سینماروزان: بلافاصله پس از «در چشم باد» بود که فیلمنامه «پوریای ولی» را به تلویزیون ارائه کردیم و بهعنوان سریال «الف ویژه» تولید آن هم مصوب شد. قرارداد تولید آن هم بسته و حتی «کد تولید» برای آن صادر شده است ولی…
مسعود جعفری جوزانی کارگردان باسابقه با بیان مطلب فوق به خبرگزاری مهر گفت: با برخی بازیگران برای ایفای نقش در “پوریای ولی” وارد مذاکره شدیم که برخی از آنها مانند زندهیاد محمدعلی کشاورز دیگر در قید حیات نیستند. یکی از کسانی که با او مذاکره کردیم و همچنان در قید حیات است و انشالله خدا عمر طولانی هم به او عطا کند، داریوش ارجمند است که برای نقش «پهلوان آواره» او را انتخاب کرده بودم.
وی ادامه داد: کار واقعاً شروع شده بود، زمینهایی را به ما دادند که در آن هزینه هم شد و امروز هم در اختیار پروژه «سلمان فارسی» قرار گرفته است. بعد از تغییر ضرغامی و آمدن مدیر بعد، اما ناگهان گویی حکومت تغییر کرد! جلوی سه پروژه الف ویژه گرفته شد. «سلمان فارسی»، «موسی» و همین «پوریای ولی» تعطیل شد!
جوزانی گفت: کشورهای دیگری که بهشدت از ما در عرصه سریالسازی عقبتر بودند، حالا سالها از ما جلو افتادهاند. بهویژه کشورهایی مانند ترکیه که چندی پیش سفر به آنجا داشتم و در آن سفر آنچه باعث تعجب من شد این بود که تنها در اطراف استانبول سه شهرک سینمایی به من نشان دادند! چهارمی هم که بزرگتر از آن سه تای دیگر بود، در حال تأسیس بود! گفتند در چند شهر دیگر مانند ازمیر هم شهرکهای سینمایی در دست احداث دارند. همان زمان فیلمبرداری سه چهار سریال تاریخی در جریان بود که یکی از آنها تاریخچه خوارزمشاهیان بود. برایم جالب بود که دولت آنها تا این اندازه به تولید فیلم و سریال کمک میکند. کره جنوبی هم همینگونه است. زمانی که سینمای ما در اوج فعالیت بود، سینمای کره هیچ نداشت اما امروز نگاه کنید چگونه ما مصرفکننده محصولات آنها شدهایم. خیلی کشورهای دیگر هم همین شرایط را دارند.
این کارگردان باسابقه بیان داشت: چیزی به نام بخش خصوصی در سینما و سریالسازی ایران نداریم. اینها همه دروغ است. این افراد پولشان را از جاهای دیگری آوردهاند و سرمایهشان محصول استعداد خودشان نبوده است. شاید فقط یکی دو نفر باشند که ما هم در جریان فعالیتهای اقتصادیاش بودهایم اما باقی همه را میدانیم از کجا آوردهاند! به برخی از اینها پول دادهاند و به سینما فرستادهاندشان تا شاید بخشی از بار ممیزی از دوش ارشاد و صداوسیما برداشته شود و شاهد فضای بازتری در تولیدات باشیم.
جوزانی گفت: اگر فضای بازتر مدنظر آنها توجه به دردهای مردم بود که ما به آنها تعظیم میکردیم، فضای باز آنها درباره رفتار دختر و پسرها و قصه نوشتن برای فلان زن شوهردار است! کدام فیلم ساخته شده که از فساد گفته باشد؟ اگر هم حرفی زدهاند در حد شعار باقی مانده است. کدام یک از اینها از واقعیتها و عقبه فساد اقتصادی امروز گفتهاند؟ اینها خودشان جزوی از فساد اقتصادی امروز هستند.
کارگردان “در مسیر تندباد” و “ایران برگر” که بعنوان داور در جشنواره چهلم فجر حضور داشته، تاکید کرد: وضعیت فرهنگ و هنرمان هم که معلوم است. همین امسال وضعیت فیلمهای جشنواره فجر را دیدیم؛ این وضعیت امروز سینمای ماست! چرا ما را به دست یک مشت آدم سودجو سپردهاند که خودشان آنها را درست کردهاند؟! اکثر این سرمایهگذارها حالا تعیینکننده شدهاند. در این شرایط معلوم است اگر بیرون از کشور بروی و کار کنی بهتر است. زمانی ما یک تلویزیون داشتیم و یک وزارت ارشاد؛ هر کدام خواستههایشان را میگفتند و نهایت در یک جایی با آنها به توافق میرسیدیم و فیلمی میساختیم. اما امروز ما را به یک مشت زالوصفت واگذاشتهاند که پولهای کلان از حاکمیت گرفتهاند و بخشی هم پولهایشان دزدی است! حالا همینها دارند به ما سانسور تحمیل میکنند.
این کارگردان درباره آینده کاری خود بیان داشت: پیشنهادهایی از خارج کشور داشتهام و تا حدودی برای همه جذاب است، یکی درباره «خیام» و دیگری درباره «ابن سینا» است که البته هنوز به مرحله امضای قرارداد نرسیدهایم. پروژههای دیگری هم از برخی کشورها پیشنهاد داشتهام که اتفاقاً پول خوبی هم در آنها هست اما ارتباطی با ایران ندارند و حتی یک کاراکتر ایرانی هم در آنها نیست، اما واقعیت این است که خودم دوست دارم آثاری درباره ایران بسازم تا وقتی از دنیا رفتم اینها از من به یادگار باقی بماند
جوزانی که از اعضای شورایعالی سینمای دولت احمدینژاد بود درباره احیای این شورا گفت: اگر همان مصوبات چند جلسه دوره نخست شورایعالی سینما، فقط ۳۰ درصد اجرایی میشد، امروز سینمای ایران حرف نخست را در میان کل کشورهای آسیایی میزد! حتی یک درصد آن مصوبات اجرایی نشد. امروز هم اگر قرار بر همین باشد که عدهای بنشینند و حرف بزنند اما هیچکدام از تصمیماتشان اجرایی نشود، احیای آنچه فایدهای دارد؟ بهعنوان مثال ارتباط میان سینمای ایران و سینمای چین بهصورت چند جانبه میتوانست گسترش پیدا کند و همه موارد لحاظ شده در آن قانون هم عملیاتی بود. اینگونه نبود که حرفهای نشدنی در قالب آن مصوبات مطرح شده باشد. در عمل اما به جای ایجاد بازار برای سینمای ایران در چین، بودجهای ارزی که به این بخش اختصاص پیدا کرد، صرف ساخت چند فیلم الکی و آبکی شد و واقعاً نفهمیدیم چه اتفاقی برای آن رخ داد.
جوزانی ادامه داد: اگر قرار باشد شورایی بنشیند و حرفهای بیربطی بزند و بهدنبال قاتل بروسلی بخواهد بگردد، مطمئن باشید هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. نهایت شعارهایی مطرح میشود بعد هم چای میخورند و به خانه میروند! برای احیای «شورایعالی سینما» مهم این است که اعضای شورا چه کسانی خواهند بود و چقدر با واقعیتهای امروز سینما در ارتباط هستند. نباید بهگونهای باشد که صرفاً حرفهای رویایی مطرح کنند. باید بدانند سینما چه کارهایی میتواند انجام دهد و چه کارهایی اساساً نمیتواند انجام دهد. اگر قرار بر کار واقعبینانه دارند، باید متخصصان بادانش کنار هم جمع شوند و همفکری کنند تا مصوباتی قابل اجرا و تأثیرگذار داشته باشند. ارگانهای دیگر هم باید نهایت همکاری را داشته باشند تا مصوبات اجرایی شود. نه اینکه نهایت تصمیم بگیرند فلان قدر بودجه ارزی برای ساخت یک فیلم بگذارند و بعد هم مشخص نشود چه بلایی سر آن پول میآید!