امیر نادری فیلمساز مهاجر ایرانی در تازهترین گفتگویش بیان کرد⇐«ریال به ریال» جمع کردم تا بتوانم «ادیسه فضایی ۲۰۰۱» را در لندن تماشا کنم!/ مدتهاست که خانواده، سیگار، دوستان و خیلی از لذتهای زندگی را فراموش کردهام/زبان انگلیسی را در طول سه سال، روزی سه ساعت حتی در دستشویی تمرین کردم!!/با دستمزدم لباس نمیخرم، حتی غذای خوب هم نمیخورم! در عوض فیلم، کتاب و موزیک میخرم!/آنها که «سازدهنی»، «تنگسیر» و «دونده» را بیشتر دوست دارند، نباید جلوی پای من را بگیرند/خیلیها فکر میکنند که من بیمعرفتی کردم که در ایران فیلم نساختم؛ ولی من عاشق تکتک همین آدمها هستم که من را نقد میکنند!
سینماروزان: امیر نادری فیلمساز 73 ساله ایرانی بعد از تجربه های مختلف در وطن از اواخر دهه شصت از ایران خارج شد و مدتها در آمریکا و بعدتر ژاپن زندگی کرد. نادری حین نزدیک به سه دهه حضور در خارج از کشور کوشید تجربه گرایی خود را در آن سوی آبها امتداد دهد؛ البته که در این مسیر بخشی از مخاطبان خود را از دست داد اما همچنان کار خود را ادامه داد.
«منهتن از روی شماره»، «دیوار صوتی»، «کات» و «کوه» از جمله فیلمهایی بوده که نادری خارج از ایران ساخته اما همچنان مخاطب ایرانی بخاطر «تنگسیر»، «دونده» و «ساز دهنی» است که میشناسدش. نادری که با آخرین فیلمش «چراغ جادو» در جشنواره ونیز حضور داشته درباره دردسرهایی که برای فیلمسازی کشیده است به «شرق» بیان کرد: من همیشه برای بهدستآوردن در حال ازدستدادن هستم، از خیلی چیزها مثل خانواده، پول و خوشیهای زندگی چشمپوشی کردهام تا یک وقت خصوصی برای خودم خریداری کنم و اینگونه به چیزهایی که میخواهم میرسم! آدم سمجی هستم و تا چیزی را به دست نیاورم دست از سر آن برنمیدارم، ولی از خود خجالت نمیکشم که عمرم تلف شده! معتقدم که برای رسیدن به عشق باید از دست داد.
وی ادامه داد: من خیلی زود از ایران خارج شدم، یادم میآید در دهه 60 میلادی به سختی «ریال به ریال» جمع کردم تا نمایش اول «ادیسه فضایی ۲۰۰۱» کوبریک را در لندن تماشا کنم! همیشه هوای بیرونرفتن داشتم، ولی با قلب یک بچه ایرانی! من «سفرنامه ناصرخسرو» و آدمهایی را که در سفر بودند همیشه تحسین میکردم! خیلیها مثل من این سفرها را تجربه کردند، ولی آیا هنوز پابرجا هستند؟ من سعی کردم خیلی مواظب باشم تا نابود نشوم. به همین دلیل خانواده، سیگار، دوستان و خیلی از لذتهای زندگی را فراموش کردهام! اما علاقه من به فرهنگ کشورم ذرهای کم نشده است.
امیر نادری درباره سبک زندگی خاصش اظهار داشت: من زمان زیادی میشود که تسلط خوبی بر بدن و سلامتی خودم دارم! خیلی از آدمها فقط در حال استفادهکردن دنیا هستند! شیر میخورند، رشد میکنند، مدرسه، ازدواج، بچه و در انتها میمیرند! بعضیها مثل من در برابر سرنوشت پافشاری میکنند تا قوانین خود را وضع کنند و بهای آن ازدستدادن زندگی، کشور و جوانی آنهاست و من با اشتیاق همه اینها را برای رسیدن به قوانین خود از دست دادهام! البته هرآنچه را که به دست میآورم با عشق در اختیار دیگران قرار میدهم و دیگر به آن احتیاجی ندارم! من خیلی زود فهمیدم که چیزی در درونم به دنیا آمده؛ من فارغالتحصیل هیچ رشتهای نیستم! همیشه خودآموز بودهام. زبان انگلیسی را در طول سه سال، روزی سه ساعت حتی در دستشویی تمرین کردم! من همهچیز را پیریزی و قیمت آن را نیز پرداخت میکنم، اما گدایی نمیکنم، فقط آموختههایم را به دیگران انتقال میدهم؛ این فلسفه من نسبت به جهان است. برمیگردم به سؤال اول شما که تاکنون چه چیزی به دست آوردهام. فکر میکنم تا به امروز رکورد بدی نزده باشم. هر دو سال یکبار فیلم ساختهام، آن هم در جاهای مختلف دنیا! همینقدر که شرمگین سر بر بالین نمیگذارم، راضیکننده است. البته چیزی هم بابت آن نمیخواهم! من با دستمزدم لباس نمیخرم، حتی غذای خوب هم نمیخورم. در عوض فیلم، کتاب و موزیک میخرم. سراغ لذتهای شخصیام نمیروم. فقط برای پوشیدن، تیشرت و کفشهای یکجور میخرم؛ اما وسواس عجیبی در کلکسیونکردن ماشین چاپ، ساعت و دوربینهای قدیمی دارم.
امیر نادری پیرامون اینکه چرا همچنان آثاری که داخل ایران ساخته مخاطب بیشتری دارند اظهار داشت: چون آن فیلمها آغشته به تجربه و نفسکشیدنم در ایران بودند؛ اما من میخواستم در حرکت باشم و کسی قرار نبود که پاها و تخیل من را قطع کند! این جاهطلبی عاشقانه به سینما، من را به جاهای مختلف جهان برد! من جوانیام را برای بهدستآوردن این رؤیاهای سینمایی از دست دادم! آنها که فیلمهای «سازدهنی»، «تنگسیر» و «دونده» را بیشتر دوست دارند، نباید جلوی پای من را بگیرند. دنیای امروز دنیای رفتن، گشتن و کشفکردن است. سینما دیگر مرزی نمیشناسد! خیلیها فکر میکنند که من بیمعرفتی کردم که در ایران فیلم نساختم؛ ولی من عاشق تکتک همین آدمها هستم که من را نقد میکنند!