سینماروزان: اکران کمدی «اکسیدان» علیرغم توقیف حوزه هنری با وضعیت مطلوبی ادامه دارد و فیلم در آستانه فروش ۵ میلیاردی قرار گرفته است.
به گزارش سینماروزان از ابتدای اکران این کمدی که یکی از اصلی ترین مضامین آن وفاق ادیان بوده است نقد و نظرهای مختلفی درباره اش وجود داشته است.
به تازگی آرش فهیم در روزنامه اصولگرای «کیهان» هم یادداشتی درباره این فیلم ارائه داده و در آن مدعی شده با وجود آن که «مارمولک» فیلم توقیفی یک دهه و نیم قبل منوچهر محمدی یکی از بهترین کمدیهای تاریخ سینمای ایران است اما «اکسیدان» که آن را هم منوچهر محمدی تهیه کرده اصلا کمدی نیست.
متن یادداشت «کیهان» را بخوانید:
فیلم «اکسیدان» تازهترین محصول «منوچهر محمدی» نمونه بارزی از تضاد هدف و وسیله در یک اثر سینمایی است. با این فرض که سازندگان این فیلم، قصدشان دفاع از همان شعارهایی باشد که در بخشهایی از فیلم عنوان میشود؛ شعارهایی مثل حمایت از نهاد خانواده، تقبیح مهاجرت و تبلیغ روحانیت اسلامی؛ محتوای فیلم با این شعارها ناسازگار است.
«اکسیدان» روایت جوانی با نام اصلان است که نامزدش به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کرده و این جوان قصد دارد خود را به وی برساند و او را برگرداند. اما برای گرفتن ویزا با ممانعتهایی مواجه میشود. او در این مسیر با یک دلال مهاجرت آشنا میشود و با نقشه او ابتدا خود را یک کشیش مسیحی جا میزند تا از این طریق ویزا بگیرد. اما باز هم موفق نمیشود. او باز هم نقشهای دیگری بازی میکند، اما در نهایت متوجه میشود که نامزدش در خارج با فرد دیگری ازدواج کرده است و …
«اکسیدان» قرار بوده نسخه جدید «مارمولک» باشد. این فیلم هم با مبنا الگو قرار دادن کمدی جابجایی قصد ترسیم نوعی طنز دینی را داشته است. اما برخلاف «مارمولک» که آن فیلم هم به تهیهکنندگی منوچهر محمدی ساخته شده بود و یکی از بهترین فیلمهای کمدی و تنها کمدی مذهبی تاریخ سینمای ایران است، موفق نیست. چون برخلاف «مارمولک» فیلم «اکسیدان» اصلا کمدی نیست! پس چیست؟ در خوشبینانهترین حالت، یک هجو تصویری درجه سه و سطحی است. به طوری که از ابتدا تا انتهای فیلم حتی یک موقعیت کمدی هم دیده نمیشود. تنها چیزی که فیلم را تشکیل میدهد، شوخیهای کلامی پیش پا افتادهای است که معمولا در فضای مجازی رواج دارد.
قصه و روایت فیلم به قدری خلل و حفره دارد که گویی توسط یک فرد آماتور که از حداقل اطلاعات سینمایی بیبهره است نوشته شده. فقط کافی است یک بار آنچه در فیلم اتفاق میافتد را مرور کنیم.
در آغاز فیلم میبینیم که اصلان و نامزدش در حال بررسی یک خانه هستند که پس از ازدواج، در آن زندگی کنند. اما چند دقیقه بعد، به اصلان خبر میرسد که نامزدش به خارج از کشور مهاجرت یا به عبارتی پناهنده شده است! اما دلیل این اتفاق تا پایان برای مخاطب فیلم مشخص نمیشود. پس از آن اصلان، تصمیم میگیرد تا برای پیدا کردن و بازگرداندن نامزدش به خارج برود، اما نمیتواند ویزا بگیرد. دلیل این اتفاق نیز معلوم نمیشود! اصلان چون نمیتواند ویزا برای خروج از کشور بگیرد، مبلغ زیادی را به یک خلافکار پرداخت میکند تا زمینه را برای خروج وی از کشور فراهم کند. فرد مجرم هم به وی پیشنهاد میدهد که نقش یک راهب مسیحی را بازی کند تا سفارتخانههای خارجی به وی ویزا دهند. آنها به یک کلیسا میروند و لباسهای کشیش شاغل و ساکن در آنجا را به زور از تنش خارج میکنند. این هم مشخص نیست که چطور ممکن است که دو جوان، توی روز روشن به داخل یک کلیسا آن هم وسط شهر تهران بروند و هر کاری میخواهند بکنند و هر چه میخواهند از آن سرقت کنند و کسی مانع آنها نشود؟ یعنی در یک کلیسا به آن بزرگی آن هم در ساعت اداری، حتی یک نفر نگهبان حضور ندارد؟
همانطور که مشخص است، فیلمنامه «اکسیدان» حتی از الزامات اولیه یک داستان روان و منطقی هم بیبهره است. به طوری که اتفاقات رخ داده در آن، باورپذیر نیستند و هیچ عقلانیتی در آن دیده نمیشود.
به این مشکلات باید ضعف مفرط در کارگردانی را هم اضافه کرد. حامد محمدی، در مقام کارگردان این فیلم حتی نتوانسته از بازیگران خود نقشآفرینی بگیرد. به طوری که جواد عزتی و امیر جعفری، همان تیپهای همیشگی را که معمولا در سریالهای طنز تلویزیونی ارائه داده بودند در این فیلم هم تکرار کردهاند. ساختار بصری فیلم، مغشوش و به هم ریخته است. سطح میزانسنها و قابهای فیلم در حد بیکیفیتترین سریالها و تله فیلمهای تلویزیون هستند.
این فیلم مفاهیم مثبتی مثل نقد مهاجرت را دستمایه قرار داده است. حتی سکانس پایانی فیلم، آنجا که شخصیت روحانی با اصلان و کشیش سوار موتور هستند و میگوید: «تا وقتی فرمان به دست روحانیت است، خطری ما را تهدید نمیکند» (نقل به مضمون) موضوعات خوبی هستند که در فیلم مطرح شدهاند. اما مشکل این است که حجم ابتذال به قدری در فیلم بالاست که حرفهای خوب فیلم در آن مستتر میشوند. به ویژه اینکه مضامین مثبت فیلم، بدون هیچ منطقی وارد فیلم شدهاند و در نتیجه، این شوخیهای رکیک فیلم هستند که به ذهن و فکر مخاطب منتقل میشوند، نه نفی مهاجرت و تبلیغ روحانیت اسلامی!
حتی سازندگان فیلم مدعی هستند که این فیلم به تقریب ادیان میکوشد. اولین قدم برای نزدیک کردن پیروان ادیان مختلف به هم، ادای احترام و برانگیختن حس همذاتپنداری است. اما در برخی از بخشهای «اکسیدان» مسیحیان و آداب آنها تحقیر میشود. با چنین وضعیتی در فیلم جایی برای نزدیک شدن مسیحیان به مسلمانها نمیماند.
با گذشت حدود ۱۵ سال از ساخت فیلم «مارمولک» اما «اکسیدان» نمیتواند خاطره آن فیلم را زنده کند و به مراتب عقب از آن قرار میگیرد.