سینماروزان/ناصر غضنفری: سینمای قبل از انقلاب، از منظر سیاسی سینمای پوشیده ای بود به همین دلیل خیلی لحظات زیبا داشت. بعضی از فیلم های فارسی خیلی دلنشین بود. مثلا گنج قارون با بازی محمدعلی فردین، توانست در دل توده ها جایگاهی ابدی پیدا کند. آن چه به عنوان فیلم فارسی از آن یاد می شود، فیلم هایی بود از سادگی و صمیمیت مردم ایران.
بهزاد فراهانی با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایرنا گفت: درست است که فیلمفارسی به ژرفای مسائل اجتماعی نمی پرداخت اما بازگو کننده بخش عمده فرهنگ ملی ایران بود. همه جای دنیا، این دوران را گذرانده است. شما فیلم های جوانی ویکتوریو دسیکا از کارگردان های مشهور تاریخ سینما را در نظر بگیرید تا برسید به دزد دوچرخه. دسیکا برای این که پول لازم برای تهیه این فیلم را به دست آورد فیلمی تبلیغاتی درباره نوعی خمیردندان ساخت و از پول آن، دزد دوچرخه را آفرید.
فراهانی ادامه داد: درست است که می گویند فیلمفارسی برای خوب فروختن تولید می شد اما فیلمفارسی مثل گنج قارون را تقریبا همه دیده اند. این فیلم تضاد طبقاتی را به خوبی نشان می داد. قبل از انقلاب در بخش روشنفکری فیلم های قبل از انقلاب هم بزرگانی چون ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی فیلم های خوبی ساخته اند.
این بازیگر افزود: #قیصر در ژانر روشنفکری قرار میگیرد. من می دانم قصه این فیلم را از کجا آوردهاند. قیصر فیلم خوبی بود ولی این که احساس کنیم استثنا بود خیر. قصه مال یکی از نویسندگان ترک است. عبدالله غیابی-دستیار کیمیایی در قیصر-، از این موضوع باخبر شد و تقریبا آن را رسانه ای کرد. من گوزن ها را بیشتر از قیصر دوست دارم. گوزن ها با آن گرایش های چریکی که ما داشتیم همخوانی داشت. من نزدیک ترین رفیق امیر پرویز پویان از بنیانگذاران چریک های فدایی خلق بودم و خیلی چیزها از او یاد گرفتم.
بهزاد فراهانی درباره کارنامه قبل از انقلاب خود بیان داشت: در زمان شاه در دو فیلم بازی کردم که بهترین کارهای من بود. یکی از این دو فیلم #تجاوز نام داشت. این فیلم را خیلی دوست داشتم چون هم خودم فیلمنامه را نوشته بودم و هم در انتخاب نقش ها دخالت مطلق داشتم. من تمام بچه های تئاتر ایران را برای بازی در این فیلم بسیج کردم و ۷۰ بازیگر تئاتر را به کارگردان این فیلم معرفی کردم. در نهایت هم فیلمی عالی شد اما وزارت فرهنگ و هنر آن موقع، با این توضیح که در فیلمتان نشانی از انقلاب سفید شاه و ملت نیست، در همان اکران اول توقیف شد. داغ این فیلم به دل ۷۰ بازیگر آن ماند.
فراهانی پیرامون سینمای کیارستمی گفت: درباره عباس کیارستمی یک نکته ای هست که باید به آن اشاره کنم. سینمای کیارستمی سینمایی است برای من و تو که دست به قلم داریم. توده های مردم از فیلم های ایشان استقبال نکردند، چون مساله شان با مسائلی که آقای کیارستمی به آنها می پرداخت فرق داشت.
فراهانی درباره سینمای این دوران گفت: بعد از انقلاب فیلمهای خوبی مثل هامون و ناخدا خورشید و سگکشی و اجارهنشینها داشتیم که از کمدی تا درام اقتباسی و نوآر را دربرمیگیرد ولی هم اکنون ما در دورانی هستیم که سینما مقداری اسیر حاکم فرمودگی شده است. وقتی دستور ایدئولوژیک از سوی یک نهاد می آید، هنر خدشه دار می شود و دیگر نمی تواند به وظایف خود خوب عمل کند.
آره دیگه! ما بودیم و جناب حافظ و فردوسی. رفیق امیرپرویز پویان هم بود تو بمیری!
خلاصه شتر… زرافه… فیل… دایناسور و اینا.