1

بهزاد فراهانی: در بورکینافاسو هم نامه را پاسخ می‌دهند اما در اینجا…

سینماژورنال: در این‌روزها که از آغاز ماه رمضان سپری شده و سریال‌ها و برنامه‌های مناسبتی دوباره روی آنتن تلویزیون رفته‌اند، انتقاد به محتوای برنامه‌ها، بیش‌ازپیش بوده.

به گزارش سینماژورنال در بین برنامه‌های مختلف، تاکنون «ماه‌عسل» و «پایتخت٤» زیر تیغ نقد بوده‌اند، از همین‌رو عسل عباسیان در “شرق” در گفت‌وگویی با بهزاد فراهانی، هنرمندی که سال‌ها در تلویزیون حضور مستمر داشته و هم‌اکنون نامش در تیتراژها به چشم نمی‌خورد، دلیل افت کیفی برنامه‌های سیما را جویا شده‌است.

فراهانی نیز به مانند همیشه با صراحت به انتقاد از مدیرانی پرداخته است که جواب امثال او را نمی دهند.

متن کامل گفتگوی فراهانی را در ادامه می خوانید:

 سریال‌ها و برنامه‌های ماه رمضان را چطور ارزیابی می‌کنید؟
مدت‌هاست تلویزیون تماشا نمی‌کنم. با تلویزیون قهرم. فقط یک عده آدم را دورهم جمع کرده اعم از دوست و رفیق، که بی‌فکر و برنامه‌ریزی، دورهم جمع می‌شوند و برنامه می‌سازند و دستمزدها را بین خودشان تقسیم می‌کنند. متأسفانه شرایط کنونی تولید در تلویزیون، شرایط خوبی نیست ، ازهمین‌رو مدت‌هاست تلویزیون نمی‌بینم.
  این شرایطی که به آن اشاره کردید، چطور به وجود آمده؟
شرایط با سوءمدیریت مسموم شده است. سنت جاافتاده‌ای که از دوره آقای ضرغامی باقی مانده است. اساس این شیوه، چنین است که کار را بین خودمان و رفقایمان تقسیم کنیم.
  چرا شما هنرمندان برای بهبود وضعیت آستین بالا نمی‌زنید؟
واقعیت این است که ما تلاش کردیم و جواب نگرفتیم. از طرف خانه تئاتر به نمایندگی از دوهزارو٥٠٠ هنرمند در نخستین روزهای انتصاب آقای سرافراز نامه نوشتیم و درخواست ملاقات کردیم تا نظراتمان را مطرح کنیم، اما ایشان ما را نپذیرفتند.
  پاسخشان به نامه شما چه بود؟
موضوع این است که اصلا به نامه ما پاسخی ندادند چون ظاهرا ایشان مقامشان بالاتر از آن است که به عده‌ای هنرمند پاسخ دهند! وقتی این اتفاق افتاد و چنین برخوردی رخ داد، ما فهمیدیم دیگر تلویزیون مال ما نیست. منِ کارمندِ تلویزیون، آن زمان نامه را شخصا بردم دفترشان و با دو دستم تقدیم کردم به مدیر دفترشان. خواهش کردم لطف کنند ما را بپذیرند تا لااقل حضوری به ایشان تبریک بگوییم، اما ایشان ما را نپذیرفتند. فکر می‌کنم حتی در کشور بورکینافاسو هم نامه را پاسخ می‌دهند، چه برسد به اینکه عده‌ای هنرمند که سال‌ها برای این رسانه تلاش کرده‌اند، به مدیر آن نامه بنویسند و درخواست ملاقات کنند و دریغ از یک پاسخ!
  نویسندگان این نامه چه کسانی بودند؟
شورای‌عالی خانه تئاتر و رؤسای ١٤ انجمن زیرمجموعه خانه تئاتر.
  مضمون نامه چه بود؟
به ایشان خوشامد گفته بودیم و برایشان نوشته بودیم دلمان می‌خواهد از نزدیک ایشان را ببینیم و مبادلات فکری داشته باشیم. نوشتیم قصد داریم برای تلویزیون تئاترهایی تولید کنیم که علاوه بر بالابردن سطح کیفی برنامه‌های تلویزیون، ارزان هم تمام می‌شود، تولیدات را بالا می‌برد و مخاطبی که طی این سال‌ها از تلویزیون بریده و به سمت ماهواره گرایش داشته را باز به سمت تماشای تلویزیون می‌کشاند.
  دلیل قهر مخاطب تلویزیون و گرایشش به ماهواره را چه می‌دانید؟
انحصاری‌بودن تلویزیون. امروزه برنامه‌سازی و تولید محتوا در این رسانه، انحصاری یک عده افراد خاص است. که اغلب رفیق‌اند و سلایق شبیه به هم دارند و سلیقه‌ای که شبیه خودشان نباشد را نمی‌پذیرند. امروزه اگر به ‌کارهای دهه٧٠ که من و دوستانم در این حرفه در آنها حضور داریم، رجوع کنید و مقایسه کنید با برنامه‌های کنونی، متوجه این تفاوت چشمگیر می‌شوید. آن زمان ژانرهای گوناگون، افراد متفاوت و سلیقه‌های مختلف در برنامه‌سازی وجود داشت، اما امروز تولید محتوا هم، مثل مدیریت اختصاصی است، یعنی فقط به عده‌ای خاص اختصاص دارد.
  چطور می‌توان این انحصار را از بین برد؟
ازبین‌بردنش که دست مدیران است. آنها باید تصمیم بگیرند. اگر می‌گویند این رسانه، رسانه ملی است، بی‌شک هنرمندان ملی همه باید در آن سهیم باشند. چنانچه تلویزیون تولیدکنندگانی از نحله‌های مختلف فکری و اندیشه را نداشته باشد، مخاطبش – مثل همین حالا- می‌رود پشتِ «حریم سلطان» در ترکیه.
 اما چه‌چیزی باعث شده مخاطب، سریال‌های پرزرق‌وبرق ماهواره‌ای را به برنامه‌های تلویزیون ترجیح دهد؟
وقتی ما در تلویزیونمان، کار خوب و سالم و بدون ایراد تحویل ندهیم، به این وضع دچار می‌شویم. مقصر خود ماییم که اثر وزین تولید نمی‌کنیم و مخاطب بنا به نیازش می‌رود سمت همان برنامه‌های پرزرق‌وبرق تلویزیون‌های بیگانه.