سینماروزان: اینکه در سینمای ایران مدام افرادی بدون سابقه مشهود سینمایی مناصب مدیریتی را اشغال میکنند یک طرف قضیه است و اینکه همین افراد بیعقبه سعی میکنند بعد از ورود به سینما، تصورات ابتر ذهنی خود را در محافل رسمی با صدای بلند جار بزنند، طرف دوم ماجراست.
اینکه آرش عباسی مشاور جشنواره فیلم کوتاه با کدام عقبه در فیلم و سینما بهمجرد حضور صادق موسوی در انجمن وارد انجمن سینمای جوان شده بر ما نامعلوم است ولی اینکه ایشان نشست خبری جشنواره فیلم کوتاه را مجالی میکند برای طرح ادعاهایی که حتی رییساش هم جرات تایید آنها را ندارد جای سوال دارد.
آرش عباسی فرموده است: فیلمساز کوتاه فیلمش را برای مخاطب عام نمیسازد و مردمی کردن فیلم کوتاه اشتباه فاحشی است که در چند وقت اخیر اتفاق افتاده است. در یکی دو سال گذشته اکران فیلم کوتاه سیاست قابل نقدی است که این موضوع را از جانب خودم می گویم. بحث اقتصادی و مردمی کردن فیلم کوتاه به فاجعهای ختم می شود که سال های بعد اثرش را خواهیم دید.
عجیب نیست؟؟ در حالی که تلاش اغلب سینماگران کوتاه، پیدا کردن مجالی برای دیده شدن آثار است و اساسا از همین رهگذر است که جشنوارهای با نام کوتاه با بودجه هنگفت دولتی برگزار میشود آن وقت مشاور جشنواره کوتاه مدعی فاجعهبار بودن مردمی کردن فیلم کوتاه است!
اگر مردم نباید فیلم کوتاه، ببینند پس چرا فیلم کوتاه ساخته میشود و اصلا چرا انجمن سینمای جوان راه افتاده و اصلا چرا بودجههای هنگفت دولتی صرف دیوانسالاری انجمن میشود؟؟ آقای آرش عباسی به ما بگویند اگر بنای فیلم کوتاه، دیده شدن توسط مردم نیست چه اصراری است بر پابرجایی انجمن سینمای جوانی که در یک فقره و طبق شفافسازی اخیر سازمان سینمایی بیش از ۳میلیارد فقط هزینه پشتیبانیاش شده!؟؟
بهنظر میرسد نه تنها تلاش درست و اصولی برای مردمی کردن فیلم کوتاه، فاجعهبار نباشد بلکه فاجعه اصلی آنجاست که علیرغم همه هزینهها برای تولید فیلم کوتاه، حتی مخاطبان پیگیر سینمای ایران هم حداقل شناختی از موفقترین آثار کوتاه هم ندارند.
آیا بودجههای عمومی در اختیار انجمن سینمای جوان قرار میگیرد که صرفا سالانه تعدادی فیلم تولید شده و در جشنواره کوتاه به نمایش دربیاید و تمام؟؟؟ اگر هدف غایی، چنین است چه نیازی است به واسطهگری انجمن؟؟ میتوان با حداقل هزینه، اپلیکیشنی جامع طراحی کرد و و بدون اتلاف هزینههای میلیاردی برای پشتیبانی(!) و صرفا براساس سوابق افراد، بودجه تولید را توزیع کرد و خلاص. نمیشود؟؟؟
در اینکه آرش عباسی آدم بی سوادی است شکی نیست، ولی استثنائا درست درسته. فیلم کوتاه بناست محل پرورش استعداد ها باشه، و در مرحله استعداد یابی اگر انتظار بازاریابی داشته باشیم خطاست. حرفتون مثل اینه که از بازیهای مقدماتی یک تیم فوتبال انتظار نتیجه داشته باشید. من گمان میکنم احتمالا مدیران اگر سواد و دلسوزی داشته باشن میدونن یا با کمی تحقیق میفهمن که اگر امروز اصغر فرهادی و صدها هنرمند و فیلمساز درجه یک در ایران داریم، که باعث افتخار ما هستن، حاصل پولی هست که بدون چشم داشت خرج آثار ابتدایی اونها شده تا بدون دغدغه دیده شدن و بلیط فروشی تجربه کسب کنن و فیلمسازی رو یاد بگیرن… دریغ از دو زار سواد… متاسفانه متن خبر یکسویه و خام شما نشان دهنده اینه که ذره ای سواد هنری ندارید.
و البته مطمئن هستم که این متن رو هم منتشر نمیکنید.