انتقاد بابک حمیدیان از هیأت داورانی که بازیگر «پایتخت» و یک مدیر تلویزیون از آن سر درآورده بودند⇐چرا جرأت ندارید نامهای بزرگ را کنار نامهای کوچک قضاوت نکنید؟؟/چرا نوک بینی خود را نگاه میکنید و هرگز روند حرفهای یک بازیگر را در طول سالیان بررسی نمیکنید؟/متأسفم برای هیأت داورانی که در جهت خلاصی خود از قضاوت حرفهای، اسم بزرگ و باشکوه عالیجناب علی نصیریان را با عنوان کوچک نقش مکمل مرد آغشته کرد!!
سینماروزان: انتقادات وارده به هیأت داوران جشنواره سی و هفتم فجر از همان زمان اعلام اسامی داوران که مشتمل بر یک بازیگر تیپیکال «پایتخت» و یک مدیر تلویزیون بود آغاز شد ولی سرآخر هم هیچ کس نفهمید چرا به جای ده ها بازیگر مطرح کارکشته و کلی تکنیسین سینما باید یک بازیگر تلویزیون و مدیری باز از تلویزیون به داوری جشنواره راه یابند.
اعلام نام کاندیداهای جشنواره و به دنبال آن معرفی برندگان نیز از حجم انتقادات کم نکرد چون از یک طرف غلبه محصولات فارابی و همچنین محصولات مشکوک المنابع در میان برگزیدگان بیش از پیش سوالات پیش روی هیأت داوران را پررنگ کرد.
بابک حمیدیان بازیگری که امسال با چند فیلم مختلف و از جمله «مسخره باز»، «معکوس» و «سال دوم دانشکده من» در جشنواره حاضر بود و در این بین فیلم «مسخره باز»ش مورد توجه هیأت داوران قرار گرفت در یادداشتی برای «اعتمادآنلاین» به انتقاد از روند داوری بازیگری در جشنواره پرداخته است.
متن نامه بابک حمیدیان را به نقل از «اعتمادآنلاین» بخوانید:
جناب آقای دبیر جشنواره! سلام و خسته نباشید. اینجانب بابک حمیدیان، شهروند ۲۰ ساله سینما، تئاتر و بعضاً بهخطا تلویزیون هستم. در این مجال کوتاه نیازی نمیبینم که از تنوع و تفاوت نقشهایم در سینمای حرفهای ایران حرفی به زبان بیاورم، اما در عین حال باید یادآوری کنم که در نسل خودم بدون شک یکی از منعطفترین، پرتنوعترین و پردغدغهترینها هستم و با ادعای کامل از «به وقت شام» تا «مسخرهباز» را قابل تدریس میدانم که البته لذت آن را با کسی تقسیم نخواهم کرد. بماند نامهایی که در رکابشان بودم، از کیانوش عیاری تا عبدالرضا کاهانی بگیرید تا احمدرضا درویش، رخشان بنیاعتماد و نخبگان دیگر. و بماند که شبهروشنفکران و قاضیان غیرحرفهای سینما چگونه من را به وصل بودن به ایدئولوژیهای خاص متهم کردند. نسل من یاد گرفته در این روزگار کج، ناصادق و ویران چگونه دوام بیاورد.
متاسفم برای هیأت داوران جشنواره ۳۵ که اسم بزرگ و باشکوه بانو ثریا قاسمی را با عنوان کوچک نقش مکمل زن آغشته کرد. متأسفم برای هیأت داوران جشنواره ۳۶ که اسم بزرگ و باشکوه جمشیدخان هاشمپور را با عنوان کوچک نقش مکمل مرد آغشته کرد. و متأسفم برای هیأت داوران جشنواره ۳۷ که باز هم برای خلاصی خود از قضاوت حرفهای، اسم بزرگ و باشکوه عالیجناب علی نصیریان را با عنوان کوچک نقش مکمل مرد آغشته کرد.
آقای دبیر جشنواره که هر سال انسان پیچیدهتری میشوید و هر سال فاصلهتان را از ما بیشتر میکنید، شما و جشنوارهتان سال قبل با ترس مطلق و البته غیرقانونی دو سیمرغ را برای بازیگر نقش اصلی زن این فستیوال در نظر گرفتید، اما هنوز جرأت پیدا نکردید تا نامهای بزرگ را کنار نامهای کوچک ما قضاوت نکرده و از این ستونهای بیرقیب تنها تحت عنوان یک عمر فعالیت هنری تقدیر کنید.
آقای دبیر! پیشنهاد میکنم که ما، نامهای کوچک سینما، فرش زیر پای پیشکسوتان مهجورمانده سینما شویم و مثلا یک «مدرسه پیرمردها»ی ۲ بسازیم تا هم برایمان خاطرهبازی شود و هم از خجالت قافله بزرگان موسپید و بینیاز سینمای ایران درآییم و یا هزار پیشنهاد دیگر برای دعوت از این بزرگان در فیلمهای سال جدید. اینگونه شاید هیأت داوران شما، بیش از این متحمل سختی قضاوت نشوند! من و ما، باز هم خواهیم جنگید. نگران نباشید.
این جشنواره سالهاست که در حوزه تخصصی من یعنی بازیگری همواره نوک بینی خود را نگاه میکند و هرگز روند حرفهای و رشد یک بازیگر را در طول سال و سالیان بررسی نمیکند و به خاطر همین ویژگی همواره قابل پیشبینی و پیشگویی است. میدانم امسال تمام شما تنلرزه دارید که موجب خوشحالی علی نصیریان شوید اما دریغ از این کوه هشتادوسه ساله که وقتی قدم برمیدارد ردی از طلا از خود بر جای میگذارد. آقای نصیریان عزیز، من اگر امروز هم از بازیگری در سینما خداحافظی کنم رد نفس شما روی صورتم باقی خواهد ماند.