1

امتداد حمایت «کیهان» از فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی؛ این بار با یادداشتی ۵۰۷ کلمه‌ای!⇔«کیهان» همچنان درباره چگونگی تأمین سرمایه تولید این فیلم پرسشی طرح نکرده!

سینماروزان: مدتی قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر بود که روزنامه «کیهان» با تأکید بر فیلم «شبی که ماه کامل شد» درباره قتل زن داداش ریگی از این فیلم به عنوان محصول معیار خود در جشنواره نام برد و با کسب برخی جوایز اصلی توسط این فیلم در جشنواره، همه چیز بر مدار مطلوبات این رسانه پیش رفت.

حالا یک هفته بعد از پایان جشنواره همچنان حمایت «کیهان» از این فیلم که فیلمبرداری روی دست و لرزانی داشته ادامه دارد و این روزنامه که کمتر فیلمی از سینمای ایران را ستایش میکند در یادداشتی 507 کلمه‌ای حسابی از این فیلم تعریف و تمجید کرده است. با این حال «کیهان» درباره چگونگی تأمین سرمایه این فیلم پرسشی طرح نکرده است.

یادداشت تحسن آمیز «کیهان» بر «شبی که ماه کامل شد» را بخوانید:

نرگس آبیار این بار متوجه شده است که چنانچه بخواهد به عنوان کارگردان سینما حرفی برای گفتن داشت باشد می‌باید سینمایی فکر کند، سینمایی بی‌اندیشد، سینمایی بنویسد وسینمایی فیلم بسازد باید گفت این خصوصیات در فیلم آخر آبیار «شبی که ماه کامل می‌شود» تاحدود زیادی رعایت شده است. او با یک قصه به ظاهر ملودرام عشقی برگرفته از واقعیت شروع می‌کند و آرام آرام به سمت یک چالش وتعارض ذهنی و فکری و ائدیولوژیک می‌رود و ماجرا را به سمتی می‌برد که لحظات نفس گیری را برای مخاطب خلق می‌کند.عشق در واقع دستمایه‌ای می‌شود تا داستانی واقعی گفته شود که کشور ما و مردم بخشی از سرزمین ما را در گیرخود کرده بود.
ماجرای «عبدالمالک ریگی» وجنایاتی که انجام داد و ترورهایی که کرد و افراد بی‌گناه و مردم عادی‌ای را که کشت همه ایرانیان را متاثرنمود. ریگی که یک سرش به دشمنان کشور و بیگانگان وصل بود و سر دیگرش به القاعده و گروه‌های تکفیری درصدد وحشت آفرینی بود. برداشت تکفیری و غلط او ازاسلام و دستورات دینی باعث شده بود که حتی برادران اهل سنت هم از او بیزاری جویند. هر چند که در فیلم نرگس آبیار، حمایت قاطع آمریکا و انگلیس از جنایات ریگی و حتی مصاحبه شبکه تلویزیونی صدای آمریکا با وی گفته نمی‌شود و این از نقاط ضعف این فیلم است.
ریگی در پی ایجاد وحشت بود تا از این طریق امیال شیطانی خود را پیاده کند و چیزی مانند طالبان یا بن لادن در ایران باشد. تا ازاین طریق والبته حمایت بیگانگان سیستان وبلوچستان عزیزرا نا امن گرداند و درنهایت به سوی تجزیه ببرد. دراین میان باهوشی سربازان امام زمان‌(عج) در طی سالها و تلاش شبانه‌روزی این عزیزان جان برکف باعث شد که او وهمدستان جنایتکارش دستگیر شده و به دستان عدالت ملت ایران سپرده شوند تا به سزای اعمال کثیف وننگینشان برسند. اتفاق تلخ این بود که همزمان با نمایش این فیلم، بار دیگر گروهک‌های تکفیری در بلوچستان دست به جنایت زدند.
نرگس آبیار اما با روندی دراماتیک سعی در واشکافی چگونگی عملکرد خزنده فکری ومذهبی این دست از افراد را در بین جوانان، نوجوان واقشار مختلف دارد. کسانی که بعضا به واسطه علقه‌های مذهبی تحت تاثیر احساسی نفوذ کلامی افرادی چون ریگی قرار می‌گیرند که دانسته انگشت روی اعتقادات و حساسیت‌های مذهبی آنها می‌گذارند.
ماجرای عشقی وسپس ازدواج برادر ریگی دستمایه‌ای می‌شود تا « آبیار» به داستان ریگی ورود نماید. او با شخصیت پردازی‌های درست وفکر شده چه به لحاظ بیرونی وچه درونی تماشاگر را با خود وفیلمش همراه می‌کند. نشانه گذاری‌های آبیار درفیلم می‌تواند یکی از نقاط قوت کار او باشد مانند سکانس آخر که روی فائزه یک ملحفه قرمز کشیده شده به نشانه اینکه او در خون خود خواهد غلتید و…
در نهایت قاب بندی‌های سینمایی و نماهای مکمل، اثری دیدنی را به وجود آورده است. مانند نماهایی که فائزه در بازار گوشت پاکستان به دنبال مامور ایرانی می‌گردد. نماهای این سکانس گویای بخشی از مفاهیمی است که او می‌خواهد ارائه دهد هرچند که در جاهایی دیگر زیاده می‌نماید و می‌تواند که بخش‌هایی از همین نماها کم شود تا ریتم این سکانس وایضا کل فیلم مطلوب‌تر گردد.