#هایپاور(هادی محمدپور/مهدی عظیمی و اباذر جوکار)؛ … بهاشتراک فرزاد حسنی؟!!
سینماروزان/مهرداد شهبازی:
+استارت معلق ابتدایی که نوید فیلمی مهیج میدهد
+نماهای هوایی و فضاسازی حملات هوایی، قابل تأمل
-فرزاد حسنی اینجا چه میکند؟ در نقش افسر هوایی اتاق کنترل!!؟+ نه که بد بازی کند، اتفاقا خوب هم بازی میکند ولی چرا باید کار را به اینجا رساند که مجری توانمند به سمت بازیگری بیاید؟
+پروداکشن تولید جلوتر از #منصور که نشاندهنده استفاده تمام و کمال از بودجه است؛ برخلاف سنت متداول ارگانیها در سودِ تولید
-دیالوگنویسی بیش از حد شعاری و پاسکاری بیهوده بین زندگی خانوادگی و موقعیت شغلی ستاری! چرا؟ کاش یک سناریست حرفهای کنار کار بود
+ربط دادن داستان تلاش منافقین برای رسوخ در والفجر۸ و گروگان گیری همسر یکی از افسران عملیات، زمینه خوبی ایجاد کرده برای فرار از لحن مونوتن اما- مشکل اینجاست که این ربط به پیشبینیپذیرترین وجه، پهن و سپس جمع میگردد.
-کارگردان خودش هم بازی میکند! چقدر هم نتراشیده. چه کاری است این عشق بازیگری؟ آن هم در کار خودت و در نقش افسری که همسرش گروگان سازمان است!
+علیرام نورایی خوب جا افتاده در قامت شهید عباس بابایی. نوع نگاه، لحن چکشی و فیزیک علیرام انگ این نقش بوده.
+اتابک نادری هم بد نیست در نقش شهید منصور ستاری. لااقل مثل محسن قصابیان مدام در آمد و رفت نیست
+ارتش پای کار بوده و سازندگان هم تا جایی که توانستهاند از توان لجستیکی ارتش استفاده کردند برای پلانسازیهای جنگی. در نقطه مقابل #ثریا که به جای پلانسازی، فقط داد میزد…
-بازی عروسکی سپیده خداوردی در نقش همسر ستاری! مشکل دوچندان میشود وقتی اشک میریزد…
-نقش مدیر معزول انجمن دفاع مقدس در تولید این پروژه چیست؟ که حتی نوعی هارمونی در تدوین بین نماهای جنگی و غیرجنگی به چشم نمیخورد؟
-دوبله صدای برخی نابازیگران
-نفس توجه به فیلمهای ویدیویی استانی خوب است ولی چرا قبل از تولید مشاوران حرفهای کنار این پروژهها نمیگذارند تا سطح کار رشد کند. حسن نجفی هم سریال #جلال را با بازیگران استانی و در آذربایجان ساخت ولی حضور تهیهکنندهای همچون مهدی کریمی باعث حفظ استاندارد شد ولی اینجا تازه بعد از تولید و برای تبدیل یاد تهیهکننده میافتند و آن هم مدیر سابق!
مثبت اندیشی؟
–همین که به جای حرافی که رویه مرسوم آثار ارگانی شده، تلاشی محترم کرده برای تصویرسازی عین نبردهای هوایی تا حمایت ارتش، ابتر نماند، جای امیدواری است؛ آن هم در دورانی که هم شماره ده و هم ثریا از منظر خلق نماهای به یادماندنی از دوران نبرد، بدجوری کم آوردند.