1

ژیلا شاهی، بنفشه صمدی و میلاد کیمرام؛ برندگان پرمناقشه جشن حافظ

سینماروزان/حامد مظفری: می‌گویند چرا تندیس جشن حافظ۱۴۰۳ به ژیلا شاهی بازیگر سریال “داریوش” و بنفشه صمدی بازیگر “خورشید آن ماه” رسیده و چرا به هدی زین العابدین و سحر دولتشاهی و سارا بهرامی و ترانه علیدوستی بازیگران “در انتهای شب” و “افعی تهران” و “جنگل پرتقال” و “تفریق نرسیده؟ عمده توجیهات درباره بازی‌های تیپیکال ژیلا شاهی و بنفشه صمدی است.

به نظر می‌رسد اصل این مناقشه نه ناشی از کیفیت برتر بازی دیگران که بیشتر به خاطر سطح کیفی آثار رقیب است وگرنه بازی همان ها که جایزه نبرده اند نیز چندان برتری بر ژیلا شاهی و بنفشه صمدی ندارد و نیک که بنگریم آنها نیز در حال بازنشر تیپ زن شکست‌خورده در عشق یا تیپ زن مثلا مدرن امروزی هستند.

 

ژیلا شاهی و بنفشه صمدی هنرمندان بی ادعائی هستند که ردپای بی سروصدای دومی در عروسک گردانی و صداپیشگی ببعی و بچه‌ننه کاملا محسوس؛ و همین که بالاخره یک جشن پرسروصدای داخلی دور از آن سلبریتی های پرادعای چترشده بر چنین محافلی، دو نام تازه را وارد بازی می‌کند قابل تامل است به خصوص که ژیلا شاهی حداقل یک شاه‌نقش در همان “موقعیت مهدی” و دربرابر همین هادی حجازی‌فر خلق کرد که همان تک دیالوگ “این تنهایی پس کی تموم میشه؟” حتی اشک آنها که آذری نمی‌فهمند را هم درآورد.

ژیلا شاهی و بنفشه صمدی و میلاد کیمرام؛ سورپرایزهای جشن حافظ
ژیلا شاهی و بنفشه صمدی و میلاد کیمرام؛ سورپرایزهای جشن حافظ

این از این؛ درباره جایزه بازیگری حافظ به میلاد کیمرام بابت بازی در “آسمان غرب” هم کم و بیش نقدهای مشابهی میشنویم. این یکی دیگر واقعا قابل پذیرش نیست به خصوص با توجیه حضور سعید پورصمیمی در کاندیداها‌. با همه احترام به پورصميمي بازی ایشان در فیلم چند سال پیش شان “دوزیست” به مراتب بهتر از این “پرویزخان” بود، ایضا نوید پورفرج که نتوانست جز سایه‌ای از یک بازپرس در “بی بدن” باشد-کافیست قیاس کنید با پژمان جمشیدی در “علفزار” که چقدر قاطی نقش بازپرس بود و ببینید پورفرج در فاصله گذاری بیجا با نقش چقدر خود و نقش را از ممتاز شدن،دور کرد.

میلاد کیمرام مدعی مُحقی برای جایزه بازیگری بود چون نه تنها با سیمای جدی خود عین خشونت جنگ را به “آسمان غرب” القا کرد بلکه در سینمای پر شده با تیپ‌های عصبانی منفعل دادزن، توانست یک شمایل مردانه خاص از علی اکبر شیرودی پدید آورد؛ شمایلی که سالهاست از سینمای جنگ ما دریغ شده بود. این را هم قیاس کنید با آن یکی پرتره جنگی که نقش یکش را به جوانکی سرخ و سفید داده بود که به جای کنش مردانه‌ی مناسب برای یک فرمانده عملیات، تداعیگر سربازان فراری شده بود!