سینماژورنال: باران کوثری بازیگر زن سینمای ایران که امسال موفق شد بخاطر بازی در “کوچه بی نام” سیمرغ بلورین بهترین بازیگری زن را از آن خود کند در تازه ترین گفتگوی خود نکات جالب و خواندنی را درباره وضعیت سینمای ایران در سالهای اخیر، جشنواره سی و سوم و دوره ممنوع الکاریش بیان کرده است.
به گزارش سینماژورنال کوثری در این گفتگو که با مهدی میرمحمدی در “صدا” انجام شده به صراحت از به هم ریختن اوضاع مالی زندگیش بواسطه ممنوع الکاری حرف زده و اینکه در آن دوره مجبور شده از حامد بهداد پول قرض کند.
باران کوثری در گفته هایش گلایه های فراوانی را از مدیریت سابق سینمایی و البته شخص علیرضا سجادپور رییس وقت اداره نظارت بیان کرده اما کمترین گلایه ای را از سیستم سینمایی فعلی ارائه نکرده! آن هم در شرایطی که سیستم سینمایی دولت یازدهم علیرغم اختصاص مجوز نمایش به یکی از بهترین فیلمهای باران کوثری یعنی “عصبانی نیستم” شرایط اکران این فیلم را فراهم نکرد.
سینماژورنال بخشهای خواندنی گفته های کوثری را ارائه می کند:
در سالهای اخیر فیلمهای خنثی رواج پیدا کردند
باران کوثری با اشاره به کیفیت پایین فیلمهای سالهای اخیر بیان می دارد: {در سالهای اخیر} فیلم های خنثی رواج پیدا کردند. حتی بعضی از فیلمسازانی که در سینمای اجتماعی کار میکردند فیلمهای خنثی ساختند که فیلم های بدی هم نیستند اما قلابشان به هیچ جا گیر نمی کند و به جایی ضربه نمیزنند. فکر می کنم این خیلی هدفمند اتفاق می افتد.
یکی از مدیران میگفت اصراری نداریم غیر ابوالقاسم طالبی بقیه فیلم بسازند
باران کوثری با اشاره به یکی از مدیران بیان می دارد: همزمان با جشنواره سال گذشته که بحث اکران “من عصبانی نیستم” و “قصه ها” مطرح بود یکی از مدیران می گفت ما اصلا اصراری نداریم غیر از عده معدودی بقیه فیلم بسازند. مسئول که می گویم منظورم مسئولان سینمایی نیست. از این هایی که مثل قارچ در می آیند و همیشه هم سر یک پست هایی هستند.این مسئول حتی اسم برد که ما به غیر آقای ابوالقاسم طالبی و فلان و فلان اصراری نداریم بقیه فیلم بسازند.
قرار نیست کار هنری کنیم، قرار است وارد جنگ شویم
بازیگر “گیلانه” درباره این برخوردها نظر مثبتی داشته و ادامه می دهد: این برخوردها اتفاقا خوب است، چون تکلیف آدم را روشن میکند. قرار نیست کار هنری بکنیم، قرار است وارد جنگی بشویم که همه امکانات برای طرف مقابل در نظر گرفته شده و ما فقط باید از خودمان دفاع کنیم و این سینما را سرپا نگه داریم.
جشنواره سی و سوم جشنواره ای خنثی بود
باران کوثری در توصیف جشنواره امسال می گوید: هر فیلمی که ممکن بود ذره ای تنش ایجاد کند کنارگذاشته شد. جشنواره ای آرام، آن هم نه در معنی خوبش برگزار شد. جشنواره ای بی تنش بود و جشنواره بی تنش یعنی جشنواره خنثی.
تا زمانی که تهدید میشویم وضعیت همین است
وی می افزاید: این جشنواره جشنواره ای است که باعث اتفاق هم نمی شود. تا زمانی که ما از جاهای غیر سینمایی تهدید می شویم که معمولا هم نمی بینیم چه کسی تهدید می کند و فقط صدای آن را می شنویم وضعیت همین خواهد بود و سینما، فیلم ها و جشنواره خنثی میشود.
یک سالی میشود که فیسبوک و اینستاگرام ام را بسته ام
به گزارش سینماژورنال برنده سیمرغ بهترین بازیگری برای “خون بازی” درباره بی علاقگی اش به فضای شبکه های اجتماعی می گوید: من یک سالی می شود که صفحه فیسبوک و اینستاگرامم را بسته ام برای اینکه اتفاقاتی می افتد که ظرفیتش را نداشتم. به قول یکی از همکاران شما نوعی اوباش گری در حوزه رسانه اتفاق افتاده است. بد دهنی ها و هتاکی هایی اتفاق می افتد که خواندنشان آزارم می داد. از سر بی ظرفیتی یا هر چی یک سالی می شود در فضای مجازی حضور ندارم.
تا ۴۸ ساعت مانده به انتخابات تصمیم به رأی دادن نداشتم
باران کوثری که در سالهای اخیر بلحاظ سیاسی بیشتر به طیف اصلاح طلب تماییل داشته درباره انتخابات ۹۲ اظهار می دارد: دو سال پیش من تا ۴۸ ساعت مانده به انتخابات هنوز تصمیم به رای دادن نداشتم.حتی از ستاد آقای روحانی هم که تماس گرفتند،گفتم هنوز تصمیم نگرفته ام که رای بدهم یا نه. به این رسیدم که اگر رای ندهم چه می شود؛ اگر رای ندهم و به جای آن چه کنم. دو روز مانده به انتخابات تصمیم به رای دادن گرفتم و در آن ۲۴ ساعت هم هر چقدر می توانستم فعالیت کردم.
مسئول حراست گفت ممنوع الکاری اما من گفتم نامه اش را نشانم بده!
به گزارش سینماژورنال این بازیگر که چند سالی قبل دچار ممنوع الکاری شده بود در توصیف آن ماجرا روایت جالبی دارد. کوثری بیان می دارد: وسط اجرای نمایش هومن سیدی بودیم که من فهمیدم تهدید هایی وجود دارد. مثلا یکی دو تا از دوستان من که در حراست تئاتر شهر بودند بعد از پایان اجرا من را اسکورت می کردندبه پشت صحنه. گویا تهدید های شدیدی شده بود. تا اینکه از حراست مرکز هنرهای نمایش من را خواستند آقایی نشستند و گفتند من که شما را نمی شناسم . گفتم چه بد که شما مسئول جایی هستید که کسانی را که باید با آنها برخورد داشته باشید ، نمی شناسید. گفتند نامه ای آمده که شما نمی توانید روی صحنه بروید.گفتم می شود نامه را ببینم که گفتند من که به شما نامه نشان نمی دهم.من هم گفتم پس من هم می روم روی صحنه.
از من اصرار کردند که بازیگری دیگر را جایگزین کنم
کوثری می افزاید: نامه را هم هیچوقت ندیدم ولی از من خواستند که از گروه بخواهم که یک بازیگر جایگزین من کنند که گروه قبول نکردند باز من را صدا کردند و با لحن تهدید آمیز گفتند حتما راضی شان کنید ، که اجرا متوقف نشود و حاشیه ای پیش نیاید. که من هم گفتم کاری از دست من بر نمی آید. ماجرا از اینجا شروع شد.
سخت است واژه “آقا” را قبل از سجادپور استفاده کنم
باران کوثری درباره ممنوع الکاریش در سینما ادامه می دهد: در سینما می شنیدم که آدم ها می خواهند با من کار کنند ولی بعد زنگ می زدنند به من که به ما گفته اند نه. من هم زنگ میزدم آقای سجاد پور که سخت می توانم اسم آقا را قبل از اسم ایشان استفاده کنم و او می گفت : ” نه خانم این حرف ها چیست و کی گفته” ولی باز یک کارگردان دیگر می گفت ما رفته ایم ارشاد و به ما گفته اند این کار را نکنید. بازی بدی با من راه انداختند…
در دو سال ممنوع الکاری، حامد بهداد خرجم را می داد
به گزارش سینماژورنال گویا کوثری در دو یالی که ممنوع الکار بوده وضعیت مالی نامساعی را هم تجربه کرده. خودش درباره آن دوره می گوید: دو سال سخت را به لحاظ اقتصادی پشت سر گذاشتیم . دیگر از دوستانم پول قرض می گرفتم .مثلا حامد بهداد تقریبا خرج مرا می داد و هی تماس می گرفتم که حامد من پول ندارم. سال ها بود که از پدر مادر پول نگرفته بودم و برایم سخت بود که دوباره استقلال مالی ام را از دست بدهم.
خوبه یکیو داشتی که تو اون دو سال ازش پول قرض کنی
من بدبخت که یک سال بیکااارم و شدم جیره خور پدر و مااادرم
هر جایی هم میرم واسه کار فقط میگن برو فردا بیااا
راستی شما تو خانه سینما اشنا نداری یه کاری برام جور کنی
من فارغ التحصیل تئاتر از سوره هستم
آقای هادی
مگه خانه سینما بنگاه کاریابی هم داره که کااار جور کنه
همه جا پارتی میخواد
اونجا که واسه خود سینماییا هم کاری نمیکنه
خبراتون واقعا آسه
خسته نباشید
مسئول سایتتون کیه؟
باران جاااان
چرا از بابا و مامان پووول نگرفتی عزیزم؟
خجالت آوره این جور ممنوع الکاریااااا
واقعا کیه مسببش؟
بس کنید بابا دیگه
هر مشکلی دارین میندازین گردن احمد نژآد
دوست دارم…