سینماروزان/اصغر نعیمی(منتقد و کارگردان سینما): امروز در حالی وارد سالمرگ رضا بیک ایمانوردی شدیم که سینمای گرفتار در انواع و اقسام بحرانها، راه نجات خود را در بازتولید مایههایِ همان سینمایی دیده که بیک ایمانوردی از واضحترین نمادهای آن است و سالها پیش قدغن شده بود.
او نقش مهمی در ساز و کار سینمای عامه پسند ایران داشت و با تیپ منحصر به فردی که _با همکاری منوچهر اسماعیلی به عنوان دوبلور_ ساخت فراتر از یک بازیگر صرف، شکل دهنده لحن فیلم، و با کارنامهای پر تعداد بیش از یک دهه هنرپیشهای تاثیرگذار در موفقیت فیلمها بود؛ چیزی که امروز سینمای ایران از آن بی بهره است. سوای این، بیک ایمانوردی، جدا از شمایل همیشگیاش در فیلمهای مفرح، در نقشهای جدی نیز حضوری موفقیت آمیزی داشت که اوج آن را میتوان در بازی غافلگیرکنندهاش در درام تاثیر گذار “روسپی” به کارگردانی عباس شباویز دید. توانایی و انعطاف او در اجرای نقشهای متفاوت و تیپهای متنوع در حدی بود که به حق او را “مرد هزار چهره” سینمای ایران لقب داده بودند.
دریغا که این هنرپیشه قدر نادیده در دیاری غریب سرنوشتی تراژیک یافت و سرانجام نیز در فقر و انزوا درگذشت. همیشه به این فکر میکنم که در آن سوی دنیا اگر مثلا بازیگری در تراز #ژان_پل_بلموندو دارند تا پایان عمر از او مثل گنجی گرانبها حراست میکنند و در سوگ درگذشتش برای وداع با او نیز مراسمی درخور و باشکوه تدارک میبینند اما اینجا هنرمندان تاثیرگذار را به حاشیه رانده، خانه نشین یا آواره غربت کرده و به جایشان نمونههای جعلی و غیر اصیل از آنان و آثارشان تولید و نمایش داده میشود!