یک روزنامه اصلاحطلب با اشاره به نقش پولاد در اختلاف کیمیایی با تهیهکننده «قاتل اهلی» مطرح کرد⇐جوانی که بخواهد یکشبه ره صدساله برود، پدر را خانهنشین میکند/پولاد کیمیایی جرقه اختلافی را روشن کرده که نه حقوقی است و نه حرفهای!/کیمیایی تمام حقوق فیلم را به تهیهکننده واگذار کرده و نمیتواند عامل توقیف فیلم شود
سینماروزان: اختلافی که به سبب تلاش برای افزودن بر نقش پولاد در “قاتل اهلی” میان منصور لشکری قوچانی تهیه کننده و مسعود کیمیایی کارگردان این فیلم آغاز شده بود با نامه غریب کیمیایی به دبیر جشنواره و درخواست از وی برای عدم نمایش فیلم در جشنواره به اوج رسید.
به گزارش سینماروزان اینکه چرا کیمیایی برای دادخواهی به سراغ شورای داوری خانه سینما که اتفاقا تهیه کننده دادخواهی به آن برده نرفته و به دبیر جشنواره فجری نامه نوشته که وظیفه اش پذیرفتن تمام فیلمهایی است که مقررات آیین نامه جشنواره را رعایت کرده اند به شدت شگفت انگیز است.
سعید اصغرزاده روزنامه نگاری که در رسانه اصلاح طلب «شهروند» قلم می زند در یادداشتی واکنشی تند نشان داده به نقش پولاد در بحران پیش آمده بر سر “قاتل اهلی” و به صراحت زیاده خواهی او را عاملی دانسته بر اینکه فیلم به سرمنزل مقصود نرسد.
متن یادداشت اصغرزاده را بخوانید:
حکایتی دنباله دار…
ماجراهای «قاتل اهلی» حکایتی است دنبالهدار که اینبار از ترفندهای تبلیغاتی که سایر فیلمها و کارگردانان و تهیهکنندگان برای فروش به کار میگیرند فراتر رفته و به عیانسازی موضوعی میپردازد که نشاندهنده شکافی اخلاقی در جامعه دستاندرکاران سینمایی است. شاید اصل ماجرا به روزهای اول باز نگردد. به افت و خیزهایی که هر فیلمی دست به گریبان آن است و مخصوصا کارگردانی با سابقه کیمیایی. از آن طرف هم تهیهکنندهای حضور دارد که فیلمهای خوش ساخت کارگردانانش هربار در جشنواره به انتخاب مردم برگزیده شدهاند. یعنی از ترکیب این دو عنصر میباید شاهد خلق اثری درخور توجه بشویم. اما آیا شدهایم؟
شواهد و قراین میگویند که فیلمنامه بارها و بارها از آبان ٩٤ بازنویسی شده و با اضافه شدن پرویز پرستویی به قاتل اهلی، فیلمنامه به اوج خود رسیده بود. شواهد و قراین میگویند که فیلمبرداری در شهریور تمام شده است. شنیدهها حاکی از آن است که تدوین را بهرام دهقانی که سال گذشته سیمرغ بهترین تدوین را دریافت کرده، به انجام رسانده (آن هم تدوین همزمان) و…. پس چرا این قصه ختم نشده است؟
چرا مسعود کیمیایی اکران «قاتل اهلی» در هر شرایطی را جرم دانسته و در نامه به دبیر جشنواره فیلم فجر، خواستار حذف فیلم «قاتل اهلی» از لیست فیلمهای راه یافته به دوره سی و پنجم این جشنواره شده است. او گفته «قاتل اهلی هنوز تمام نیست، فیلمبرداری میخواهد، موسیقی میخواهد، تدوین کامل میخواهد، این اثر مخدوش زخمی و نیمه تمام است. حتی نمایش خصوصی آن هم از نظر مولف جرم است. جلوی نمایش آن را بگیرید.» باید دید که ماجرا از کجا به شکافی اینچنینی انجامیده است؟
استنباطات ژورنالیستی اینبار ما را راهی طرف سومی میکند که همیشه در این مملکت قربانی گرفته است! آقازادهها که همیشه بخت یارشان است، در سینما نیز میخواهند تند برانند! شاید بهتر آن باشد که گفته شود پولاد کیمیایی جرقه اختلافی را روشن کرد که نه حقوقی است و نه حرفهای! او در آبانماه اعلام کرد که سکانسهایی باقی مانده است. بعد پدر هم به میدان وارد شد و بعد…
در “متروپل” هم بنا بود فرامرز باشد و سعید
یادمان نمیرود که فیلم آخر کیمیایی که با اقبال مواجه نشد متروپل بود. قرار بود دو عشق سینمای قدیمی جلوی دوربین باشند. مثلا فرامرز قریبیان و سعید راد. اما وقتی که پولاد را پیر کردند تا به زور در مقابل یکی از دو فرد فوق بازی کند، مجبور شدند که محمدرضا فروتن را مقابلش بیاورند. جوانی که از همان ابتدا بخواهد ره صد ساله را برود، پدر را خانهنشین میکند! فیلم را کم فروش میکند و تهیهکنندگان دولتی و خصوصی را میرماند.
اما اینبار قصه چیست؟ نکند بناست بین آرتیستهای فیلم، پولاد از دیگران خوشتر بدرخشد؟ نکند بناست که از بازیگرانی چون امیر جدیدی و پرویز پرستویی یک قدم جلوتر باشد؟ نکند به سیمرغ نقش مکمل راضی نیست و به دنبال سیمرغ نقش اول است؟ به نظر رویاهای جوانان را باید خود آنان جامه عمل بپوشانند نه اینکه پدران برای ایشان همواره گشاینده معبرهای جدید باشند.
کیمیایی تمام حقوق فیلم را به تهیهکننده واگذار کرده و نمیتواند عامل توقیف فیلم شود
همایون شجریان را نگاه کنید. با آنکه در محضر استاد بوده است اما خودش گلیم خودش را از آب بیرون میکشد. به نظر مخمصه کیمیایی اینبار قدری جدیتر است. مولفی که تمام حقوق فیلم و کارگردانی را در همان روز اول به تهیهکننده واگذار کرده است، چگونه میتواند خواستار توقیف فیلمی بشود که در لحظه لحظه آن حضور داشته است؟
شاید ادامه بررسی ماجرا ما را به سر رشتههای دیگری برساند. به کارگردانی که بهواسطه نفوذ پسرش، کمکم هیچ تهیهکنندهای پیدا نمیشود که فیلمهای کم بازده او را تهیه کند و او در همان لحظه اول قرارداد موافقت میکند که نه خودش سهمی داشته باشد و نه از آقازاده خبری باشد، اما وقتی که کار به انجام میرسد و اتفاقا براساس شنیدهها کاری خوب از کار درمیآید، همیشه فیلها یاد هندوستان میکنند!
البته سررشتههای دیگری هم در نامهنگاریهای کیمیایی پیدا میشود. اینکه او میگوید عواملی وجود دارند که طلبکارند! آیا در میان عوامل کسی هست که حق و حقوق خود را نگرفته باشد؟ نکند افرادی هستند که بیشتر میخواهند؟ آنها چه کسانی هستند؟ پیدا کنید پرتقال فروش را؟