1

در گفتگوی مرتضی علیزاده کارگردان “بی بدن” با ممیزان ارشاد چه گذشت؟

سینماروزان: کاظم دانشی طرحی با عنوان “قزل‌حصار” نوشته بود که متن آن درباره موضوع همین فیلمنامه “بی‌بدن” بود. به توافقاتی برای ساخت نرسیده بود و زمان گذشته بود. اتفاق این بود که می‌خواست “اردوبهشت” را بسازد ولی پروانه ساخت به اردوبهشت ندادند. همان زمانی که کاظم دانشی درخواست پروانه ساخت “اردوبهشت” را داده بود من سراغ کاظم رفتم و در پیش تولید بود و گفتم که شنیدم چنین طرحی داری. بیا با هم صحبت کنیم و من دوست دارم بسازمش و می‌خواهم ببینیم می‌توان آن را جلو برد یا خیر.

مرتضی حسین علیزاده کارگردان فیلم “بی بدن” که با پخش شایسته‌فیلم، از آثار پرمخاطب‌ سینماهاست، با بیان مطلب فوق به روزنامه فرهیختگان گفت: دانشی به‌خاطر رفاقتی که با ما داشت استقبال کرد. البته در همین بین من کار کوتاه خود را به او نشان دادم که خوشش آمد و گفت یک کار با هم بسازیم. طرحش را برای من تعریف کرد و با هم صحبت کردیم. ما با هم یک‌سری جوانب جدیدتری از ماجرا درآوردیم و یک‌سری خط و خطوطی مثل همین مسائلی که شما بیان کردید اعم از سوشال‌مدیا، تاثیر فضای مجازی و فضای اجتماعی روی پرونده، کارکردن روی روابط بین نسل‌ها را گفتیم. این تبدیل به طرح دیگری شد که شاید ماده خام اولیه آن بود ولی از بنیان دوباره ساخته شد. آن را ارائه دادیم که همزمان با این بود که آن درخواست پروانه ساخت “اردوبهشت” رد شد و این تایید شد.

مرتضی علیزاده کارگردان فیلم بی بدن به ممیزان ارشاد چه گفت
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم بی بدن به ممیزان ارشاد چه گفت

علیزاده ادامه داد: این تایید “بی بدن” هم پروسه‌ای طولانی بود. یک بار به‌طور کامل رد کردند و ناظر برای ما گذاشتند و نزدیک به سه ماه با ناظر بازنویسی می‌کردیم. در انتها به اینجا رسید که جایی ما کوتاه نمی‌آمدیم و با تلاش‌های سیدمصطفی احمدی تهیه‌کننده و همکاری کاظم دانشی که در این پروسه خیلی زحمت کشید بالاخره اواخر آبان ماه ۱۴۰۲ پروانه ساخت گرفتیم. 20 آبان ماه پروانه ساخت گرفتیم و هشتم آذرماه پیش‌تولید را شروع کردیم که تا 20 آذر طول کشید. از 20 آذر کلید ضبط را زدیم. 43 جلسه فیلمبرداری طول کشید. تقریبا فیلمنامه 90 صفحه بود و 44 جلسه کل فیلمنامه را ضبط کردیم.

علیزاده درباره فشارهای تولید بیان داشت: تقریبا هر روز 12 ساعت کار می‌کردیم. روزهای آخر نزدیک به 28 ساعت یک‌سره کار می‌کردیم. بازیگران استراحت می‌کردند ولی تیم تصویر یک تیم بود، تیم صحنه یک تیم بود، تیم تدارکات و گریم و… پیوسته کار می‌کردیم. اینکه یک تیم در یک روز 28 ساعت کار کند خیلی زیاد است. منظورم از یک روز یک جلسه فیلمبرداری است. ساعت سه بعدازظهر شروع کردیم و یک لوکیشن را گرفتیم و وسایل را جمع کردیم و به لوکیشن بعدی رفتیم و در یک تداوم کاری 28 ساعت مجبور شدیم کار کنیم.

کارگردان “بی بدن” با اشاره به روایت سمپاتیک فیلم نسبت به مقوله قصاص اظهار داشت: قصاص در قرآن، مدرن بیان شده است به این معنا که قرآن هم نگفته این حکم است و الا و لابد اجرا کنید. قرآن هم گفته اگر ببخشید بهتر است، اما حق شماست. بعد شما می‌مانید چه بگویید یا بگویید یا این یا آن! از این جهت می‌گویم مدرن که دو راه پیش روی خانواده صاحب حق وجود دارد که علی‌الظاهر متضاد هم هستند ولی هرکس در هر دو صورت، برنده یا بازنده است. در داستان رستم و سهراب وقتی می‌گویید رستم چه ببرد و چه ببازد، بازنده است، قصاص هم چنین حالتی دارد که اگر از دو طرف روایت کنید، در انتها به یک نتیجه می‌رسید با اینکه دو راه وجود دارد. اصلا مساله این نیست که بخشش یا انجام قصاص باشد. خدا آدم را در دوراهی قرار داده است. نکته من این است که درک این مساله برای برخی ممیزان وجود ندارد. فهم آنها این است که باید فیلمی بسازیم که فقط قصاص تایید شود.

علیزاده افزود: مثالی همیشه در جلسات شورای پروانه ساخت می‌زدم که می‌گفتم اگر بخواهیم به آیه قرآن عمل کنیم، باید چه بگوییم؟ مثل این است حکمی داریم که وقتی پدری کشته می‌شود و پسر زیر 18 سال دارد، قانونی و عرفی و شرعی باید صبر کنند پسر به سن 18 سال برسد و بعد این پسر تصمیم بگیرد. من یک راه دارم. اگر بخواهم در سیستم روشنفکری بسازم، می‌گویم آدمی است که 18 سال در زندان است و هر روز زن و بچه خود را می‌بیند که بزرگ می‌شوند و 18 سال تک‌تک موهای او سفید می‌شود، عذاب می‌کشد، در زندان است و سختی زندان را تحمل می‌کند و منتظر است بچه‌ای بزرگ شود و تصمیم بگیرد که او زنده بماند یا خیر. اگر از این دید نگاه کنید دید روشنفکری می‌شود. از سمت دیگر می‌توان بچه‌ای را نشان داد که از بچگی یتیم بزرگ شده، یعنی 5 ساله بوده که پدر او را کشته‌اند. این کارگری کرده، مادر او در خانه‌های مختلف کارگری می‌کرده است، بشور و بساب مادر را دیده، در فامیل تحقیر شده است، زمانی که عاشق دختری شده نتوانسته ازدواج کند چون گفته‌اند تو پول نداری، زباله‌گردی کرده و همه سختی‌های یتیم بودن را کشیده و حالا به او گفته‌اند عامل تمام بدبختی شما جلوی شماست و شما تصمیم بگیر این بمیرد یا زنده بماند. این هم جنبه‌ای است که شماها می‌گویید باید نمایش داده شود ولی قرآنی‌اش این می‌شود که هر دو را نشان دهید که اگر بخشید، معنا پیدا کند و اگر قصاص کرد، قصاص معنا پیدا کند. یعنی هر دوطرف را دیده باشید.

این کارگردان افزود: نمی‌شود فقط گفت آدم باید اصالت را به عدالت بدهد. کما اینکه خود قرآن هم علاوه‌بر عدالت، بحث نوع‌دوستی را گذاشته است و بعد جزای این کار را می‌دهد. مثلا خدا می‌گوید شما ببخشید و من پاداش آن را می‌دهم یا در راه من جهاد کنید، من پاداش شما و خون بهای شما را می‌دهم. می‌خواهم بگویم حتی در ادبیات الهی این‌طور نیست که برخی چیزها بر برخی چیزهای دیگر مقدم باشد. حتی در زمینه قصاص می‌گویند قصاص حق است ولی ببخشید بهتر است، بعد شما می‌مانید کدام‌یک اولویت دارد! این حق است، به‌خاطر حق بودن اولویت دارد یا آن بخشش به‌خاطر همان جزایی که بعدا به انسان داده می‌شود بهتر است.