سینماژورنال/سمیه دهقانزاده: شصت و نهمین دوره جشنواره فیلم کن، بیشتر از فرانسوی ها و باقی هنردوستان هنر هفتم، در ذهن هر ایرانی باقی خواهد ماند چراکه حس خوشایند موفقیتی جهانی برای ایران آن هم در عرصه سینما را نمی توان به راحتی از ذهن هنردوستان ایرانی پاک کرد.
و البته نقطه عطف این داستان، «سیدشهابالدین حسینی» است؛ کسی که با نقش آفرینی هایش بارها و بارها من و شما با نقشش هم ذات پنداری کردیم؛ لبخند زدیم و اشک ریختیم. این بار داوران جشنواره ای بین المللی بازی وی را دیدند و نه تنها نتوانستند نادیدهاش بگیرند بلکه به نظر بازی شهاب حسینی آنقدر چشمگیر بوده که جایزه بهترین بازیگری را از آن او بدانند و انتخابش کنند.
تقدیم با خلوص
حال در اواخر بهار زمین، شکوفایی دیگری شکل می گیرد و همه دل در دلشان نیست که ببینند شهاب حسینی موقع دریافت جایزه چه می کند و چه می گوید.شهاب از پله های سن بالا می رود و جایزه اش را به همه مردم سرزمینش تقدیم می کند. کوتاه و سلیس حرف می زند و با همان وقار همیشگی در اذهان می ماند.
حسینی، فرهادی و علیدوستی به ایران می آیند و در نشستی خبری، این بار سیدشهاب حسینی جایزه اش را با تمام خلوص به دلیل تقارن تاریخش با نیمه شعبان به ساحت مقدس حضرت امام زمان(عج) تقدیم می کند که البته اگر این تقدیم کردن در اختتامیه کن صورت می گرفتن به مراتب اثرگذارتر بود.
حسی رویایی
با این حال همین میزان خلوص نیت هم باعث تزریق حس عجیب خوشایندی، در بسیاری از مخاطبان می شود. چرا که نه تنها جایزه ای که شهاب گرفته بی سابقه است بلکه مدل تقدیمی وی آن هم به باارزش ترین با ارزش ها؛ حضرت مهدی موعود برای بسیاری، حسی رویایی ایجاد میکند و برای برخی نیز نامانوس است و خوشایند نیست.
و در همین نقطه است که هجمه ها آغاز می شود و سیبل این حمله ها، اعتقاد قلبی بازیگری است که هرگز اعتقاداتش را پنهان نکرده و همیشه به آنها افتخار کرده است.
قدردانش باشیم
روی دیگر سکه اما بعد جهانی این تقدیم است که روزنامه «فیگارو» چاپ فرانسه و از معروف ترین نشریات جهان به آن می پردازد و می گوید بهترین بازیگر مرد جشنواره کن جایزه اش را به امام پنهانشان تقدیم کرده و البته مهم تر از همه در ادامه مطلبش در مورد اعتقادات شیعه و انتظار و منجی نیز می نویسد، همه دنیا به واسطه این تقدیم بی واسطه نام امام زمان(عج) را می شنوند و به نظر نگارنده، این بزرگترین هدیه ای است که شهاب حسینی به مسلمانان جهان داده است، معرفی دین اسلام و مفهوم انتظار؛ آن هم در بعد جهانی. وی شخصیت هنری اش، به صورتی ناگسستنی با شخصیت مذهبیاش، گره خورده. چیزی که کمتر حتی در نخبگان هموطنمان پررنگ دیده ایم. وی نه برهنه شده، نه وطن فروشی کرده،
بلکه تنها و تنها با هنرش فرصتی که می توانست هزاران اما و اگر داشته باشد را هوشمندانه قدر دانسته، باشد که ما نیز قدردانش باشیم و حامی اش.