انتقاد «کیهان» از یک مجری تلویزیون که در هیأت داوران پرحاشیه فجر ۳۵ حضور داشت!
سینماروزان: صحبتهای اخیر اکبر نبویمنش که در بخش سینمایی برنامه «چشم شب روشن»محمد صالح علاء به عنوان گرداننده گفتگو با مهمانان حضور دارد به مذاق «کیهان» خوش نیامده و انتقاد این روزنامه را موجب شده است.
به گزارش سینماروزان نبویمنش که از اعضای هیأت داوران پرحاشیه جشنواره فجر 35 بود، در برنامه ای که پیرامون تعامل میان علماء-هنرمندان تدارک دیده شده بود از این گفت که در حوزه تاریخ اسلام هنرمندان از علما جلوترند و همین اسباب نقد «کیهان» را موجب شده است.
متن «کیهان» در این باره را بخوانید:
مجری بخش سینمایی برنامه «چشم شب روشن» چهارشنبه 24 خرداد، در حالی که بحث این بخش با دو مهمان برنامه(حبیب احمدزاده و دکتر رجبی) به چگونگی برقراری تعاملات سازنده میان جامعه هنری کشور با علماء و حوزههای علمیه رسیده بود، در اظهاراتی شگفتانگیز گفت: «… در حوزههای مربوط به تاریخ اسلام و حوزه هنر باید بپذیریم که هنرمندان از علمای بزرگ جلوترند. دستکم نسبت به اجتهاد اجتماعیشان، دستکم نسبت به تکلیف اجتماعیشان، دستکم نسبت به عزم و همتی که به خرج دادند، من با قاطعیت میگویم که هنرمندان از علما خیلی جلوترند...»
معلوم نیست مقصود این مجری(که در زمانهای مختلف در پستهای دولتی در سینما فعالیت داشته) از هنرمندانی که در حوزه تاریخ اسلام و اجتهاد اجتماعی و در ادای تکالیف اجتماعی و … با قاطعیت از علما (با تاکید بر علمای بزرگ) جلوتر بودهاند، چه کسانی هستند؟! اگر مقصود همین جماعتی است که امروز در سینمای ایران مشغولند(که احتمالا منظور جناب مجری همین حضرات بوده، چنانچه چندینبار به آنها اشاره میکند) و از علمای بزرگ زمانه هم لابد باید از استاد مطهری و شهید بهشتی وآیتالله طالقانی و آیتالله جوادی آملی و امثالهم مثال آورد، به نظر میآید که دستاندرکاران شبکه 4(که ادعای شبکه فرهیختگان را دارد) و متولیان رسانه ملی، حداقل بایستی برای انتخاب مجریان برنامههای خود کمی دقت به خرج داده تا دیگر شاهد چنین اسرائیلیاتی بر صفحه تلویزیون این سرزمین که از بودجه بیتالمال ارتزاق میکند، نباشیم.
شاید هر دانشآموز دبیرستانی با اندکی معلومات و سواد بتواند فاصله عرش تا فرش علمایی که نام برده شد(و صدها تن دیگر مانند آنها که امروزه هم در عرصه دین و فعالیتهای اجتماعی پیشتازند و هم در میدان هنر حضور دارند) با سینمایی که امروز در ایران وجود دارد را به خصوص در عرصههای اجتماعی دریابد. سینمایی که اغلب به قول حامیان خارجیاش، «تیره، ناامیدکننده، ملالانگیز، خشن و مازوخیستی» بوده و حتی در آن «فیلمهای اجتماعی سرانجام به فاجعه خانوادگی ختم میشوند».
اگر آقای مجری اندکی در این زمینه مطالعه داشت، متوجه میشد که حضور علمای بزرگ در عرصه هنر ریشه در تاریخ تمدن اسلامی دارد از اشعار نغز شیخ بهایی و تبحر او در هنر معماری گرفته تا اغلب فقها و عالمانی که با شعر و ادبیات عرفانی سر و کار داشتند که نمونه معاصرش، اشعار عارفانه حضرت امام خمینی(رحمهًْالله علیه) است که شاید بتوان گفت اگر 90 درصد کل تولیدات این سینما را در طول تاریخش برروی هم بریزیم، در عمق هنر و معنی به اندازه یک مصرع این اشعار نرسد.
البته شاید چنین افاضاتی از فردی که زمانی مسئولیتهایی مانند مدیر ارتباطات بنیاد فارابی، معاون فرهنگی خانۀ سینما، رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات سینمایی وزارت ارشاد، معاون پژوهشی انجمن سینمای دفاع مقدس، مسئول کمیته فرهنگ، هنر و رسانۀ مرکز پژوهشهای مجلس و قائممقام بنیاد فارابی را در اختیار داشته، بعید به نظر بیاید ولی اگر متوجه باشیم که فیلم موهن و ضد ارزشی «یک خانواده محترم» از دستپختهای ایشان است، دیگر آن اظهارات دور از ذهن نمیآید!