1

سریال “آبان”؛ پرملات و چکشی /بی‌داد و فریاد! 

سینماروزان/محمد شاکری: سریال “آبان” پرملات آمد و با داستانی چکشی و کوبنده.

 

ماجرای بحران های اقتصادی گریبانگیر نسل جوان نقطه اتکای مناسبی برای داستان پردازی بوده و اینجا قدری هم مایه های فارکس‌بازی نسل جدید قاطی کار شده و بساط قمار و ویپ هم که جور است…

 

“آبان” ریتم مناسبی دارد و در اپیزود اول خود چندین و چند موقعیت بحرانی می‌سازد تا برسد به بزنگاه‌ی قدری تخیلی یعنی تاخت زدن جدایی با درآمد بالا که باز معلوم نیست رکب است یا واقعا بندی از یک قرارداد میلیاردی؟ عماد خدابخش تدوینگر “آبان” پیشتر در “زالاوا” و “تمساح خونی” نیز همین قدر به دینامیک بالا پای‌بند بود و در “آبان” اینکه او بتواند این ریتم را برای قسمت‌های بعدی نیز حفظ کند، بسیار اهمیت دارد.

 

از نقطه نظر تصویرسازی “آبان” را می‌توان ترکیبی از یک سریال لاکچری و یک سریال حاشیه‌ای دانست. احسان رفیعی جم فیلمبردار سریال هر دو موقعیت چه لاکچری و چه حاشیه‌بازی را با نورهای نرم می‌سازد تا به‌جای تصویر، این سیر حوادث باشد که سیبل شود.

 

لاله مرزبان در نقش آبان با آن مانتوهای گل و گشاد، جاهایی یادآور فم‌فتال‌های آثار نوآر است، میمیک‌ش جاهایی به الهه حصاری می‌زند و آن نخبگی توأم با پای‌بندی یاد ثریا قاسمی و “آرامش در حضور دیگران” را زنده می‌کند و درمجموع بیشتر مجری است تا مولف که شاید ناشی از شناخت موقعیت هم باشد.

 

شهاب حسینی با ریش پرفسوری جامانده از “گناه فرشته”-منتها با حذف سیبیل- و امین حیایی با موهای افشان، بهرام ابراهیمی با کلاه شاپو، مریم سعادت بوتاکس کرده و بهاره کیان افشار که همه جا همینی است که هست هیچ کدام دنبال تظاهر نیستند و فقط بازی می‌کنند تا مسئولیت محوله را ادا کنند. این، خودش یک مزیت است دربرابر سریال‌ها و فیلم‌های بازدارنده ای که مملو از شوآف و تقلا برای دیدن هستند.

 

“آبان” بی آن که بخواهد داد بزند “مرا ببینید”، یک داستان را با بازیگرانی تعریف می‌کند که کمتر به دنبال دیده‌شدن و بیشتر به فکر ایفای نقش هستند و چون ملات داستانی لازم فراهم بوده و شروع قصه، کوبنده هست، اپراتوری عوامل جواب هم می‌دهد.

سریال آبان
سریال آبان