سینماروزان: احسان ولی پورزند تهیه کننده و سرمایه گذار سینمای ایران در سال ۱۳۵۸ در تهران به دنیا آمد. وی فارغ التحصیل رشته مدیریت گردشگری است.
او در سال ۱۳۸۹ فعالیت خود را در صنعت سینما به عنوان سرمایه گذار و تهیه کننده در فیلم «دموکراسی در روز روشن» آغاز کرد و سپس در بیش از ده فیلم به عنوان سرمایه گذار و تهیه کننده حضور داشته است.
او در کنار تولید چندین فیلم در کشورهای مختلف به تازگی تولید فیلم سینمایی #لوتریا محصول هالیوود که در کشور مکزیک فیلم برداری شده را به پایان رسانده است.
احسان ولی پورزند در تولیدات سینمایی خود به دنبال آن بوده که دریچه ای بگشاید برای تعاملات فرهنگ های مختلف شرقی و غربی. سینما یکی از بهترین ابزارها برای انتقال پیام در عین سرگرم کنندگی برای مخاطب است و در این میان هر چه بیشتر تهیهکننده ها تلاش کنند که با سوژه های جذاب و دغدغه مند مخاطبان را در نقاط مختلف دنبا جذب کنند، موفقتر هستند.
خروجی فعالیت های هنری احسان ولی پورزند مصداقی است بر اینکه او استعداد بالایی دارد در ارائه محصولات چندفرهنگی با زبان سینما. افراد بااستعداد و دارای ذات هنری در همه جای دنیا میتوانند مثمرثمر باشند. واقعیت این است که در ایران نیز مانند آمریکا و اروپا، سینما، مخاطبانی دارد که پیگیر سینمای روز هستند و تقریبا تمام فیلمهای روز خارجی و ایرانی را می بینند و برای همین است که سینماگران ایرانی توانسته اند در بسیاری از جشنواره های مطرح جهانی از کن تا برلین و ونیز و… مورد توجه قرار گیرند و جایزه اسکار هم دو بار به سینمای ایران رسیده است. در امتداد همین مسیر بوده که چهره هایی مثل احسان کلی پورزند توانسته اند تولیدات مشترک مختلفی را به سرانجام برسانند.
احسان ولی پور زند در ایران #دموکراسی_تو_روز_روشن را تولید کرده که در زمان خود یکی از آثار بحث برانگیز شده بود. معنای دوپهلوی داستانی و برخی تأویلها و تفسیرهایی که از اثر شد باعث گردید این فیلم در زمره آثار حساسیت برانگیز تلقی شود و در عین حال ترکیب بازیگران متنوع و آن تصویر سازی های جذاب و خوش آب و رنگ از دنیای مادی و دنیای پس از مرگ بسیار زیاد مورد توجه قرار گرفت.
این تهیهکننده در تازه ترین تولیدش #لوتریا در هالیوود نیز یک داستان فرازمانی را محوریت قرار داده و با تمرکز بر آدم هایی که میتوانند معادل یکی از ما باشند، داستان پردازی کرده؛ آدمهایی معمولی،که در موقعیتهای خاص، واکنش های غیرمنتظره از خود بروز میدهند.
سینما و تلویزیون در تمام دنیا به جایی رسیده که گاهی ساده ترین مضامین میتوانند درام های عجیب و تکان دهنده شکل دهند و برای همین است که ناگاه سریالی مانند بازی مرکب یا فیلمی نظیر باربی، فراوان نقد و نظر را موجب میشوند. در این شرایط آنچه نیاز مخاطب امروز است بازتاب واقعیات بدون تحریف است که تفاوت نمیکند در ایران باشید یا هالیوود؛ اگر بازتاب سینمایی واقعیات را پی گیریم قطعا خواهیم توانست مخاطبان را جلب کنیم و مدار حرفه ای احسان ولی پورزند حکایت از آن دارد که او نیز در تولیدات مختلف خود از دموکراسی تو روز روشن تا لوتریا بدنبال همین بازتاب واقعیات است.
به نظر میرسد صنعت سینمای دنیا در سالهای پیش رو بسیار بیش از قبل به تهیهکنندگانی مستعد و جسور مثل احسان ولی پورزند نیاز دارد؛ تهیهکنندگانی که با استانداردسازی تولید، آثاری مطلوب مخاطب ارائه میدهند.