سینماژورنال/مارتا ثنایی: فیلمبرداری پروژه پرهزینه ابوالقاسم طالبی کارگردان “قلاده های طلا” همچنان ادامه دارد.
به گزارش سینماژورنال این پروژه که “یتیم خانه ایران” نام دارد مروری دارد بر قحطی بی سابقه ای که در اواخر قرن سیزدهم خورشیدی و در کوران جنگ جهانی اول در ایران روی داد.
جالب است که اغلب بازیگرانی که در این پروژه مشغول کار هستند از علیرام نورایی گرفته تا فرخ نعمتی، قطب الدین صادقی و حتی مهدی صبایی از کیفیت بالای کار طالبی سخن گفته اند.
درباره خط داستانی “یتیم خانه ایران” هیچ نکته واضح و روشنی بیان نشده است با این حال بعضی شنیده های سینماژورنال از نگاه کارگردان فیلم ابوالقاسم طالبی به یکی از فیلمهای اسکاری استیون اسپیلبرگ به عنوان منبع نگارش حکایت دارد.
علاقه به فیلم اسکاری اسپیلبرگ
گویا طالبی یکی از علاقمندان “فهرست شیندلر”(۱۹۹۳) اسپیلبرگ بوده و همواره در گپ و گفتهای خصوصی اش از اینکه چرا اتفاقات تراژیک تاریخ ایران چنین تکان دهنده تصویرسازی نشده اند گلایه داشته است و یکی از محرکهای وی در مسیر نگارش “یتیم خانه ایران” همین مساله بوده است.
این علاقمندی باعث شده که وی با واکاوی تاریخ معاصر ایران به سراغ اتفاقی تراژیک و تکان دهنده به نام قحطی عمومی در اواخر دوره قاجار رفته و “یتیم خانه ایران” را بنویسد.
شباهت قهرمانهای محوری “یتیم خانه ایران” و “فهرست شیندلر”
اگر به تصاویری که از “یتیم خانه ایران” منتشر شده و گریم متفاوت علیرام نورایی هم نگاهی بیندازیم بیش از پیش حضور یک قهرمان محوری در فیلم به مانند “فهرست شیندلر” است که جلب توجه می کند.
قهرمانی که به مانند همتایش می کوشد در اوج بدبختیهای وارده بر آدمیان به واسطه قحطی شرایطی را فراهم کند برای تحت پوشش گرفتن آنها.
از لیام نسون تا علیرام نورایی
به گزارش سینماژورنال “فهرست شیندلر” که در اوایل دهه نود توسط استیون اسپیلبرگ و با فیلمنامه ای از “استیون زیلیان” ساخته شده است چندین جایزه اسکار و از جمله اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را از آن خود کرده است.
این فیلم داستان تاجری خوشگذران با نام “اسکار شیندلر” را به تصویر می کشد که در دوران جنگ جهانی دوم می کوشد با کمک به یهودیانی که مورد نفرت هیتلر هستند آنها را از مرگ نجات دهند.
شیندلر برای کمک به یهودیان به تأسیس یک کارخانه و استخدام کارگران یهودی می پردازد و دیری نمی گذرد که این کارخانه راهی می شود برای فرار یهودیان از کوره های آدم سوزی.
حالا گویا در “یتیم خانه ایران” هم کاراکتری که علیرام نورایی آن را ایفا کرده است که در قد و قامت اسکار شیندلر ظاهر شده و می کوشد با تحت پوشش قرار دادن گروهی از طبقات محروم جامعه و بخصوص کمک به اسکان کودکان در یتیمخانه ایران، شرایط عبور ولو درصدی از جامعه از بحران را فراهم کند.
کاراکتر شیندلر فیلم اسپیلبرگ توسط لیام نسون ایفا شده است که در قد و قامت، علیرام نورایی می تواند مشابه ایرانی وی باشد.
بازیگر فیلم ملاقلی پور تایید کرد
درباره این شباهتها هیچ کدام از عوامل کار به صراحت چیزی نگفته اند جز یک نفر یعنی علی شادمان بازیگر فیلم.
شادمان که همه او را با نقش کودک فیلم “میم مثل مادر” ساخته تحسین برانگیز رسول ملاقلی پور به یاد می آورند در یک تک نگاری عاشقانه در صفحه اجتماعی اش برای “یتیم خانه ایران” به صراحت آن را “فهرست شیندلر” ایرانی نامیده است.
یکی از باشکوه ترین فیلمهای ایرانی
شادمان در این باره می نویسد: كار من در فيلم سينمايي “يتيم خانه ايران” هم تمام شد. به جرأت مي توانم بگم كه يكي از باشكوه ترين فيلم هايي هست كه تابحال درباره تاريخ ايران ساخته شده، دليلش هم تحقيقات حدودا چهار ساله اي بود كه براي شكل گرفتن اين فيلم انجام شده!
“فهرست شیندلر” ایران
این بازیگر ادامه می دهد: اسمش را گذاشتم “فهرست شيندلر” ايران چون در مورد قحطي و وبايِ وحشتناكيست كه سال ١٢٩٦ در ايران رخ داد و باعث مرگ ٩ ميليون ايراني شد كه در نوع خودش هولوكاستي است و متاسفانه كمتر ايراني پيدا ميشود كه ازش خبر داشته باشد.
میدانم که کار قابل دفاعی میشود
علی شادمان در انتها اظهار می دارد: “يتيم خانه ايران” بسيار كار سختي بود اما ميدانم كه به ياري حق فيلم قابل دفاعي ميشود.
ساخت “فهرست شیندلر” ایرانی توسط فیلمساز منسوب به طیفی که مخالف شیندلر بوده اند!
به گزارش سینماژورنال تجربه کارگردانی طالبی در “قلاده های طلا” فارغ از مفاهیم سیاسی ارائه شده در فیلم حکایت از آن داشت که این کارگردان بعد از مدتها سعی و خطا در سینما بلحاظ تکنیکی هم که شده این هنر را شناخته است برای همین اینکه بلحاظ تصویری هم که شده “یتیم خانه ایران” اثری قابل ملاحظه باشد دور از انتظار نیست فقط می ماند یک نکته.
“فهرست شیندلر” بواسطه اینکه سعی دارد تصویری سمپاتیک نسبت به یهودیان و ماجرای هولوکاست ارائه دهد همواره با انتقاد کارشناسان سینمایی طیف اصولگرا روبر شده است. اینکه چطور شده یک کارگردان از همین طیف، فیلمی با الگوبرداری از چنین محصولی میسازد به شدت تعجب برانگیز است و کنجکاوکننده.