سینماژورنال: خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ ایران هرچند به واسطه زحمات فراوانی که برای اثبات خویش به جامعه هنری داشتند سهم بسزایی در راه اندازی دوباره این موسیقی در ایران داشتند اما متاسفانه عدم توانایی همراهی آنها با اقتضائات زمان موجب شده در سالهای اخیر کمتر درباره آنها بشنویم.
به گزارش سینماژورنال اغلب این خوانندگان بجای آن که به آسیب شناسی کیفیت کارهای خویش پرداخته و از این منظر به قضیه نگاه کنند که چرا نتوانستند به جای یک بازه زمانی پنج ساله حداقل یک دهه روزآمد باشند مرتب به گله و شکایت از دیگران می پردازند.
از جمله خوانندگانی که در اواسط دهه هفتاد و با فراگیری موسیقی پاپ مورد توجه قرار گرفت امیر کریمی بود. خواننده ای که نزد چهره هایی چون مجید انتظامی و بابک بیات تلمذ کرده و با پخش قطعه “تهران” و صدایی که شبیه به ابراهیم حامدی بود به شدت با اقبال مخاطبان روبرو شد و همین باعث شد که آلبومهای ابتدایی اش فروش خوبی هم داشته باشد.
ولی در سالهای بعدتر کریمی کاملا به حاشیه رانده شد و در سالهای اخیر هم به ندرت اثری تازه و متفاوت از او می شنویم.
با این حال این خواننده بجای آن که درباره دلایل این رانده شدگی به حاشیه که اصلی ترینش عدم خلاقیت و به روز بودن در ساخت ملودی و تنظیم قطعاتش و البته شباهت صدایش با یکی از خوانندگان لوس آنجلسی است صحبت کند تازه ترین گفتگوی خود با “هفت نگاه” را مجالی کرده است برای خاطره نگاری و البته ذکر ادعاهای فانتزی.
موسیقی در مشت ما بوده و هست
بزرگترین ادعای امیر کریمی جایی است که می گوید: موسیقی همیشه در مشت ما بوده و هست و من همیشه این ادعا را دارم که اگر صدایم دربیاید، ۷۰ درصد خوانندگان فعلی را باد می برد.
به گزارش سینماژورنال کریمی بلافاصله بعد از این جملات نه از خود که از دیگران مایه گذاشته و بیان می دارد: نسل ما صداهای خیلی خوبی داشتند. مثلا اصفهانی صدا بود، ناصر عبدالهی صدا بود، حامی و مانی رهنما صدا بودند ولی در این خوانندگان جدید صدا که وجود ندارد. اکثر این صداجدیدها فاقد ارزش موسیقی هستند و خودشان هم می دانند.
صداجدیدها را دوست ندارم و نمی خواهم درباره شان حرف بزنم
البته این همه کم لطفی امیر کریمی به خوانندگان جوان نیست و وی در جای دیگری از گفتگویش می گوید: این جدیدها را دوست ندارم و نمی خواهم درباره شان حرف بزنم. گوش کسی مثل من را که نمی توانند فریب دهند. با بازیهای جدید در تنظیم که نمی توانند مرا فریب دهند. به گزارش سینماژورنال در انتهای گفتگویش جمله نغزی(!) را هم درباره خوانندگان جدید چنین بیان می دارد: صداهای جدید بیشتر مشتمل بر دو چیزند؛ یکی عشوه و دیگری ناله که من با هر دو مخالفم.
سهم شما در پسرفت سلیقه مخاطبان چقدر است؟
به گزارش سینماژورنال اینکه برخی از خوانندگان جدید با ناله یا عشوه به جلب یا به ادعای این خواننده پیشکسوت(!)فریب مخاطبان پرداخته اند حتی اگر فرضی درست باشد باید توجیهی برای این قضیه ارائه کرد که چرا مخاطبان روزگار ما تا این حد به چنین خوانندگانی علاقه دارند.
آیا این علاقه ناشی از پسرفت سلیقه مخاطبان است؟ اگر این طور باشد سهم خوانندگانی مانند امیر کریمی که زمانی داعیه دار موسیقی پاپ بودند در این پسرفت کجاست؟ آیا آنها خوراک بهتری را برای مخاطب تولید کردند که مخاطب به بیراهه نرود؟
نادیده گرفتن جوانان مشکلی را حل نمی کند
ذکر این نکته نه فقط برای امیر کریمی که برای تمامی خوانندگان نسل اول پاپ ضروری است که اگر بناست اتفاق مثبتی در موسیقی صورت بگیرد فقط و فقط از طریق همکاری نسلهای مختلف موسیقی است که انجام میشود.
اینکه پیشکسوتان، جوانان را نادیده بگیرند و آنها را به فریب متهم کنند و از آن طرف جوانان هم پیشکسوتان را به حساب نیاورند نه فقط مشکلی را حل نمی کند که فقط و فقط جلوی پیشرفت موسیقی پاپ را می گیرد.
پس بهتر است امثال امیر کریمی به جای این گفتمانهای حذفی به سمت ایجاب و پل زدن میان نسل خود و نسل فعلی بروند که اگر بنا باشد اتفاق خوبی رخ دهد تنها از این طریق است.