سینماژورنال: بحث درباره درگیریهایی که جوامع در حال گذار با سنّت دارند همواره محل تامل جامعه شناسان بوده است و البته که این بحثهای جامعه شناسانه هر قدر که ممیزی اجازه میداده راهی به سینما هم پیدا کرده است.
به گزارش سینماژورنال با این حال اغلب سینماگران ما و بخصوص آن دسته از سینماگران متعلق به جریانهای شبه روشنفکرانه ما وقتی به سراغ نمایش این درگیریها رفته اند تا توانسته اند کوشیده اند سنّتها را به گونه ای زننده و حذفی مورد واکاوی قرار دهند.
یکی از نمونه های متاخر چنین نگاهی را در “خانه پدری” کیانوش عیاری دیدیم که کارگردان به غیرانسانی ترین شکل ممکن و با به توسل به پورنوگرافی شکنجه به زعم خود به نقد رفتارهای بنیادگرایانه ناشی از جهالت می پرداخت؛ با این حال ابزار نادرستی که برای بیان نقد به کار گرفته بود نه تنها به زدگی مخاطب منجر میشد که مشکلات فراوان و حل ناشدنی را هم بر سر اکران فیلم قرار داد.
مشکل اینجا بود که برای نقد پدیده ای چون خشونتهای ناموسی، عیاری متوسل به خشونت شده بود در صورتی که اگر نقد چنین پدیده ای به گونه ای غیرمستقیم و با بردن مخاطب به دل اثرات برآمده از خشونت شکل میگرفت نه فیلم مشکل ممیزی پیدا میکرد و نه تماشای آن زجرآور میشد.
باز هم قتل دختر است که گره ایجاد میکند
“خانه دختر” تازه ترین فیلم شهرام شاه حسینی بلحاظ سوژه ای بی شباهت با “خانه پدری” نیست. اینجا هم قتل یک دختر است که گره اصلی را رقم میزند و با پیشبرد قصه است که مشخص میگردد سوق دادن دختر به قتل یا شاید هم خودکشی برآمده از اثرات خشونتی بوده که ساعاتی پیش از ازدواج به او تحمیل شده!
فیلمِ ژانر
این درام به واسطه لحن روایی غیرمستقیمی که برای کندوکاو آثار خشونت طلبی در زندگی یک دختر جوان بکار میگیرد خیلی راحت و بدون دغدغه های ناشی از تماشای نماهای سبوعانه، مخاطب را نگران حال دخترانی می کند که با اتهامات مختلف ناموسی دست به گریبانند.
فارغ از این پرداخت غیرمستقیم سوژه، “خانه دختر” یک ویژگی دیگر هم دارد و آن هم اینکه فیلمِ ژانر است؛ پرویز شهبازی خیلی خوب سوژه بکرش را در دل یک درام ماجرایی پرکشش قرار داده و شاه حسینی نیز اجرای بی نقصی از این درام ماجرایی ارائه داده است.
کلاس درسی برای آنها که مدام از ممیزی گله میکنند
“خانه دختر” بلحاظ پرداخت دقیق یکی از دردهای اجتماع ما میتواند کلاس درسی باشد برای فیلمسازانی چون عیاری که مدام بدبختیهای خود را به ممیزی نسبت میدهند. “خانه دختر” با ظرافت تمام در نزدیکی ممیزی حرکت میکند اما سعی میکند با حرمت گذاشتن به ممیزیهای اخلاقی سینمای ما کاری کند که یک مخاطب متدین نیز به اندازه یک مخاطب لاقید از تماشای فیلم لذت ببرد.
الگویی برای آسیب شناسی تصویری معضلات جامعه در حال گذار ایران
زوج شهبازی-شاه حسینی کاری کرده اند که میتواند الگویی باشد برای ساخت فیلم درباره معضلات ناشی از درگیریهای سنّت و مدرنیته در جامعه در حال گذار ایران. شناخت دقیق سوژه و سپس راه اندازی آن در سینمای ژانر یکی از بهترین راههای تولید تصویرسازیهای هدفمند از دردهای اجتماع است. امید که در سالهای آینده هم از شهبازی و هم از شاه حسینی بیشتر ببینیم.
مقايسه اين درام سطحي با فيلم خانه پدري اوج كم سوادي و درك سينمايي اندك نويسنده رو ميرسونه.
اتفاقا به شدت اثرگذارتر از خانه پدریه…خانه پدری چیزیه شبیه به سری فیلمهای اره که تو نمای اول با نمایش قتل سعی میکنه اوج انحطاطا انسانیو نشون بده اما این حتی نمای مرگ دخترک رو هم نشون نمیده و بجاش بر رفتار وحشیانه مادرشوهر و رفقاش تمرکز میکنه…اونا هستن که اسباب قتلو موجب میشن
سانسور نباید انقد سلیقه ای بشه که اجازه ی نقد ایرادات فرهنگی ما رو به خودمون نده.این به آینده ی
فرهنگ لطمه وارد میکنه.سانسور هزار ضلعی به قول آقای رییس جمهور آسیب زاست.
خودمون نقد کنیم بهتر از اینه که بقیه با زاویه دید خودشون نقد کنن و فیلمی مثل بدون دخترم هرگز رو بسازن.
خشونتی که عیاری و من و جنوبی ها از نزدیک دیدیم باید با همون خشونت و بدون تقلیل ساخته بشه تا زودتر برای رفعش چاره کنیم