این تهیهکننده فروش بالای فیلمش را شبیه به انتخابات مجلس دانست!+عکس
سینماژورنال: فروش “کوچه بینام” بعد از ۲۰ روز اکران در سینماهای کشور از مرز یک میلیارد و صد میلیون تومان گذشت تا معادلات اکران و فروش فیلمهای سینمای ایران در فصل مرده اکران سالانه به هم بخورد و سینماداران و اهالی سینما به این بحث بیشتر از قبل توجه کنند که کیفیت فیلمها تنها دلیل فروش گستره آن خواهد بود.
به گزارش سینماژورنال و به نقل از “خبرآنلاین” تبلیغات وسیع، زمان مناسب اکران و بسیاری از پارامترهای دیگر تنها درصد ناچیزی از میزان استقبال مخاطب سینما از فیلمها خواهد بود.
منصور لشکری قوچانی تهیه کننده «کوچه بینام» در این گفتوگو از عوامل استقبال چشمگیر و حیرت انگیز از این فیلم در سینماها میگوید و البته فروش بالای فیلمش را شبیه به نتیجه انتخابات مجلس می داند.
چه اتفاقی افتاده که فیلمتان به این فروش فوق العاده رسیده؟
به نظر من اتفاقی که در فروش «کوچه بینام» افتاده خیلی شبیه به انتخابات مجلس توسط مردم تهران است. از این نظر که مردم خیلی باشکوه در انتخابات شرکت کردند اما بعضیها میگویند کار، کار خارجی هاست. در مورد فیلم ما هم برخی رسانهها نوشتند آگهیهای ماهوارهای عامل این فروش بوده اما کارمن تبلیغات است و میگویم تبلیغات ۱۱ فیلم در ماهواره پخش میشود که سه تای آن پرفروش شده یعنی «من سالوادور نیستم»، «درمدت معلوم» و «کوچه بینام». حالا نمیدانم چرا فقط فروش فیلم ما را به این تبلیغات ربط میدهند.
اما قبول دارید که تبلیغت ماهوارهای هم تاثیر داشته؟
ببینید. تبلیغات یعنی اطلاع رسانی. اطلاع رسانی میتواند از طریق روزنامه یا بخشهای دیگر هم انجام شود و بیننده را به سمت فیلم سوق بدهد اما اگر فیلم بد باشد بازخوردش هم بد خواهد بود. مخاطب زمانی به سینما میرود که از فیلم جواب گرفته باشد و هیچ کس به سینما نمیرود تا فیلم بد ببیند. شما ببینید وقتی ۹۸ درصد مخاطبان فیلم “کوچه بینام” از این فیلم راضی هستند نمیتوانیم بگوئیم تنها این عامل (تبلیغات ماهوارهای) باعث فروش بالایش شده. من میگویم خیلی از عوامل تاثیر دارد و یکی از آنها همین تبلیغات و اطلاع رسانی است.
تبلیغات داخلی فیلم شما در شهر و تلویزیون چطور بوده؟ آن هم تاثیری داشته؟
من از شهرداری، مخابرات و صدا وسیما دلگیرم. شهرداری حتی یک بیلبورد به ما نداد و مخابرات هم میتوانست با پیامک به ما کمک کند که نکرد. البته ما از تبلیغات فیلم در مترو و اتوبوسهای شهری نتایج خوبی گرفتیم. به نظر من تبلیغات روی اتوبوسهای شهری خیلی اثر گذار است. ما یک ماه جلوتر از اکران فیلم این کار را شروع کردیم و در حالی که خیلیها میگفتند به فروش فیلمتان لطمه میزند من اعتقاد داشتم که برعکس، میتواند خیلی کمک کند.
پس حداقل اتوبوسرانی برای تبلیغات به شما کمک کرده؟
آن را که پولش را دادم. کمک شهرداری و مخابرات و صدا و سیما میتوانست تاثیر زیادی بگذارد. حالا یکی کمک میکند و یکی دیگر نه. این اتفاقی هم که در ماهواره رخ داد محدود به فیلم ما نمیشود. ۱۱ فیلم آنونسشان در ماهواره پخش میشود اما یا آنونسها ضعیف است یا دلیل دیگری دارد که برخی از این فیلمها نمیفروشد.
برخی کارشناسان سینمایی هم معتقدند تبلیغات گسترده شبکههای ماهوارهای که چند ماهی است باب شده در نهایت ۲۰ درصد به فروش بیشتر فیلم کمک میکند و این کیفیت خود فیلم است که میتواند مخاطب بیشتر را به سالنها بکشاند.
بله، همه جا فیلم حرف اول را میزند. مردم از طریق اطلاع رسانی و تبلیغات متوجه اکران یک فیلم میشوند اما بعد از آن خودشان فیلم را تبلیغ میکنند. مثلا در فیلمهای موفق اکران و در آنونسهایی که از شبکههای ماهوارهای پخش میشود از صحنه رقص بازیگران مشهور استفاده شده و برخی معتقدند اینها باعث فروش میشود اما در درجه اول کیفیت خود فیلم است که میفروشد هر چند بدون تبلیغات و اطلاع رسانی هم نمیشود. در مورد «کوچه بینام» تبلیغات دهان به دهان و چهره به چهره بسیار عالی بوده. من خودم به فضای مجازی اعتقاد بسیاری دارم و میبینم که در این فضا چقدر هنرمندان درباره فیلم خوب گفتهاند. یا مثلا میبینم بازیگری که خودش در فیلم حضور ندارد میآید کنار باران کوثری در سینما آزادی و برای فیلم تبلیغ میکند.
الان چند روز از اکران فیلمتان میگذرد و تا اینجا چقدر فروخته؟
ما از ۲۳ بهمن فیلم را اکران کردیم و الان فروش کلی فیلم به یک میلیارد و دویست میلیون تومان رسیده.
چند تا سالن دارید؟
در کل کشور ۵۰ تا.
با این حساب حتما از ۲ میلیارد تومان عبور میکنید و شاید از ۳ میلیارد هم رد شوید.
ببینید من میگویم در درجه اول اگر خدا بخواهد که یک فیلم بفروشد میفروشد. من این را با تمام قدرت میگویم چون چندین سال است که در سینما کار میکنم و ۳۰ سال تجربه کار تبلیغاتی دارم. ما بعضا یک محصولی را با وسعت و هزینه زیاد تبلیغ میکردیم اما جواب نمیگرفیتم اما محصول دیگر با تبلیغات کم، فروش بسیار خوبی پیدا میکرد. از نظر علمی و منطقی وجود یکسری پارامترها برای فروش بیشتر موثر است و نمیتوان کتمانش کرد اما قبل از عقل و دو دو تا چهار تا یک انرژی بزرگ به نام خواست خداوند هست و من در ۳۰ سال تبلیغ محصولات متوجه شدم اگر خداوند بخواهد میشود و اگر نخواهد نه. یعنی در ایران پارامترهای علمی و منطقی همیشه جوابگو نیست و نمیتوانیم بر اساس آنها یک فعالیت را تجزیه و تحلیل کنیم.
شما خودتان فکر میکردید «کوچه بینام» اینطوری بفروشد؟
به هیچ وجه. چیزی که اتفاق افتاد خیلی شبیه به نتیجه انتخابات مجلس در تهران بود. فکر میکنم تمام افرادی که در انتخابات شرکت کردند و حتی خود کاندیداها هم نمیتوانستند این نتیجه را پیش بینی کننند. هر چند خود من دوست داشتم آقای مطهری نفر اول تهران بشوند. من هر وقت دیدم، آقای مطهری فیلمها را با دقت بسیار تماشا کردند از جمله خط ویژه و عصر یخبندان. من خودم از ایشان پرسیدم و ایشان هم به راحتی پاسخ دادند و از آنجا فهمیدم که فیلمها را با دقت نگاه میکنند. امیدوارم آقای مطهری رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شود.
فکر میکنید مجلس جدید میتواند مشکلات سینما را کم کند؟
در درجه اول باید بگویم که مشکل اصلی کشور ما فرهنگ است نه اقتصاد هر چند مشکلات اقتصادی هم مردم را خیلی اذیت میکند. من میگویم ما کشور ثروتمندی داریم منتهی این ثروت به صورت ناعادلانه بین مردم توزیع شده است. این مساله هم به فرهنگ جاری در کشور ارتباط پیدا میکند وگرنه عدهای نمیتوانند با سوء استفاده به اوج ثروت برسند و عدهای در فقر باشند. نمیخواهم از بحث فیلم دور شوم. باز هم میگویم نتیجه انتخابات تهران بسیار شگفت انگیز بود. در مورد «کوچه بینام» هم نمیتوانم دروغ بگویم. برای خودم هم غیر قابل باور بود. من روز ۲۳ بهمن یعنی روز اول اکران داشتم به افرادی که مشغول چسباندن پوستر فیلم در سینما آزادی بودند کمک میکردم. آن روز پیش خودم گفتم اگر در سئانس اول ۵ نفر هم بیایند خوب است و از سئانس چهارم و پنجم استقبال مردم شروع میشود اما در همان سئانس اول سالن پر شد و سئانس دوم که ساعت ۲ بعد از ظهر بود کل صندلیها اینترنتی فروش رفت.
این میزان از فروش وقتی حیرات انگیز و جالب خواهد شد که میدانیم زمان بعد از جشنواره تا عید نوروز زمان مرده اکران است اما فروش «کوچه بینام» معادلات این دوره زمانی را برهم زد.
دقیقا همین طور است. این زمان، زمان مرده سینماست. دقیقا مثل انتخابات مجلس. زمانی که خیلیها فکرش را نمیکردند مردهترین جریان یک بار دیگر در معرض آزمایش قرار گرفت و اصلاح طلبان توسط مردم وارد مجلس شدند تا به مردم کمک کنند و مشکلات مملکت حل شود. حالا اینطور نیست که مردم حتما آنها را قبول دارند بلکه خدا این فرصت را به آنها داده تا معضلات مردم را حل کنند. حالا یا از این مرحله روسفید بیرون میآیند یا این نوبت را هم از دست میدهند و تا ۳۰-۲۰ سال دیگر در هیچ جایی نخواهند بود. به نظرم اگر نتوانند مشکلات مردم را حل کنند دیگر هیچ کجا نخواهند بود. این را هم بگویم که مردم ایران همیشه در بزنگاههای تاریخی ذوق زدهمان میکنند و کارهای شگفت انگیز انجام میدهند. همین مردم به علاوه هنرمندان بودند که باعث شدند این کار (کوچه بینام) دیده شود وگرنه در جشنواره به این فیلم ظلم شد، نوبت اکرانش عقب افتاد، در جشنواره فجر حتی اجازه حضور به این فیلم ندادند اما از طرف هنرمندان دیده شد و دهان به دهان دربارهاش گفتند تا به این موفقیت برسد.
گفتید در جشنواره فجر به این فیلم ظلم شد اما وقتی باران کوثری سیمرغ بهترین بازیگر زن را برده یعنی فیلم دیده شده.
آن جایزه غیر قابل انکار بود. یعنی سال قبل یا باران کوثری باید سیمرغ میگرفت یا مهتاب کرامتی (برای عصر یخبندان). واقعا بازیهای این دو نفر را نمیشد نادیده گرفت اما خود فیلم چه در بخش کارگردانی چه در فیلمنامه دیده نشد و حتی جزو کاندیداها هم نبود. البته من یاد گرفتم وقتی مورد ظلم واقع شدم هم خوشبین باشم وبگویم حتما دلیلش سلیقه داوران بوده است. من امسال هم فیلم «هفت ماهگی» را در جشنواره داشتم. از «بادیگارد» هم خیلی لذت بردم ومعتقدم به فیلم حاتمی کیا ظلم کردند که نتیجه این اشتباهات به ضرر سینمای ایران خواهد شد.
درباره اکران نوروز و ترکیب فیلمهای این بازه زمانی مهم چه نظری دارید؟
به نظرم شورای صنفی نمایش فقط نوروز را نبیند و کل سال را در نظر بگیرد. یعنی برای کل سال و در طول ۱۲ ماه فیلم بچیند و فیلمهای خوب را در کل سال توزیع کند. ما قطعا امسال خیلی بیشتر از پارسال فیلم خوب خواهیم داشت و نیازمند برنامه ریزی بهتر برای اکران هستیم. برخی میگویند میتوانیم ۳۰ درصد در فروش فیلمها رشد کنیم اما من معتقدم میتوانیم در سال آینده ۱۰۰ درصد فروش بهتری داشته باشیم. البته کار برنامه ریزی واقعا سخت است اما در شورای صنفی مثل خیلی دیگر از بخشها رانت و آشوب وجود دارد و نمیتوانم منکرش شویم. با این حال معتقدم مشکل اصلی سینمای ایران نداشتن سالن به اندازه کافی است. اگر سالن به اندازه کافی باشد فیلمهای خوب در هر زمانی از سال اکرانشان فروش خوبی خواهند داشت. توقعی که از مجلس جدید میرود این است که در ضوابط و قوانین بودجه برای ارشاد شرح وظایف ساختن سینما برای مردم در سراسر کشور را در نظر بگیرند تا مردم فیلمهایی که دوست دارند را در سینماها ببینند. از سوی دیگر بحث فروش اینترنتی فیلم هم باید جدی شود. شما میگوئید فیلم کوچه بینام را ندیدهاید اما اگر نخواهید ۸ هزار تومان پول بلیت سینما را بدهید میتوانید فیلم را با قیمت پائینتر دانلود کنید و در خانه ببینید. واقعا خیلی از افراد فرصت سینما رفتن ندارند یا دسترسی به سینما ندارند و برای این دسته میتوان از طریق اینترنت فیلمها را به فروش رساند. هر چند فیلم دیدن در سینما لذت خاص خودش را دارد اما فروش اینترنتی بخصوص برای مخاطبان خارج از کشور میتواند در آمد خوبی برای سینمای کشور به همراه داشته باشد که البته باید کنترل شود و زیرساختهایش وجود داشته باشد. معتقدم سیستم VOD میتواند در این زمینه خیلی کمک کند…
اما ظاهرا فقط یک افتتاحیه فرمالیته در این سیستم داشتهایم زیرساختهایش درست نشده؟
درست است و امیدوارم این اتفاق بیافتد. از طرفی از خدا میخواهم صدا و سیما مشکلاتش با ارشاد را کنار بگذارد و با سینما آشتی کند. شما ببینید که در طول عید نوروز پیش رو ۱۰۰ فیلم سینمایی جدید از تلویزیون پخش خواهد شد که کمتر از ۱۰ تای آن ایرانی است. این اتفاق در سالهای گذشته رخ داده اما واقعا دوری صدا و سیما از سینما خیلی بد است. من برای شبکه آی فیلم مجموعه گپ را میساختم که در آن به زندگی بازیگران میپرداخیتم و میخواستیم نشان دهیم بازیگران هم انسانهای معمولی هستند و شادی و غمهایشان مثل بقیه مردم است. این برنامه برای کشورهای عربی هم پخش میشد و به ما پیشنهاد شد از چند بازیگر خارجی عرب زبان هم استفاده کنیم. برای همین سراغ یکی از بهترین بازیگران عرب کشورهای اسلامی رفتیم تا روی زندگی او کار کنیم اما با صراحت به شما میگویم بدترین بازیگر سینمای ما به لحاظ تحصیلات، رفتار اجتماعی، رفتار سیاسی و هر مساله دیگری بهتر از بهترین بازیگر عرب زبان خارجی بود. تازه آن هم بازیگری که ادعای کارهای اخلاقی و نیکوری دارد و خیلی هم معروف شده. آنجا بود که متوجه شدم باید قدر بازیگران خودمان را بداینم و به سینمای خودمان بیشتر توجه کنیم. به نظرم آنهایی که قدر این سینما را نمیدانند و مدام دنبال این هستند که لت و پارش کنند باید یاد بگیرند نه با ضعفهای همدیگر بلکه با نقاط قوت هم زندگی کنند.