه تاسف بار است آخر عاقبت زن های وفادار و همراه که با گذشت زمان به راحتی جایگزین می شوند.