سینماروزان: حذف حجت ا.. ایوبی از سازمان سینمایی هرچند از مدتها قبل یعنی بعد از استعفای علی جنتی از وزارت ارشاد قابل پیش بینی بود اما ایوبی خودش آن را جدی نگرفت و استعفا نداد تا بالاخره برکنار شود.
به گزارش سینماروزان ایوبی در نخستین گفتگوی پس از این حذف که با «ایسنا» انجام شده نیز همچنان به مانند گذشته از عشق و خدمت میگوید و اینکه این جابجایی برایش طبیعی است؛ او البته وعده داده به مانند کتاب خاطراتی که از حضور در رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه با عنوان «۱۹۷۰ روز در شماره۶ ژان بارت» نوشته بود درباره حضور در سازمان سینمایی و ماجرای حذفش هم کتابی با عنوان «۱۲۶۲ روز در شماره ۴ کمالالملک» را بنویسد.
ایوبی به مانند اغلب مدیران برکنارشده که از خدمت میگویند درباره حذفش از سازمان سینمایی گفت: من سرباز فرهنگ و هنر هستم پس استعفا معنایی ندارد؛زیرا استعفا یعنی ناتوانی از ادامه خدمت به فرهنگ و کشور. با این حال این جابهجایی برای من خیلی طبیعی است و اصلا طبیعیتر و راحتتر از این قابل تصور نیست. کار در سینما خیلی سخت است، من با عشق آمدم و با عشق هم کارم را ادامه دادم، اما وقتی میگویند این کار سخت را میتوانی دیگر انجام ندهی، خوب دیگر دلیلی بر تحمل این همه سختی نیست و ظاهرا قضا و قدر به کمک من آمده است. هرچند قرار نیست سینما و اهالی سینما را رها کنم، چون دلیلی برای کار نکردن در عرصه فرهنگی نمیبینم. محبت آقای وزیر هم همچنان باقی است و در نتیجه مقتضی موجود و مانع مفقود است.
روایت رفتن از سازمان در «۱۲۶۲ روز در شماره ۴ کمالالملک»
ایوبی در برابر این پرسش که چه شد اینقدر ناگهانی و تنها دو هفته مانده به پایان سال و چند ماه مانده به پایان دولت یازدهم از سازمان سینمایی رفت؟ باز هم به سراغ شعرخوانی رفت و گفت: روز اولی که آمدم از من پرسیدند، چه شد که آمدی سینما. از خیام خواندم که: «خوش باش که پختهاند سودای تو دی/ فارغ شدهاند از تمنای تو دی/قصه چه کنم که بی تقاضای تو دی/ دادند قرار کار فردای تو دی». امروز هم همان را تکرار می کنم.
اما ایوبی پس از اصرار بر اینکه باید بالاخره پاسخی درباره تمام آنچه گفته میشود باعث قطع همکاری او در سازمان سینمایی شده بدهد، گفت: وزیر جدید با نگاهی جدید آمده و تغییر طبیعی است، اما آنچه را باعث این اتفاق شد باید بگذارید تا در کتاب «۱۲۶۲ روز در شماره ۴ کمالالملک» روایت کنم. به قول شمس تبریزی، « هنوز اهلیت گفتن نیست….». خلاصه ما آمدیم به قول شمس «آتشی انداختیم و رفتیم، آنکه سوخت، سوخت….». البته این حرف برای بنده زیاد است، ولی چون آمد، گفتم.
با این حال صحبتها و اشارههای ایوبی که تمایلی به اظهار صریح و نیز انتشار آنها ندارد،حاکی از این است که اختلاف نظر او با یکی از معاونان سازمان سینمایی که در برخی رسانهها هم به آن اشاره شده از مهمترین دلایل جدایی او از سازمان سینمایی بوده است.
هر چه کردم در دفاع از سینما بود
ایوبی همچنان تاکید دارد که تا وقتی در مقام ریاست سازمان سینمایی بوده، هر چه کرده در جهت دفاع از سینما بوده است و اضافه کرد: همکاری من با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همانطور که قبلا هم گفته بودم، ادامه دارد و دکتر صالحی هم همواره اظهار لطف کردهاند.
ایوبی که این روزها ریاست بنیاد شمس و مولانا را برعهده دارد و مشخص نیست چطور همزمان با مدیریت سینما چنین پستهایی را قبول کرده بود همچنین اظهار کرد: در میزگردی که در کنگره مدیران وزارت ارشاد داشتم، گزارشی از اتفاقات این حوزه ارائه کردم و گفتم از سال ۸۰ آنقدر درگیر حوزه فرهنگ و هنر شدهام که اگر بخواهم این حوزه را رها کنم هم فرهنگ و هنر مرا رها نمیکند. من برای اینکه فرهنگ و هنر این مملکت یک قدم به جلو برود، با تمام عشق و همه وجودم از هیچ کاری کوتاهی نمیکنم.
با کمال میل دعوت حضور در هیأت امنای هنروتجربه را می پذیرم
حجتالله ایوبی درباره نگرانیهایی که از سرانجام اجرای برخی برنامهها که در زمان مدیریت وی عملی شدهاند، مثل گروه هنر و تجربه و مدرسه ملی سینما وجود دارد، با اشاره به جشنواره جهانی فجر که میتواند یکی دیگر از آن نگرانی ها باشد، گفت: با آقای حیدریان جلسه مفصلی داشتم و توضیحات کاملی از اقدامات انجامشده دادم، بویژه درباره جشنواره جهانی فجر، برنامههایی که صورت گرفته تشریح شدند و انشاءالله ایشان هم از آنها حمایت خواهد کرد. آقای حیدریان کارآزموده، منطقی و باتجربه است؛ پس حتما کارهای خوب را تقویت خواهد کرد، ضمن اینکه ارتباط ما با هم بیشتر از پیش ادامه دارد.
رییس پیشین سازمان سینمایی در ادامه درباره اینکه شنیده میشود او عضو هیات امنای گروه سینمایی هنر و تجربه که به موسسه هم تبدیل شده، است و آیا اگر صحت دارد در آن فعالیت خواهد داشت؟ توضیح داد: بنده به عنوان رئیس سازمان سینمایی عضو و رئیس هیات امنای همه موسسات از فارابی تا مدرسه ملی بودم و طبیعتا دیگر نیستم، ولی به عنوان شخصیت حقیقی اگر دعوت بشوم، با کمال میل عضو هیات امنای این گروه خواهم بود.
من غصه امیریوسفی را خوردم و میخورم/ غصه آقای درویش و عیاری را هم همینطور!
ایوبی همچنین در پاسخ به اینکه در زمان مدیریتش حمایتهایی از برخی فیلم های توقیفی از جمله رستاخیز، خانه پدری و آشغالهای دوستداشتنی انجام داده و الان که سمتی ندارد فکر میکند این فیلمها امکان اکران پیدا میکنند و آیا اگر در اختیارش بود به آن ها مجوز میداد؟ گفت: من سعی کردم در غم و شادی اهالی سینما شریک باشم و واقعا غصههایشان دلم را به درد میآورد و خندههایشان مرا شاد میکرد. من هرگز برای عکس گرفتن به بستر هنرمند بیماری نرفتم. تظاهر به ناراحتی در زمان غم نکردم. سخنی از روی بیباوری نگفتم. این را گفتم که بدانید من غصه امیریوسفی را خوردم و میخورم. غصه آقای درویش و عیاری را هم همینطور. ولی گاهی «تدبیر کند بنده و تقدیر نداند / تدبیر به تقدیر الهی به چه ماند».
او اضافه کرد: امیدوارم مشکل همه حل شود و فکر کنم روزهای بهتری در انتظار آقای درویش است اما بقیه را فکر نمیکنم.
نمی دونم شما مسئولان مردم رو چی فرض کردید؟! چنان خودتون را تشنه خدمت و سرباز مملکت میخوانید که حال آدم بد می شه از این همه دروغ و ریا و تزویر. کارنامه شما مشخصه اقای ایوبی؛ در ضمن شما به فکر آینده خودت باش و نه بزرگانی چون عیاری و درویش و…