سینماژورنال: عزت ا.. ضرغامی رییس سابق رسانه ملی چندی قبل با تشبیه کردن شبکه های متعددی که در زمان حضورش راه اندازی شده بود به “کوزه” تعطیلی و ادغام این شبکه ها را مصداق بارز شکستن کوزه پیش چشم سازنده آن دانسته بود.(اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماژورنال این تمثیل سبب ساز آن شده است که امیر تاجیک مدیر جوان و البته صریح اللهجه شبکه مستند با نگارش یادداشتی با این تیتر که “دلتنگی کردن برای شبکه های کم مخاطب ادغام شده، منجر به بازگشت مخاطب نخواهد شد” پاسخی مبسوط به ضرغامی بدهد.
سینماژورنال متن کامل یادداشت این مدیر رسانه ملی را ارائه میدهد:
هوالعادل
جناب آقای مهندس ضرغامی
ریاست سابق سازمان صداوسیما
پس از عرض سلام، نظر به اظهارات شما در مصاحبه ی اخیرتان، ذکر چند نکته جهت تنویر افکار عمومی لازم است.
مدیریت جدید سازمان در هنگام شروع فعالیت های خود با حجم عظیمی از بدهی ها و معوقات روبرو شد. این مساله به زعم شما “امری طبیعی” است. اما با کمی دقت و تحقیق می توان دریافت که این میزان از بدهی در قیاس با دوره های قبلی ابدا قابل مقایسه نیست. کمااینکه این بدهی ها صرفا به دلیل بودجه و کمک ناکافی که از سوی دولت به صداوسیما تعلق می گرفت، نبود. بلکه بیشتر به خاطر ضعف در تصمیم سازی ها برای توسعه غیرمنطقی شبکه های سازمان بود. خصوصا اینکه دولت قبل علاوه بر بودجه سالانه کمک بلاعوض یک میلیارد دلاری به سازمان کرد و ایجاد بدهی برای سازمان در چنین شرایطی منطقی به نظر نمیرسد.
معاوت سیما با ۲۶۰ میلیارد بدهی تحویل شد و شبکه مستند با ۱۵ و نیم میلیارد بدهی!
بر تشریح این ادعا عرض می کنم شبکه کوچکی چون شبکه مستند، با بیش از پانزده و نیم میلیارد تومان بدهی و تعهد معوق به بنده و همکارانم تحویل داده شد. معاونت سیما با حدود دویست و شصت میلیارد تومان بدهی به دکتر پورمحمدی تحویل شد و در نهایت رسانه ملی در آغاز مدیریت جدید صدها میلیارد تومان بدهی داشت.
این میراث در شرایطی برای تیم همکاران مدیریت برجا ماند که املاک و زمین های مرغوب رسانه ملی توسط شما به فروش رفت تا بخشی از بدهی های تهیه کنندگان و کارگردانان پرداخته شود. به عبارتی مدیریت قبلی علاوه بر هزینه های بی مورد، راه حلی منطقی برای جبران آن هزینه ها نداشت!
مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت
علاوه بر همه اینها جنابعالی در خصوص آرشیو سازمان و پخش تصاویر محرمانه از شبکه های معاند اظهار نظر کرده بودید که هیچ تصویری از آرشیو خارج نشده است. سوال اینجاست که چرا مدیرکل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت و تنها به دلیل واسطه گری شما بازداشت نشد؟ و چرا دو تن از کارشناسان زیر مجموعه ایشان بازداشت شده، در دادگاه حضور یافتند و محکوم به حبس شدند؟ اینکه اظهر من الشمس است که تصاویر تلویزیون در شبکه های معاند و در قالب برنامه های مختلف به نمایش در میاید و شما تنها به تکذیب بسنده می کنید.
شما اصولا اطلاع دقیقی از وضعیت اسفناک سازمان در دو سال آخر نداشتید
واقعیت این است که شما اصولا اطلاع دقیقی از وضعیت اسفناک سازمان در دو سال آخر نداشتید. این مساله احیانا به گزارش های خلاف واقعیت مشاوران شما برمیگردد که وضعیت سازمان را گل و بلبل توصیف می کردند و شما نیز به آنان اعتماد می کردید. حقیقتا برای من جای سوال است که آیا شما از بدهی های معوق چند ساله مراکز استانها بابت برق خبر داشتید؟
همانگونه که مستحضرید مدیریت ارشد سازمان در دوره جدید با بودجه به مراتب کمتری کار خود را آغاز نمود که خود به صحت آن واقفید. اما بحمدلله با اتکا بر مدیریت منطقی، سازماندهی مجدد و صرفه جویی های بسیار توانست بخش قابل توجهی از بدهکاری های باقی مانده را پرداخت نماید.
جدای از بحث میزان بدهی ها و مخارج سنگین در دوره مدیریت شما، مساله اصلی بر سر “چرایی این حجم از هزینه” است.
متاسفانه تمرکز بر “افزایش آمار و ارقام” و عدم توجه به مساله “کیفیت” باعث تنظیم و اجرای سیاست های غلطی شد که هم برای سازمان هزینه زا بود و هم نتیجه ای در حوزه اجتماعی به بار نیاورد. افزایش بی مورد شبکه ها بدون ایده و برنامه ریزی و بدون آنکه مخاطب قابل توجهی داشته باشند، چه سودی داشت جز تولید برنامه های آنتن پرکن و بی محتوا که یکی از جدی ترین نقدهای رهبر معظم انقلاب به سازمان بود؟
بودجه راه اندازی شبکه مستند کمتر از هزینه یک قسمت از سریال “معمای شاه” بود
برای مثال در راه اندازی شبکه مستند که با پیشنهاد اهالی فرهنگ انجام شد، عجولانه عمل کردید و بودجه راه اندازی آن را که کمتر از هزینه یک قسمت از سریال “معمای شاه” بود نتوانستید تأمین کنید. چراکه اصولا مقوله مستند دغدغه شما نبود. به همین جهت برای مدیریت جدید، یک شبکه مقروض، ضعیف و بدهکار به یادگار گذاشتید که به حول و قوه الهی و با تلاش شبانه روزی در یکسال و نیم گذشته تبدیل به شبکه ای پرمخاطب با ساختاری صحیح و منطقی، تعاملی و دارای اتاق فکر شد.
تعداد کارمندان شبکه های افتتاح شده از مجموع بینندگان آنها بیشتر است؟
در سال های گذشته، کارکنان رسمی و غیر رسمی سازمان به شکل بی سابقه ای افزایش یافت و متاسفانه اغلب آنها بدون آنکه گامی در جهت رشد و پیشرفت برنامه های سازمان داشته باشند، تنها صاحب شغل و مزایا شدند. کار به جایی رسید که گمان میرفت تعداد کارمندان شبکه های افتتاح شده از مجموع بینندگان آنها بیشتر باشد!
اصولا اینکه شبکه های معاند نظام و فرهنگ کشور، توانایی جذب مخاطب پیدا کردند، به واسطه تولیدات سطحی بود که در دوره دوم مدیریت شما در رسانه ملی به وجود آمد. در دنیای ارتباطات امروزی، وقتی رسانه ملی برنامه ای برای ارائه به مخاطب نداشته باشد، یقیناً آنها رسانه جایگزین را برای نیازهای محتوایی خود پیدا خواهد کرد.
مدیریت صحیح و کارآمد چیست جز کنترل و استفاده بهینه از منابع؟
در این میان دلتنگی کردن برای شبکه های افتتاح شده، که آنها را به فرزندان خود تشبیه کردید، منجر به بازگشت مخاطب نخواهد شد. تعطیل شدن این شبکه ها شاید حال بانیان آن را بد کند ولی به خوب شدن حال مردم و صرفه جویی در بیت المال کمک خواهد کرد.
باید اراده کرد، گام های اساسی و علمی برداشت و با اتکا به سیاست چابک سازی که از توصیه های رهبری انقلاب به دکتر سرافراز می باشد، با یک مدیریت منطقی همراه با سیاست های اقتصاد مقاومتی، به تدریج مخاطبان از دست رفته را بازگرداند. چرا که هزینه های گزاف و ریخت و پاش در رسانه عریض و طویلی چون صداوسیما با رهنمودهای رهبری همخوانی ندارد. به راستی چرا پیشرفت پروژه “مرکز دیتابیس” سازمان به رغم هزینه کرد بیش از پانصد میلیارد ریال در دوره مدیریت شما ناتمام است و ماحصل این هزینه کرد تنها یک ساختمان بدون استفاده است؟
آیا میدانید یک اصلاح کوچک در قراردادهای اجاره ماهواره در سال گذشته به میزان هفده و نیم میلیون دلار صرفه جویی ارزی برای سازمان به همراه داشت، بدون آنکه کوچکترین تغییری در میزان و کیفیت خدمات دریافتی سازمان رخ دهد؟ به راستی مگر مدیریت صحیح و کارآمد چیست جز کنترل و استفاده بهینه از منابع؟
سخن در باب آنچه در این یک سال و نیم گذشت بسیار است. اما بگذاریم و بگذریم!
والسلام
امیر تاجیک