سینماژورنال/ورتا چمانی: محمدعلی طالبی با تازه ترین فیلمش “قول” نشان داده که همچنان در ایده های دهه شصتی اش جامانده. “قول” نه تنها فیلم امروز نیست که به زحمت بتوان آن را فیلمی مناسب تماشا برای کودکان قلمداد کرد. اینکه مهمترین ارگان سینمایی وطنی یعنی بنیاد سینمایی فارابی برای تولید چنین فیلمهایی سرمایه گذاری کرده هم بیشتر از آن که روندی باشد برای کمک به رشد سینمای کودک عاملی است در جهت بالا بردن کمیت آمار فعالیت مدیریتی.
مشکل طالبی این است که مخاطب کودک و حتی نوجوان معاصر را که با انیمیشنهای پیکسار،دیزنی و دریم ورکز و فانتزیهای مارول و پارامونت اوقات فراغتش را پر می کند نمی شناسد و به گمانش همچنان در دهه ۶۰ به سر می بریم و فیلمهای کودکی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان تولید میشود است که باید کل سبد اکران کودک را پر کند همین میشود که در یک بازگشت به عقب تمام عیار فیلمی را میسازد که شاید برای خودش سودآوری اقتصادی و البته تجدید خاطراتی با دوران سپری شده باشد اما برای مخاطب کودک این روزگار چیزی ندارد.
قول یا غول؟!
“قول” طالبی که یکی دو بار به اشتباه از سوی بلندگوی کاخ جشنواره “غول” خوانده شد داستان دو نوجوان روستایی را روایت میکند که یکی از این دو در رودخانه ای نزدیک محل سکونتشان غرق شده و نوجوان دیگر به این واسطه در تلاطمی روحی قرار میگیرد. این خط داستانی ساده که البته میتوانست زمینه ساز تولید اثری کوتاه و تجربی باشد بی جهت از سوی طالبی کش داده شده و با منگنه شدن یک سری نما از طبیعت شمال، تلاشی هم برای جلب مخاطب جشنواره ای-البته باز هم از نوع سه دهه قبل اش- صورت گرفته!
همه اینها باعث میشود که بخش عمده آنها که روز اول جشنواره شان را با “قول” آغاز کرده اند به هنگام چرت زدن هنگام نمایش فیلم این نکته نیز به ذهنشان خطور کند که چطور میشود که طالبی فیلمی بی بو و خاصیت مانند “قول” می سازد و بعد از کمبود فرصت اکران برای آثارش گلایه می کند.
حیف نماهای زیبای علیمحمد قاسمی
آقای طالبی! شک نکنید که “قول” حتی اگر بتواند به صورت سراسری و در اکران نوروزی روی پرده برود حتی نخواهد توانست نیم میلیارد هم فروش سراسری داشته باشد. می دانید چرا؟ چون نه فقط اثرتان کمترین ارتباطی با کودکان برقرار نمی کند که حتی بلحاظ کارگردانی نیز به شدت تاریخ مصرف گذشته است. البته که حضور فیلمبرداری کارکشته به نام علیمحمد قاسمی سبب ساز آن شده است که نماهای زیر آب زیبایی در فیلم ببینیم اما متاسفانه از این زیباییها هم کمترین استفاده ای نشده است تا باز هم فیلمی دیگر با بودجه دولتی تولید شده و البته به آرشیو بپیوندد.
از سینمای کودک ایران هم عقب افتاده اید
آقای طالبی! اگر فرصت یا شاید هم حوصله تماشای انیمیشنهای روزگار تازه را ندارید لااقل آثار کودک همکار جوان و تازه نفس تان فرزاد اژدری را ببینید؛ فیلمهایی مثل “عملیات مهدکودک” یا “سلام بر فرشتگان” که البته هم اکران سراسری شده اند و هم در شبکه خانگی موجودند. برای اینکه بفهمید تا چه حد نه فقط از سینمای کودک جهان که از سینمای کودک خودمان هم عقب افتاده اید حتما این آثار را نگاه کنید.
“دیوار۲” را بسازید؛ این طوری بودجه های دولتی هم تلف نمیشود
راستی یک پیشنهاد هم برایتان داریم؛ شما که با “دیوار” تجربه ای محترمانه در سینمای تجاری مخاطب پسند داشتید چرا به سراغ تهیه کننده آن فیلم نرفته و قسمت دوم “دیوار” را نمی سازید. درست است که بازیگر زن اصلی فیلم مدتهاست از ایران رفته اما به هر حال می توانید با تغییر بازیگر اصلی و البته آغاز داستان قسمت دوم از انتهای قسمت اول که کاراکتر اصلی به جای موتور سوار بر ماشین شده بود فیلمی را بسازید که لااقل به اتلاف بودجه های بخش دولتی نمی انجامد!