1

#دست_ناپیدا(انسیه شاه حسینی)؛ حُکم جنگ

سینماروزان/محمد شاکری:

 

+افتتاحیه با نماهایی از بمباران بستان و فرار زنان و کودکان مدخل بدی نیست برای چنین فیلمی.

 

-در مایه های غروب شد بیا می‌خواهد از مسیر واقعه‌ نگاری یک خبرنگار زن، داستانی زنانه از دل جنگ را شرح و بسط دهد ولی خبرنگارنمایی بیشتر از خبرنگاری غلبه یافته و بازیگر نقش هم به اشتباه فکر کرده هرچه بیشتر شور و شوق خط مقدم را جار بزند یعنی اثرگذارتر بوده که این طور نیست!

 

+تپه ای که از لباس های خونین و مالین شهدا جمع شده خودش یک تراژدی کامل است منتها باید نشانه‌های داستانی قرار می‌داد درون لباسها و پربارتر می‌کرد جانب فیلم را.

 

-آن حوض خون منبعث از شستشوی لباس‌های شهدا کلیپ ارزشی خوبی را شکل داده که قابلیت پخش در هفته دفاع مقدس را دارد.

 

– موتیف ضدجنگ نظیر بولدوزر انداختن روی لباس شهدا و جمع آوری یکجای آنها اگر در یکی از آثار سینمای سفارتی بود مصداق سیاه‌نمایی نبود؟؟

 

+در میان پروژه های ارگانی جشنواره، شاید محق‌ترین فرد براي جلب حمایت همین انسیه شاه حسینی است که دوازده سال بیکار بوده و پروژه ای نصیبش نشده و حالا توانسته مجددا فیلم بسازد ولی به هر حال آن دورافتادگی از سینما، کار دستش داده و باعث شده دیگر نه انرژی شب بخیر فرمانده را داشته باشد و نه داستان پردازی غروب شد بیا را…

 

-همه آنچه در این فیلم می بینیم و نمی بینیم به نوعی بهتر در حوض خون که مجموعه ایست مشتمل بر خاطرات زنان اندیمشک از رختشویی حین جنگ، گردآوری شده و ای کاش برگردان تک تک آن خاطرات را در یک سریال روتین شاهد بودیم و نه تلاش برای ساختن یک فیلم بلند که فقط سعی کرده به برخی از آن داستانک‌ها ناخنک بزند و…