انتقاد کارگردان “آرایشگاه زیبا” و “شهر موشها” از کپیبرداری دامنگیر برنامههای نوروزی تلویزیون
سینماژورنال: کیفیت پایین سریالهای نوروزی تلویزیون از یک سو و کپی برداری برخی برنامه های نوروزی از جمله “دورهمی” مهران مدیری از نمونه های خارجی سبب ساز آن شد که رسانه ملی روزهای خوشی را در نوروز تجربه نکند.
به گزارش سینماژورنال این روزهای ناخوش در نتایج نظرسنجی رسانه ملی که در آن هیچ کدام از سریالهای تلویزیونی در میان پربیننده ها نبودند کاملا خود را نشان داد.
مرضیه برومند کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون که آثار خاطره انگیزی چون “آرایشگاه زیبا”، “خودروی تهران11″، هتل مروارید” و “شهر موشها” را ساخته است در یادداشتی که به “اعتماد” ارائه داده با تأیید شکست نوروزی تلویزیون از فقدان اصالت به عنوان یکی از دلایل این شکست یاد کرده است.
متن کامل یادداشت برومند را در ادامه بخوانید:
چرا بايد اين همه تقليد در برنامهسازي باشد
به نظر من سلاح بُرنده تلويزيون ما تا چند سال پيش اصيل و ريشهدار بودن برنامههايش بود. اما متاسفانه اين اصالت را از دست داده و با سلاح ابتذال به جنگ ابتذال ميرود. هر كانال و شبكه ماهوارهاي شكل و قيافه مشخصي دارد؛ چرا بايد با تقليد اين شبكهها و برنامهها به مصاف آنها برويم.
چرا بايد اين همه تقليد در برنامهسازي باشد. آيا در ميان برنامهسازان ما آدمهاي خلاق و طراح وجود ندارد؟ متاسفانه درهاي تلويزيون ما روي خلاقيت بسته است و با يك جمع محدود كار ميكند. آن جمع محدود هم مدام كارهايشان را تكرار ميكنند.
هر هنرمند و ستارهاي به فرصت نياز دارد تا خود را احيا كند و به تكرار نيفتد. پشت سرهم كار گرفتن از چند چهره مشخص امر صحيحي نيست. در ايام نوروز كموبيش سريالهاي نوروزي را ديدم؛ چراكه اصولا آدمي هستم كه سريال ايراني نگاه ميكنم. اما حتي يك قسمت از اين سريالها هم من را جذب نكرد كه تا پايان تماشا كنم.
چرا بقیه سریالها تقلیدی از “پایتخت” بودند؟
ما حتي مدام از آثار خودمان تقليد ميكنيم. سريالها فقط درباره آدمهاي ترازپاييني است كه حرف ميزنند و فقط ادا و اصول درميآورند. موقعيتي ايجاد نميكنيم تا نگاهي جديد به شخصيتهاي جديد و زندگي مردم داشته باشيم. سريال “پايتخت” در زمان خودش سريال موفقي بود و چهار سري آن ساخته شد. اما اگر امسال سريال “پايتخت” نداريم نبايد بقيه سريالها تقليدي از آن كار باشند. من بهشخصه انتقادهاي بسياري به تلويزيون دارم. حتي در برنامه شبكه دو كه حضور داشتم به اتفاقي كه براي سريال خود من براي نوروز در پاييز افتاد و مانع ساخت آن شد، اشاره كردم.
آنهایی که مدام برای تلویزیون کار می کنند چه اندازه مقبولیت داشته اند؟
تلويزيون ما به چه كساني ميگويد ستاره و چرا فكر ميكند آنها ستاره هستند؟ بايد ديد آنهايي كه همهجا هستند و مدام براي تلويزيون كار ميكنند چه اندازه مقبوليت داشتهاند. زماني كار آنها مقبوليت خواهد داشت كه كارگرداني درست باشد. اگر بازيگري به دلايلي كارش با موفقيت روبهرو شد، نميتواند موفقيت يك سريال ديگر را تضمين كند. متاسفانه فكر ميكنم تلويزيون ما نه دچار عامهپسندي كه دچار عوامزدگي شده است.
ميخواهند در كوتاهترين مدت بيشترين استفاده را بكنند
تلويزيون آن دسته از بينندههايش كه از سطح فرهنگي بالاتري برخوردار بودند را از دست داده است. مخاطبان حال حاضر تلويزيون همانهايي هستند كه شبكههاي GEM و ديگر برنامههاي ماهوارهاي را تماشا ميكنند و به برخي از برنامههاي تلويزيون نيز علاقه دارند. اين عوامزدگي در مديريت تلويزيون هم ديده ميشود.
در ملاقاتي كه با آقاي سرافراز، رييس سازمان صدا و سيما داشتم هم اشاره كردم تلويزيون سليقه فرهنگي و هنري خودش را به دست بازار سپرده است. اين بازار است كه تعيين ميكند چه برنامهاي با حضور كدام ستارهها ساخته شود و در حقيقت جهت برنامهسازي تلويزيون را تعيين ميكنند؛ چراكه ميخواهند در كوتاهترين مدت بيشترين استفاده را بكنند. از همين روي ديگر نگاه فرهنگي وجود ندارد. برنامهاي كه كمي در آن تفكر باشد ديگر ساخته نميشود. تلويزيون از تفكر خالي شده است و با تفكر مشكل دارد!